هنوزراه ندارد کسی به عالم تو...
هنوز راه ندارد کسي به عالم تو
نسيم هم نرسيده به درک پرچم تو
نسيم پنجرۀ وحي! صبح زود بهشت
اذا تنفس ِ باران هواي شبنم تو
تو در نمازي و چون گوشواره ميلرزد
شکوه عرش خدا، شانههاي محکم تو
به رمز و راز سليمان چگونه پي ببرم؟
به راز عِزّهُ للّه نقش خاتم تو
من از تو هيچ به غير از همين نفهميدم
که ميهمان همه ماييم و ميزبان همه تو
تو کربلاي سکوتي و چارده قرن است
نشستهايم سر سفرۀ مُحرّم تو
چقدر جملۀ احلي من العسل زيباست
و سالهاست همين جمله است مرهم تو
هواي روضه ندارم ولي کسي انگار
ميان دفتر من مينويسد از غم تو
گريز ميزند از ماتمت به عاشورا
گريز ميزند از کربلا به ماتم تو
فقط نه دست زمين دور مانده از حرمت
نسيم هم نرسيدهبه درک پرچم تو…..
ولایت پذیری درسیره شهیدچمران
شهید چمران از دیدگاه امام خمینی (ره)
1 – چمران عزیز با عقیده پاك خالص، غیروابسته به دستجات و گروهای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم كرد. «صحیفه نور جلد 15 صفحه 26»
2 - او ( شهید چمران) با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. «صحیفه نور جلد 15 صفحه 26»
3- سرلوحه مرام او (شهید چمران) اسلام عزیز و پیروزی حق بر باطل بود. «صحیفه نور جلد 15 صفحه 26»
4 – او ( دكتر چمران) در جهاد، بانورمعرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد ودر راه آن به جهاد برخاست وجان خود را نثار كرد. «صحیفه نور جلد 15 صفحه 26»
5 – او ( دكتر چمران) در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. «صحیفه نور جلد 15 صفحه 26»
6 – من این شایعه (شهادت دكتر چمران) را به ملت های ملسمان و قوای مسلح و رزمندگان در راه حق تسلیت عرض میكنم. «صحیفه نور جلد 15 صفحه 26»
7 – من این ضایعه (شهادت دكتر چمران ) را به ملت شریف ایران ولبنان تسلیت عرض میكنم. «صحیفه نور جلد 15 صفحه 26»
8 – ملت شهیدپرور ما سربازی را (شهید چمران ) از دست داد كه در جبهه های نبرد با باطل چه در لبنان و چه در ایران حماسه آفرید و سرلوحه مرام او اسلام عزیز وپیروزی حق بر باطل بود. «روزنامه رسالت 29/3/1368»
9 – او (چمران) جنگجویی پرهیزگار و معلمی متعهد بود، كه كشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت. «روزنامه رسالت 29/3/1368»
شهید چمران از دیدگاه مقام معظم رهبری
1 – شهید چمران دارای ابعاد مختلف علمی ، جهادی وعرفانی بود.
2 – شهادت امتیازی بزرگ است و این مربوط به ذات پاكی بود كه آن شهید عزیز داشت.
3 – او ( شهید چمران ) با دل خداشناس و اراده خلل ناپذیرش همیشه مشت آهنین خود را به چهره دشمن نواخته بود و با این حال، او با روح لطیف و خلق ملكوتی وچشم خدابین به ماورای محدودهها و تنگناهای مادی نظر دوخته بود.
4 – راه او (شهید چمران) راه جهاد و تلاش برای حاكمیت اسلام و به زانو در آوردن كفر واستكبارجهانی است.
5 – شهید چمران فردی بود كه در محیط كار با زیردستانش حالت پدرانه داشت و با دوستانش حالت احترام آمیز زیاد داشت و اهل پرخاشگری ،بحثهای بیپایان و جدل با این وآن نبود.
شهید چمران از دیدگاه شخصیتهای علمی،سیاسی و اجتماعی
شهید رجایی:
1 – چمران فرزند قهرمان و دلاور امت مسلمان ایران ، بیعت خویش را با اسلام ، امام وامت تا پای جان و تا آخرین قطره خون صمیمی و استوار و ایثارگر به انجام رساند.
2 – این مرد میدان آتش وخون (شهید چمران) ، در نخستین روزهای انقلاب اسلامی همه لحظات عمر خود را در راه دفاع از اسلام وآرمانهای انقلاب اسلامی صرف كند.
3 – این مرد همیشه در سنگر( شهید چمران) ، این سرباز دلاور اسلام ، این فرزند ومرید صمیمی وصادق امام ، نمونه یك سرباز متعهد و فداكار مسلمان بود.
4 – او (شهید چمران) فرمانده لایقی بود كه با حضور مستمر ومداوم خویش در سنگر و جبهه به استقبال شهادت میرفت و به همرزمان خود درس امید ومقاومت میداد.
5 – چمران نه به خاطر خاك ، كه به خاطر اسلام جنگید وشهید شد.
شهید محراب آیت الله صدوقی:
1 – شهید چمران عارفی دلسوخته و مبارزی خستگی ناپذیر و عاشقی صادق برای اسلام و مسلمین بود.
2 - شهید چمران پیوسته تمام هم وغم خویش را مصورف اعتلای مكتب وعظمت عالم اسلام میدانست.
3 – او (شهید چمران) همچون شمع فروزانی در دوران دانشجویی و تحصیلاتش و پس از آن در میان یاران و مظلومترین مردم جهان یعنی مردم جنوب لبنان ،نور افشانی میكرد.
4 - شهید چمران برای رهایی انسانها خصوصاً ملل مسلمانی كه سالیان سال تحت سلطه استعمارگران بین المللی و جهانخواران غربی و شرقی گرفتار آمده بودند، آنی و لحظهای آرام نداشت.
5 – اگر دلاوریها و شهامت های این مرد بزرگ (شهید چمران) در كردستان و پاوه و جنگ تحمیلی عراق علیه ایرن نمیبود ، امروز كردستان و خوزستان ما شاهد پایگاههایی بود برای دشمن همچون سرزمینهای اشغالی اعراب در دست اسرائیل غاصب.
6 – شهید چمران در خنثی سازی توطئه های دشمنان نقش بسیار فعال و ارزشمند ایفا مینمود.
گزیده بیانات رهبری دردیداربا اساتیددانشگاه ونخبگان علمی
رهبر انقلاب، در ديدار رمضاني اساتيد دانشگاهها با تاکيد بر اينکه دانشگاه و دانشجو بايد همواره انقلابي باشند فرمودند: مسئولان آموزش عالي بايد بسيار مراقب باشند تا دانشگاه تبديل به جايگاهي براي واگرايي از مفاهيم و ارزشهاي انقلاب نشود.
گزيده بيانات رهبر انقلاب در اين ديدار به شرح ذيل است:
*اگر ميخواهيم کشورمان ۲۰ سال بعد، پيشرفته، باعزت، متدين، ثروتمند، مقتدر، مستقل، برخوردار از عدالت و خيرات مادي و معنوي باشد، اين احتياج دارد به کارهايي که عمدهي اين کارها مربوط به دانشگاه است. علت تکيهي من روي دانشگاه و اساتيد اين است.
*اقتصاد مقاومتي هم عزت ملي است، هم گرهگشايي فعلي
*ميپرسند شما که ميگوييد “عزت ملي"، نيازهاي نقد موجود در جامعه را چه ميکنيد؟ اقتصاد مقاومتي اگر به معناي واقعي اجرايي شود،
*مسئلهاي که روي آن تأکيد دارم، سرعت رشد علمي است. امروز احتياج داريم رشد علمي را سرعت ببخشيم.
*ما اقلاً ۶۰-۷۰ سال توسط حکومتهاي خائن يا غافل عقب نگه داشته شدهايم. اگر بخواهيم پيش برويم نميتوانيم باسرعت همان کساني که جلو هستند حرکت کنيم.
منبعwww.khamenei.ir
متفاوت ترین وصیت نامه یک شهید
مزار شهيد ۱۷ ساله اي که وصيت کرده بود، گمنام و بي نام و نشان خاک شود گلزار شهداي بهشت زهراي (س) تهران قطعه ۲۴، رديف ۵۴، شماره ۳۵.
اگر به مزار شهداي بهشت زهرا (س) مي رويد، خودتان را محدود به زيارت چند شهيد معروف نکنيد، کمي با دقت بيشتري به مزار شهدا نگاه کنيد، گلزار شهداي بهشت زهراي تهران مثل يک گنجينه کشف نشده است، حيف است که اينقدر راحت اين گنج را ناديده مي گيريم شهدا خيلي رفيق باز هستند، آدم مي تواند به جاي يک يا دو شهيد با همه شهدا رفيق شود، درياي مرام و معرفت شهدا تمامي ندارد، حيف است که فقط از اين دريا به يک جرعه قناعت مي کنيم.
وصيتنامه همين شهيد گمنام که خطاب به خواهرش نوشته است:
. « بسمه تعالي سلام بر خواهرم که اين نامه را مي خواند، من مرده ام و زندگي ننگين من به اتمام رسيده است. اميدوارم در موقع مرگم مسلمان مرده باشم. خواهش هايي داشتم که مي خواستم انجام بدهيد.
۱- دلم مي خواهد که مراسم تشييع جنازه خيلي کوتاه باشد و زياد به طول نينجامد.
۲- هيچ کس حق ندارد در مراسم و به موقع به خاک سپردن من گريه کند حتي تو، فقط مامان و بابا حق دارند گريه کنند و اگر کسي دلش خواست موقعي گريه کند که تنهاي تنها است.
۳- تا آن جا که امکان دارد مرا در بهشت زهرا (س) خاک کنيد، در يک جاي خيلي خلوت و دور از مرده هاي ديگر و دور از رفت و آمد مردم. دلم مي خواهد که تا چند متري من غيري نباشد و خودم تنها در جاي پرتي باشم و اگر در بهشت زهرا (س) نشد در جاي ديگر عيبي ندارد فقط خلوت باشد.
4- در روي خاکم سنگ قبر نگذاريد. نمي خواهم کسي اسم مرا بداند يا صورت و عکس مرا ببيند و اگر سنگي مي گذاريد روي آن چيزي ننويسيد، نه بخاطر اين که از اسمم شرم دارم بلکه نمي خواهم کسي مرا بشناسد.
سنگ قبر عجيب شهيدي ناشناس/ متفاوت ترين وصيت نامه اي که از يک شهيد مي خوانيد در موقع خاک کردن، من را طوري در گور بگذاريد که صورتم به سوي آسمان باشد تا بتوانم ستارگان را ببينم کفنم تا جايي که امکان دارد از لباس هاي معمولي من درست شده باشد، نمي خواهم که کفنم از چيز ديگري باشد دلم مي خواهد که قبرم طوري باشد که حداقل سنگ قبرم موازات به خانه خدا باشد يا خودمبه موازات قبله خاک شده باشم.
دکترشریعتی ازدیدگاه رهبری
به نظر من شریعتی برخلاف آنچه که همگان تصور می کنند یک چهره همچنان مظلوم است! و این به دلیل طرفداران و مخالفان اوست. یعنی از شگفتی های زمان و شاید از شگفتی های شریعتی این است که هم طرفدارانش و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کرده اند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگه دارند و این ظلمی به اوست .
مخالفان او به اشتباهات دکتر شریعتی تمسک می کنند و این موجب می شود که نقاط مثبتی که در او بود را نبینند. بی گمان شریعتی اشتباهاتی داشت و من هرگز ادعا نمیکنم که این اشتباهات کوچک بود اما ادعا می کنم که در کنار آنچه که ما اشتباهات شریعتی میتوانیم نام بگذاریم چهره شریعتی از برجستگی ها و زیبائی هائی هم برخوردار بود .
پس ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او برجستگی های او را نبینیم. من فراموش نمی کنم که در اوج مبارزات که می توان گفت که مراحل پایانی قال و قیلهای مربوط به شریعتی محسوب می شد امام در ضمن صحبتی (در مراسم چهلم فرزندش) بدون اینکه نام از کسی ببرند اشاره ای کردند به وضع شریعتی و مخالفت هائی که در اطراف او هست نوار این سخن همان وقت از نجف آمد و در فرونشاندن آتش اختلافات موثر بود.در آنجا امام بدون آنکه اسم شریعتی را بیاورند این جور بیان کرده بودند:
” گله من از آقایان علما این است که کسانی که الان برای اسلام کاری می کنند، قلم به دست گرفته اند و از شیعه ترویج می کنند، مسایل اسلام را، مسایل دینی رامورد بحث قرار می دهند، می نویسند و منتشر می کنند، این ها از خودشان طرد نکنند.در زمانی که همه قلم ها و همه ی تبلیغات ضد ما است، در زمانی که دست هامان بسته است و کاری از ما ساخته نیست، در این زمان ما هر فردی را لازم داریم. فرض کنید خطایی هم کردند، چهارتا غلط هم دارند، شما که عالم اید، خطاها و غلط ها را رفع کنید، طرد نکنید، بیرون نکنید، شما این دانشگاهی ها را ار خودتان دور نکنید…”
اما ظلم طرفداران دکتر به او کمتر از ظلم مخالفانش نبود بلکه حتی کوبنده تر و شدیدتر هم بود. طرفداران او به جای آنکه نقاط مثبت شریعتی را مطرح کنند و آنها را تبیین کنند در مقابل مخالفان صف آرائی کردند و در اظهاراتی نسبت به شریعتی سعی کردند او را یک موجود مطلق جلوه بدهند. سعی کردند حتی کوچکترین اشتباهی را از او نپذیرند
عاشقانه های یک مرد جنگی
«آيا هيچ گاه در دل شب دور از هياهوي زندگي به آسمان پرستاره نگاه کردهايد؟ و روح شما به عظمت و زيبايي آن مجذوب شده است؟ اين احساس احترام و ستايش به عظمت و زيبايي، اظهار خضوع و تسليم در برابر خالق آن نيايش ناميده ميشود.
نيايش، ارتباط قلبي است با ذات عالم هستي
نيايش، راز و نياز دروني است با کمال مطلق
نيايش کشش روح است به سوي کانون غيرمادي جهان
نيايش پرواز انسان است به سوي پروردگار عالم
نيايش منحصر به انسانها نيست تمام موجودات عالم در نيايشي بزرگ شرکت دارند هر يک به زبان خود خدا را تسبيح ميکنند.
شعله شمع خود نيايشي است و سوختن پروانه نيايشي ديگر
خنده معصوم کودک نيايشي است و مهر پاک مادر نيايشي ديگر
نيايش يک سير روحاني و مکاشفه دروني است که در آن وجود آدمي ميجوشد، ميسوزد به روح مبدل ميشود به فراخناي عالم هستي بالا ميرود و در وجود کل حل ميگردد.
آدمي قلب دارد که مرکز احساس عرفاني و ارتباط با کانون نامرئي حيات و درک زيبايي است اين قلب با محصولات عقل سيراب نميشود نيايش لطيفترين و عميقترين نياز فطري قلب است.
هنگام نيايش پردههاي ضخيم عالم محسوسات از روي قلب به کناري ميرود و مشعل فروزان روح آدمي نورافشاني ميکند.
نيايش آرامش ضمين ميآورد نفس را تصفيه ميکند روح را انبساط ميدهد ايجاد نشاط ميکند و ظرفيت وجود انسان را از کمال مطلق لبريز مينمايد.
در ميان نيايش ها نيايش عشاق شوري ديگر دارد. در ميان عشاق عالم نيز علي (ع) جايگاهي خاص دارد.
علي مظهر کمال و عشق و انسانيت آن چنان عاشقانه راز و نياز ميکند که دل آدمي آب ميشود آن همه قدرت و شجاعت با آن همه خضوع و بندگي آن همه شور و عشق با آن همه ترس از فراق، راستي که مافوق طاقت بشري است.
اگر پيرزني ضعيف که قدم به دروازه مرگ نهاده است از ترس و وحشت در مقابل خداي تضرع کند چندان تعجب آور نيست يا بيچاره مضطري که جبر زمان بيرحمانه خردش کرده است امن يجيب بگويد باز هم قابل درک است ولي آنجا که قدرتمندترين و بينيازترين مرد روزگار از شب تا به صبح، خاضعانه راز و نياز ميکند و ميگريد قابل فهم بشري نيست.
علي فرياد ميزند: خدايا من به خاطر ترس از جهنمت تو را نميپرستم به بهشت تو نيز طمعي ندارم تو شايسته پرستشي و محرک من فقط عشق به تو است.
علي تاجر پيشه نبود که با خداي خود معامله کند و در ازاي عشق پاداشي بخواهد عشق شيرازه حيات و هستي او بود و بدون عشق نميتوانست زنده بماند.
دعاي کميل شرارههاي آتشي است که از قلب و روح علي (ع) برخاسته و علي (ع) آن را به دوست خود کميل تعليم داده است.براي کسب فيض زنده دلان اين نيايش بزرگ به فارسي برگردانده شده است.»
يکي از نيايشهاي دکتر مصطفي چمران
رهبر انقلاب: در دعای ماه رمضان میگوییم «اللهم اغن کل فقیر…»
این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر موظف بدانند. همه باید خود را موظف به مواسات بدانند. مواسات یعنی هیچ خانواده مسلمان و هم میهن و محرومی را با درد و محرومیت تنها نگذاریم؛ به سراغ آنها برویم و دست کمک به سویشان دراز کنیم.
۱۳۸۱/۰۹/۱۵
خاطراتی ازسردار بی نشان
**کار به حدی بالا گرفت که یک روز خبر رسید از دفتر حضرت امام (ره) او را خواستهاند. حاج احمد سخت نگران وضعیت حساس جبهه مریوان در آن روزهای دشوار جنگهای کردستان بود. در هر صورت بلند شد آمد تهران، رفت و خودش را به دفتر حضرت امام (ره) معرفی کرد… می گفت: رفتم ببینم چه کارم دارند. دیدم قرار شده برویم دستبوسی حضرت امام. توی دفتر به من گفتند:شما احمد متوسلیان هستید؟ گفتم: بله. گفتند: الان که خدمت حضرت امام می روی، مثل حالا که توی چشمهای ما نگاه می کنی، آنجا به چشمهای امام نگاه نکن! فقط جواب سؤالات آقا را بده، هیچ مسألهای هم نیست. نگران نباش. بعد ما را بردند خدمت امام. دیگر نفهمیدم م چه شد… بغض گلویم را گرفته بود. خدایا! مگر می شد باور کرد؟! مرا به خدمت امام آوردهاند!… بعد دیدم امام فرمود:احمد! شما را می گویند منافق هستی؟! گفتم: بله، همین حرفها رامی زنند !… دیگر نتوانستم چیزی بگویم. بعد، امام فرمود: برگرد، همان جا که بودی، محکم بایست!… وقتی احمد به اینجای حکایت رسید، با ذوق و شوق گفت: حالا دیگر غمی ندارم، تأیید از حضرت امام گرفتم!»
-بعد از عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر زماني كه خدمت حضرت امام شرفياب شديم حاج احمد از ناحيه پا مجروح شده بود و عصا در دست داشت. وقتي كه خدمت امام رسيديم ايشان با امام ملاقات خصوصي هم داشت براي عرض گزارش. زماني كه از خدمت امام برميگشت ديدم كه برادر احمد عصا در دست ندارد و خيلي سريع و خيلي خوب دارد حركت ميكند و اصلاَ احساس ناراحتي نميكند. من از ايشان پرسيدم كه عصا را چه كردي. گفت زماني كه خدمت امام بودم امام پرسيدند كه پايت چه شده است گفتم كه مجروح و زخمي هستم. حضرت امام دستي بر زخم پايم كشيدند و فرمودند ان شاءالله اين زخم خوب ميشود. من از آن لحظه ديگر احساس درد ندارم و نياز به عصا هم ندارم.
**در طي يكي دوسالي كه با حاج احمد بودم ، از ايشان نديدم ه خواسته باشد از پست و مقام خود به نفع شخصي خودش استفاده كند . به هر حال فرمانده سپاه شهر مريوان بود و اين مسئوليت هم از نظر مراتب نظامي و دنيوي كم نبود .
در مريوان يا پاوه كه بوديم ، كارهاي روزمره از جمله نظافت سنگر و اتاقها و يا شستن ظروف غذا را بر طبق فهرستي كه نوشته بوديم انجام مي داديم . يعني از اول ماه تا آخر آن ، هر روز نوبت يكي از بچه ها بود كه به اين كارها رسيدگي كرده و انجام دهد .
يكي از روزها نوبت حاج احمد بود . عليرغم آنكه ما دلمان نمي خواست او اين كارها را بكند ، اما او به شدت مقيد بود كه روزي كه نوبتش مي رسد ، حتي اگر جلسه هم داشت ، اين امورات را انجام دهد . اتاقها را جارو مي كرد و ظرفها را سر وقت مي شست . منظم ترين فرد در آن گروه كه همه كارها را به خوبي و دقت و نظم انجام مي داد ، حاجي بود .
خيلي وقتها پيش مي آمد كه ما به دليل تنبلي يا هر علتي اين كارها را انجام نمي داديم . ولي اگر از دوستان حاج احمد سوال كنيد ، يك مورد نمي توانيد پيدا كنيد كه او موقعي كه نوبتش بود و بايستي كارها را انجام دهد ، از زير كار در برود . به اين شدت منظم بود.
به نقل از مجتبی عسگری از همرزمان
**آذر 59 بود. ما در بیمارستان بودیم که دیدیم عدهای با لباس کردی از مقابل بیمارستان رد شدند… بعدتر فهمیدیم بچههای خودمان بودند که همراه با پیشمرگان مسلمان به یک عملیات برون مرزی رفتند، 3- 2 روزی گذشت. برف شدیدی میآمد. برادر ممقانی آمد و گفت که بیمارستان را آماده کنید، بچهها رفتهاند دزلی را بگیرند. ما همه ترسیدیم: مگر میشود دزلی را گرفت؟! اولین زخمیها را آوردند؛ 4 دموکرات بودند. گذاشتیم شان کنار اتاق عمل. برادر ممقانی میگفت اینها را ببرید اتاق عمل، اما ما منتظر مجروحین خودمان بودیم. گفتند مجروح نمیآورند. ترسیدیم که همه شهید شده باشند! اما بعد فهمیدیم دزلی را گرفتهایم بی آنکه حتی خونی از بینی بچه هایمان آمده باشد. ما هنوز آن 4 دموکرات را نبرده بودیم اتاق عمل! بالاخره از سپاه آمدند و از قول حاج احمد متوسلیان گفتند: وای به حالتان اگر به زخمی ها رسیدگی نکنید! ما هم به مداوای آنها پرداختیم.
**متأسفانه چهره برادر احمد را خشن ترسیم کردهاند. حاج احمد آنقدر مهربان بود که وقتی برای کوچکترین نیرویش، اتفاقی میافتاد، همه شهر را به دنبالش میگشت. فرمانده و غیر آن، برایش فرقی نداشت. حتی در عملیات فتحالمبین، حواسش به خواهرها بود و از بچهها خواسته بود که ما را سیزدهبدر ببرند، چقدر هم آن روز به همه ما خوش گذشت.
برادر احمد هر روز بین ساعت 11 الی 12 برای پانسمان میآمد و در این ساعت هم بسیار دقیق و مقرراتی بود. یک روز نیامد. خیلی منتظر شدیم اما خبری نشد و با برادر میرکیانی تماس گرفتیم. گفت: برادر احمد از سحر تا حالا، در حمام هستند! گفتم شرایط ما را به ایشان بگویید؛ ما ناراحت گچ پای ایشان هستیم که با کوچکترین نمی پاک میشود. از طرفی برق هم رفته و ما برای استریل وسایل، باید موتور برق روشن کنیم و منتظر ایشان هستیم. 10 دقیقه بعد برادر میرکیانی و برادر احمد آمدند. خیلی نگران بودم و حتی ناراحت بودم از سهل انگاری برادر احمد، اما دیدیم گچ پا سالم است! برادر میرکیانی من را صدا زد که «چیزی به برادر احمد نگویید؛ ایشان از صبح در حمام، لباس چرکهای بچهها را میشستند.» پای گچ شده را هم با نایلون پوشانده بود تا آسیبی نرسد. من رفتم به ایشان برسم، دیدم پوست انگشتان رفته و خون آمده است، اما به روی خودش نیاورد، من هم چیزی نگفتم.
به نقل ازخانم کاتبی
نقش روزه درساختارفرد وجامعه
نقش روزه در ساختار شخصیت فردی انسان:
روزه در ساختار شخصیت فرد مومن نقش بسیار مهمی داشته، وانسان را بعنوان یک فرد مومن در دو بخش مادی و معنوی آن تربیت میکند:
الف دربخش معنوی:
هر مومن یکتاپرست را لازم است که برای ارتقای سطح معنویت خویش همیشه سعی وتلاش ورزد، زیرا اساس دین مقدس اسلام بر معنویت گذاشته شده است، و یک مومن حقیقی تمامی زندگی خویش را بر معیارهای معنوی آراسته میسازد. الله (جل جلاله) برای رشد سطح معنوی مومنان راه های زیادی را بیان داشته است، تا انسان مومن علاوه بر جنبه ی مادی وجود خویش و استفاده از مادیات در بخش معنویات نیز پیشگام باشد، روزه ی ماه مبارک رمضان یکی از راه های رشد معنویت مومنان میباشد، و این امر را در نقاط ذیل می توان بیان داشت:
۱ -حاصل نمودن تقوا:
یکی از مهمترین اثر روزه، متقی ساختن بندگان بیان شده است «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/ ۱۸۳) «ای مومنان روزه بر شما فرض شده است، چنانچه بر امت های قبل از شما فرض شده بود، شاید که شما تقوا حاصل نمایید.»
در ماه مبارک رمضان انسان مومن بسیاری از اموری را که برایش حلال بوده است، ترک مینماید؟، خوردنی های حلال، نوشیدنی های حلال، ارتباطات جنسی با همسران که برایشان همه حلال بود، فقط بخاطر رضایت الله جل جلاله ترک می گردد، به این صورت، این انسان مومن صاحب تقوا میگردد، این تقوا در ماه رمضان به مثابه?ی یک درس عملی تربیت تقوا است که آثار آن در یازده ماه دیگر در وجود انسان روزه دار باقیمانده، و بعد ازینکه این انسان مومن به تقوا عادت نموده، ماههای بعد از رمضان را نیز با تقوا سپری می نماید.
اصلا انسان روزه دار مطابق احکام الهی و ارشادات نبوی (صلی الله علیه وآله و سلم) سعی و تلاش می ورزد که تمامی احکام الهی را بصورت کامل انجام دهد از تمامی اموری که الله (جل جلاله) او را منع نموده است اجتناب ورزد و حتی کسانیکه قبل از رمضان به یک سلسله از گناهان مبتلا بودند نمی توانند که در این ماه گناهان خویش را دوام دهند زیرا با ارتکاب هرگناهی روزه ی وی به فساد کشانده میشود او مجبور است که عادات قبلی را ترک نموده، مجالس فسق وفساد را به مجالس عبادت مبدل سازد، بسیاری از اماکن فساد در این ماه بسته می گردد، کسی که حقیقتا از اعمال زشت قبلی خویش پشیمان باشد میتواند در خلال این یک ماه کاملا خود را به نیکی ها عادت دهد و با استفاده از این ماه مبارک خود را متقی می سازد.
۲-تربیت روحی:
در جامعه ی امروزی بزرگترین مشکل مردم، ضعف در بخش روحی ومعنوی آنهاست، این ضعف معنویت سبب بسیاری از بدبختی ها میگردد، و بالاخره انسان را به یک حیوان درنده مبدل می کند که یک انسان، انسان دیگری را شکار میکند، به قتل میرساند، از وجود و سرمایه اش استفاده میکند، وفقط در باره ی خود فکر میکند، روزه ی ماه مبارک رمضان، روح انسان را تقویت کرده و در وجود انسان روحانیت ومعنویت زنده میگرداند، انسان مومن ارتباط قوی با خالق حاصل نموده، این قوت روحانی وی سبب میشود، که به فکر فقراء بیافتد و با آنان کمک کند، بخاطر آشتی با کسانیکه با ایشان مخالفت داشته فکر میکند، به فکر دیگران می افتد، از خوردن حرام اجتناب می ورزد، و با این همه ارتباطات قوی که با خالق و سایر مخلوقات پیدا می کند، برای این انسان مومن یک نوع راحت معنوی پیدا میشود، که همه ی روان شناسان جهان در مورد همین آرامش روحی سرگردان میباشند.
۳-تربیت اخلاقی:
یکی از بالاترین مراتب اخلاق ارتقای سطح اخلاق به عالیترین مقام آن یعنی اخلاق اسلامی است؛ اخلاق اسلامی همان اخلاقی را گویند که مطابقت با احکام و ارشادات اسلامی داشته باشد. اگرچه هر فرد مومن در ارتقای سطح اخلاقی خویش همیشه سعی و تلاش ورزیده و از ارشادات اسلامی برای این هدف استفاده می کند، ولی کسانیکه خود را آراسته به %۱۰۰ اخلاق اسلامی میسازند، مراحل اخلاقی را نیز مد نظر داشته و سعی میورزند که به همان مرحله ی عالی آن، خود را نایل سازند. ماه مبارک رمضان یکی از راه هایی است که برای رسیدن به این مرحله، انسان مومن را آماده میسازد.
۴-تربیت نفس و ارتقای آن به نفس مطمئنه:
روزه ی ماه مبارک رمضان یک سیستم تربیتی برای تربیت نفس انسان می باشد، درحقیقت نفس انسان با ارتباط داشتن با محیط فاسد و دوستان گمراه و سایر خواهشات به نفس (اماره بالسوء) تبدیل میشود، این نفس همیشه انسان را به بدی ها سوق داده، او را از حقیقت عبادات دور میسازد، ولی انسان مومن کوشش میکند، که این سیستم منفی خویش را با عبادت های پی در پی از حالت علاقمندی به گناه به نفس0 (لوامه) مبدل سازد، نفس لوامه نفسی است که زمانی انسان گناهی میکند نفسش او را از داخل ملامت مینماید و به او میگوید که در اشتباه است، به این معنا که وجدانش را زنده ساخته، درهنگام ارتکاب و یا نزدیک شدن به گناه احساس ملامت وشرم می نماید. انسان مومن باز هم با عبادات بیشتر، کوشش می کند، تا نفس خود را به مراحل عالی رسانده، او را به نفس (مطمئنه) برساند، نفس مطمئنه نفسی است که با درک حقیقت های زندگی و ارتباط قوی با خالق یکتا کاملا مطمئنانه زندگی می کند، او می داند که اکنون ذات بزرگی با وی است درتمامی مشکلات او را یاری میرساند، واین ارتباط قوی با خالق جهان اطمینانی را نصیب وی میکند که بسیاری از انسانهای بی دین با ملیون ها رفاهیت مالی حاصل نمیتوانند.
گزیده بیانات رهبر انقلاب دردیداربامسئولان نظام
- به مناسبت ماه مبارک رمضان؛ سران قوا، مسئولان، کارگزاران و جمعي از مديران ارشد دستگاههاي مختلف کشوري و لشکري، عصر امروز (سهشنبه) با حضرت آيتالله خامنهاي رهبر انقلاب اسلامي ديدار کردند. رهبر معظم انقلاب در اين ديدار فرمودند: ما برجام را نقض نميکنيم لکن اگر طرف مقابل نقض کند که الان نامزدهاي رياست جمهوري آمريکا دارند تهديد ميکنند که برجام را پاره ميکنيم؛ اگر آنها برجام را پاره کردند ما آن را آتش ميزنيم.
- گزيده بيانات رهبر انقلاب در اين ديدار به شرح ذيل است:
- *برنامه امروز دشمن اين است که توانمندي هاي جمهوري اسلامي را متوقف کند يا از بين ببرد يا اقلا از رشد آنها جلوگيري کند.
- *ما بايد تا جايي که ميتوانيم توانمنديها را افزايش دهيم؛ بنده بارها تکرار کردم بايد کشور قدرتمند بشود و توانمنديهايمان را افزايش بدهيم
- * اگر افزايش داديم آن وقت ميتوانيم به مردم بگوييم مردم آسوده باشيد.
- *موافقان و مخالفان برجام هر دو مبالغه ميکنند
- * نکاتي که ميگويم مطلقاً مربوط به برادراني که زحمت کشيدهاند نيست بلکه به طرف مقابل است
- *برجام يک خلل و فرجي دارد که موجب سوءاستفادهي دشمن شده است.
- *ما برجام را نقض نميکنيم لکن اگر طرف مقابل نقض کند که الان نامزدهاي رياست جمهوري آمريکا دارند تهديد ميکنند که برجام را پاره ميکنيم؛ اگر آنها برجام را پاره کردند ما آن را آتش ميزنيم.
- *در برجام طرف مقابل وظيفهاش رفع تحريمها بوده که برطرف نکرده؛ مسئلهي بانکها حل نشده؛ مسئلهي بيمهي نفتکشها در سطح محدودي انجام ميشود
- *پولهاي نفت و پولهايي که در ديگر کشورها داريم به ما داده نميشود
- *آمريکاييها بخش مهمي از تعهداتشان را انجام ندادند اما ما پيشپرداختها را انجام دادهايم و غنيسازي ۲۰ درصد و فردو و اراک را تعطيل کرديم.
- *اين تصور غلطي است که با آمريکا ميتوانيم کنار بياييم؛ اين درست نيست؛ نميتوانيم بر توهم تکيه کنيم.
- *بحث بر اصل موجوديت جمهوري اسلامي است و با مذاکره حل نميشود.
- *بعضي خيال ميکنند که دشمنيها بهخاطر ستيزهگري ما با آمريکا است. جمهوري اسلامي با فرانسه چه کرده؟ چرا فرانسه در مذاکرات هستهاي نقش پليس بد را اجرا کرد و چرا کشورهاي هلند و کانادا دشمني ميکنند؟ www.khamenei.ir