کرامتی ازحضرت معصومه(س)به یک مرجع درفهم قران
مرحوم آيت الله العظمي فاضل لنکراني (ره) گفتند: به نظر من، ما نبايد دايره کرامت را به امور مادي محدود کنيم؛ مثلاً: ايشان کوري را بينا کند يا مريضي را شفا دهد و مسايل ديگري مثل اين ها که بسيار فراوان است؛ ولي ايشان کرامت هاي بالاتر از اين دارند که آنها بايد مورد توجه واقع شود؛ از جمله، کرامتي که در حق من کردند. ما قمي ها، مي دانيم که واقعاً در کنار سفره حضرت معصومه عليها السلام نشسته ايم و اين همه آثار و برکاتي که شامل ما شده، همه به برکت حضرت معصومه عليها السلام است و الاّ قُمِ ما نه آب و هواي مناسب و نه جاي ديدني حسابي دارد. وجود مضجع مطهّر کريمه اهل بيت عليهم السلام در اين جا، مزيّتي است که در جاهاي ديگر پيدا نمي شود، جز آن جايي که امام مدفون است. مردم چون نوعاً تماسشان با ماديات است، به کرامت هاي مادي توجه مي کنند؛ مثلاً: فلان شخص فقير بوده، به وسيله خواستن از حضرت معصومه عليها السلام پولدار شده يا مريض بوده، شفا پيدا کرده است. نابينا بوده، بينا شده و امثال ذلک…؛ امّا کرامات ايشان خيلي بالاتر از اين حرف هاست. ايشان کرامات معنوي و علمي نيز دارند که اهميت اين ها بيشتر است. يکي از کرامت هاي حضرت معصومه عليها السلام نسبت به خودم اين است؛ زماني من مي خواستم کتابي درباره آيه تطهير بنويسم و اشکالات اهل سنت را بر آن پاسخ دهم. يکي از اين اشکالات که برخي از بزرگان را نيز متحير نموده، اشکال وحدت سياق است. اشکال اين است که آيه تطهير(1)، آيه نيست،
بلکه نصف آيه است و آيات قبلي و بعدي آن در رابطه با زنان پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم و خطاب به ايشان است و سؤالي که مطرح مي شود، اين است که به چه مناسبت آيه اي که در شأن اهل بيت عليهم السلام است در رديف آياتي که راجع به زنان پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم مي باشد، ذکر شده که حل اين مسأله قدري مشکل است.من هر وقت که قرآن مي خواندم، خصوصاً ماه هاي رمضان که مقيّد بودم حداقل يک ختم قرآن داشته باشم، وقتي به آيه تطهير مي رسيدم، به خودم مراجعه مي کردم و مي ديدم که اين مسأله براي من حل نشده است. شايد در دلم گله اي هم مي کردم که خوب اين همه جا، چرا خدا آيه تطهير را اين جا قرار داده. آيه تطهير به چه مناسبت در جايي آمده که قبل و بعد آن راجع به زنان پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم است. جاي ديگري در قرآن نبود که اين آيه مطرح شود؟.
با اين که اين مسأله براي من حل نشده بود، با مرحوم آقاي اشراقي بنا گذاشتيم که تحليلي درباره آيه تطهير داشته باشيم. خوب، حالا ما مي خواهيم شروع کنيم به نوشتن تحليلي از آيه تطهير. به حسب ظاهر، آيه تطهير براي خودمان هم روشن نيست. ما فکر کرديم مي خواهيم شروع به نوشتن تحليل آيه تطهير بکنيم، دستمان هم خالي است. آيه تطهير براي خودمان هم حل نشده است. چيزي که براي خودمان حل نشده است، چطور درباره اش کتاب بنويسيم! گفتيم ما مشرّف مي شويم به حرم حضرت معصومه عليها السلام و از ايشان استمداد مي کنيم که واقعيت آيه تطهير را ايشان کمک و راهنمايي کنند و ما بفهميم. وضو گرفتم و خيلي ساده به حرم حضرت معصومه عليها السلام مشرّف شدم. حضرت معصومه (س) عمّه حضرت جواد(عليه السلام) است و حضرت جواد جدّ مادري ماست، عمّۀ مادري ما هم مي شوند و حضرت معصومه عليها السلام به من محرم است. آن روز که مشرّف شديم، با اين که وضع مالي ما خوب نبود و جنبه هاي مختلف زندگي هم دچار اشکال بود، به حضرت معصومه عليها السلام عرض کردم: عمّه جان! امروز من فقط براي فهم يک مطلب به اين جا آمده ام؛ نه از شما خانه مي خواهم، نه پول مي خواهم، نه زندگي مي خواهم و نه ماشين مي خواهم و نه تشکيلات مي خواهم، هيچي نمي خواهم. فقط شما در نوشتن اين کتاب و درباره آيه تطهير به ما يک کمک معنوي بکنيد؛ من از شما غير از اين چيزي نمي خواهم. ما اين را گفتيم و آمديم بيرون. از فرداي آن روز، وقتي آقاي اشراقي به منزل ما آمد و شروع کرديم به نوشتن، ديديم که راه ها و درهايي به روي ما باز شد، مطالبي براي ما روشن شد که اصلاً اين مطالب را به خواب هم نمي ديديم. نتيجه تحليل ها و بحث هاي ما، با نتيجه قطعي، اين شد که آيه تطهير، جايش همين جاي قرآن است و اگر از اين جا تغيير مي دادند و در جاي ديگر مي گذاشتند آن هدف اصلي خداوند تأمين نمي شد. هدف اصلي اين بود که خداوند مي خواست مسايلي راجع به زن هاي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم مطرح کند؛ از جمله اين که اگر شما کار خير انجام دهيد، دو برابر ثواب داريد و اگر کار بد انجام دهيد، دو برابر عقاب داريد. شما بايد عفاف داشته باشيد، شما نبايد تظاهر بکنيد: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى»(2). خداوند دستورهاي تند و تيزي به زن هاي پيغمبر داد. اين جا جاي توهّم بود که اين دستورها، که خداوند به زن هاي پيامبر داده، شايد مردم خيال کنند که آن وقت اهل بيت عليهم السلام هم مشمول اين سخنان هستند؛ مثلاً حضرت زهرا عليها السلام مشمول اين خطاب است. خداوند براي اين که جلوي چنين توهم و احتمالي را بگيرد، به صورت پرانتز، آيه تطهير را آورد و گفت: حساب اهل بيت عليهم السلام از شما زن هاي پيامبر (ص) جداست. خيال نکنيد خطاب به شما، خطاب به اهل بيت عليهم السلام هم هست؛ نه، آنها حساب جدايي دارند. خدا خواسته که آنها را از پليدي ها و زشتي ها دور کند. سپس نوشته ايم که مقصود از اراده چيست، مقصود از تطهير چيست. اراده آيه، تشريعي است و يا تکويني؟ بعضي از اهل سنّت خيلي تأکيد دارند اين اراده، اراده تشريعي است. خيلي هم مفصل، شايد چهار - پنج صفحه نوشته اند؛ در حالي که اگر اراده تشريعي باشد، اراده تشريعي خداوند از همين احکامش است و مي خواهد احکام را همه عمل کنند و اختصاصي به اهل بيت عليهم السلام ندارد.
واقعاً، به برکت حضرت معصومه عليها السلام - که همين الان هم براي هزارمين بار از ايشان تشکر مي کنم و کم تشکر کرده ام - راه هايي براي ما باز شد و ما توانستيم آيه تطهير را خيلي روشن و پاکيزه بدون هيچ تأويلي و بدون هيچ ارتکاب خلاف ظاهري، تحليل کنيم. ما با قرآن و شواهد روايي اين معنا را ثابت کرديم که آيه تطهير منحصر به اهل بيت عليهم السلام است و جاي آن هم همين جاست و اگر از اين جا بردارند و به جاي ديگر بگذارند، آن هدف اصلي صددرصد تأمين نمي شود؛ گرچه صدي هشتاد، ممکن است تأمين بشود. اين کرامت ها که از نظر مردم چندان اهميتي ندارد، از نظر بزرگان و شخصيت هاي علمي، داراي ارزش بسياري است. اين ها نمونه اي از کرامت هاي معمولي است که هر ماه چند بار اتفاق مي افتد و گاهي بعضي هايش را براي ما نقل مي کنند.(3)
منابع:1) سوره احزاب، آيه 33.
2) سوره احزاب، آيه 33.
3) همگام با زايران عارف. منبع: «پرتوي از روي دوست»، کرامات حضرت فاطمه معصومه (س)