چگونه حلیم وبردبارباشیم؟
در قرآن، دو واژه «حلم» و «کظم غيظ» به عنوان دو خصلت ارزشمند مطرح شدهاند که هر دو به يک معنا بازميگردند که همان تسلط بر اعصاب و کنترل احساسات و خويشتنداري است. مي توان گفت حلم حالتي است که موجب کظم غيظ (فرونشاندن خشم) ميگردد. به تعبير ديگر يکي از مصداقهاي روشن، بلکه بهترين مصداق حلم، کظم غيظ است. از اميرمومنان علي(ع) روايت شده که فرمود: «خير الحلم التحلم؛ بهترين حلم، فرونشاندن خشم است.» در قرآن واژه حلم با تعبير «حليم» پانزده بار آمده که يازده بار آن، به عنوان يکي از صفات خداوند ذکر شده است و چهار بار آن به عنوان يکي از خصال پيامبراني همچون ابراهيم خليل(ع) و اسماعيل(ع) و شعيب(ع) ياد شده است. جمله «کظم غيظ » که به معني فرونشاندن خشم است، در قرآن به عنوان يکي از صفات پرهيزکاران بيان شده، آنجا که ميفرمايد: «والکاظمين الغيظ؛ آنها کساني هستند که خشم خود را فرومي برند.» واژه حلم به معني فرو نشاندن هيجان خشم است. لغت شناس معروف قرآن، «راغب » در مفردات مينويسد: «الحلم ضبط النفس عن هيجان الغضب؛ حلم کنترل کننده نفس از طغيان خشم است.» از آنجا که اين حالت از عقل و خرد ناشي ميشود، گاهي حلم به معني عقل و خرد نيز به کار رفته است. بر همين اساس اميرمومنان علي(ع) ميفرمايد: «العقل خليل المرء، والحلم وزيره؛عقل دوست صميمي انسان است و حلم وزير عقل ميباشد.» و نيز ميفرمايد: «الحلم نور جوهره العقل؛ حلم نوري است که حقيقت آن عقل و خرد است. » در روايات اسلامي نيز خصلت حلم، به همين معنا آمده است.
به عنوان نمونه شخصي از امام حسن مجتبي(ع) پرسيد: حلم چيست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «کظم الغيظ و ملک النفس؛ فروبردن خشم و تسلط بر خويشتن است.» نيز امير مومنان علي(ع) فرمود: «لا حلم کالصبروالصمت؛
هيچ حلمي مانند استقامت و نگهداري زبان نيست. حلم به معناي استواري و ثابت ماندن در امور نيز آمده است. اين تعريفهاي لغوي و بيانات امامان معصوم(عليهم السلام) نشان ميدهد که حلم به معني خويشتنداري و صبر انقلابي و استواري در امور است. اما در مورد جمله «کظم غيظ »، واژه غيظ در لغت به معني شدت خشم و حالت برافروختگي و هيجان فوق العاده روحي است که بر اثر ناملايمات و گزندهاي روحي به انسان دست ميدهد. واژه «کظم» در لغت به معني بستن سر مشکي است که پر از آب شده است و به طور کنايه، در مورد کساني به کار ميرود که از خشم و غضب پر شدهاند و نزديک است که منفجر شوند و عکس العمل تندي نشان دهند. در اين هنگام حالت خويشتنداري همچون بند محکم، سر مشک غضب را ميبندد و از طغيان آن جلوگيري مينمايد. بنابراين کظم غيظ و فرونشاندن خشم از روشن ترين مصداقهاي حلم است و موجب جلوگيري از طغيان خشم و تنديهاي نابجا شده و انسان را از جوش و خروش نامعقول، زننده و گاهي خطرناک نجات ميبخشد. البته بايد توجه داشت که گاهي حلم و کظم غيظ نابجا و منفي است، چرا که موجب گستاخي جنايتکار و يا پيامدهاي شوم ديگر ميشود، مانند حلم و فرو بردن خشم در برابر مجرمان حرفه اي، منافقين يا کافران ملحدي که در صدد ضربه زدن و افساد هستند. بهترين نماد برقراري عدالت يکي از بهترين نمادهاي برقراري عدالت در عرصه وجود ما، حلم و بردباري است که قوه غضب را کنترل کرده، به هنگام و بجا از آن بهره ميگيرد. نفس انسان را آرامش و طمانينه ميبخشد تا اگر عملي برخلاف ميل دروني او رخ داد يا به حادثهاي تلخ و ناگوار رسيد از محدوده صبر حوصله بيرون نرود و فراتر از ارزشهاي شايسته عکس العمل نشان ندهد.از اين رو حلم را باعث جلوگيري از شعله ور شدن آتش خشم و هيجانات نفس در لحظه بحراني دانستهاند و حليم و شکيبا کسي است که در عقوبت و مجازات شتاب نميکند و در تصميمهاي خود، نوعي خردگرايي و نکتهسنجي ويژهاي نشان ميدهد.با مروري بر آموزههاي ديني، سخن نيکوي امام صادق(ع) را مييابيم که آن حضرت درباره حلم ميفرمايد: حلم چراغ الهي است که صاحب آن را به جوار رحمت الهي روشن و نوراني ميکند و به سبب فيوضات نامتنهي حق، مستفيض ميشود. بعد امام(ع) با بصيرت خويش راهکار روشن شدن به اين ويژگي والاي اخلاقي را ترسيم فرمود: انسان بردبار، حليم و شکيبا نميشود مگر آنکه با نور معرفت و نور توحيد تاييد شود (مستدرک الوسائل،ج 11،ص 289 ).در نگاه امام (ع)، راه آراستگي به اين صفت پسنديده، سبب نور و روشنايي است و از آنجا که نور در ذات خود روشن است و علاوه بر آن روشنگر ديگر اشيا نيز هست، انسان حليم و شکيبا را نورانيت ميبخشد و تلخيها و تيرگيهاي راه را به او مينماياند.تمرين بردباري و شکيبايي گام بعدي آراستگي به اين صفت زرين است که با تحمل و گاه فشار روحي و فرو بردن خشم و عصبانيت همراه است، اما پس از چندي اخلاق هميشه همراه انسان ميشود امام کاظم(ع) ميفرمايد: اگر حليم نيستي خود را به بردباري بزن و صفت حلم را به خود ببند، زيرا کم است کسي که خود را شبيه به افرادي ميکند مگر آنکه اميد است از آنان شود.دعا و درخواست در پيشگاه پروردگار حليم و حکيم گامي براي کسب حلم و بردباري در تندبادهاي حوادث زندگي است. رسول اکرم(ص) خود اين راه را گشوده و به پيروان خود آموخته که در لحظههاي راز و نياز دست دعا به سوي پروردگار بي نياز گشود و چنين درخواستي نمايند: خدايا مرا به سبب علم بي نياز کن و با حلم و شکيبايي زينت بخش.امام صادق(ع) فرمودند: حلم و بردباري در پنج چهره نمايان ميشود: انسان عزيز و آبرومندي که خوار و ذليل ميشود؛ فرد راستگو و صادقي که به دروغگويي متهم ميگردد؛ کسي که به سوي حق و راستي دعوت ميکند ولي مورد اهانت و اذيت و آزار قرار ميگيرد؛ انسان وارستهاي که بدون هر جرم و خطايي مورد اذيت قرار ميگيرد و فرد حق خواهي که با او مخالفت ميشود.(مستدرک الوسائل،ج 11،ص 289).
با اين نگرش در مييابيم که حلم، علاوه بر آشفته نشدن و مضطرب نگرديدن در هنگامههاي هيجانات نفساني شامل کظم غيض يعني فرو بردن خشم که مانع پديد آمدن هيجان است نيز ميشود.