هنوزراه ندارد کسی به عالم تو...
01 تیر 1395
هنوز راه ندارد کسي به عالم تو
نسيم هم نرسيده به درک پرچم تو
نسيم پنجرۀ وحي! صبح زود بهشت
اذا تنفس ِ باران هواي شبنم تو
تو در نمازي و چون گوشواره ميلرزد
شکوه عرش خدا، شانههاي محکم تو
به رمز و راز سليمان چگونه پي ببرم؟
به راز عِزّهُ للّه نقش خاتم تو
من از تو هيچ به غير از همين نفهميدم
که ميهمان همه ماييم و ميزبان همه تو
تو کربلاي سکوتي و چارده قرن است
نشستهايم سر سفرۀ مُحرّم تو
چقدر جملۀ احلي من العسل زيباست
و سالهاست همين جمله است مرهم تو
هواي روضه ندارم ولي کسي انگار
ميان دفتر من مينويسد از غم تو
گريز ميزند از ماتمت به عاشورا
گريز ميزند از کربلا به ماتم تو
فقط نه دست زمين دور مانده از حرمت
نسيم هم نرسيدهبه درک پرچم تو…..