علل گرایش نوجوانان به لوازم آرایش
روانشناس و استاد دانشگاه آزاد کاشمر در گفتوگو با ايسنا در خصوص آسيبشناسي استفاده روزافزون از لوازم آرايش در بين دختران جوان و نوجوان اظهار کرد: آراستن و پيراستن جنبه ذاتي و فطري دارد و هدف از آرايش کردن نيکو ديده شدن و نيکپنداشته شدن و زيبا به چشم آمدن است و اساس آن هم بر پايه اغراق در خصوصيات طبيعي فرد است و آرايش نوعي اغراق براي زيباتر ديده شدن است. دکتر محمدرضا ابراهيمي با بيان اينکه شکي در مهم دانستن آرايش نيست و در تمام جوامع آن را ميبينيم حتي در قبايل اوليه بشري شاهد پديده آراستن هستيم که در هر دو جنس مونث و مذکر ديده ميشود، گفت: اما در حال حاضر با افراط در پديده آرايش کردن روبروييم و از لحاظ روانشناسي نوعي گرايش وسواسگونه و زودرس به مصرف لوازم آرايشي در جامعه مشاهده ميشود؛ به طوريکه حتي در بين دختران دبستاني هم با اين پديده مواجهايم و اين کاهش سن استفاده از لوازم آرايش جاي نگراني دارد.
وي خاطرنشانکرد: مشکلات فرهنگي، نبود اعتماد به نفس در بين نوجوانان و تغيير يافتن الگوها از جمله دلايل کاهش سن استفاده از لوازم آرايش است و در اين ميان کمبود تفريحات لازم براي دختران و هماهنگي با گروه همسالان را نميتوان ناديده انگاشت.
ابراهيمي با بيان اينکه در سالهاي اخير و با پيشرفت تکنولوژي و در دسترس قرار گرفتن برخي از ابزارهاي تکنولوژيکي مانند کامپيوتر، اينترنت، موبايل، ماهواره و… ارزشها و هنجارهاي نوجوانان مرتباً در حال تغيير است، افزود: اين امر باعث ميشود نوجوانان نتوانند خود را با يک الگوي ثابت مطابقت دهند. وي به سببشناسي اين پديده پرداخت و گفت: به لحاظ طبيعي در لزوم استفاده از لوازم آرايش ترديدي نيست و به لحاظ اجتماعي نيز امروزه فرايندهاي اجتماعي باعث تسهيل يادگيري مسائل اجتماعي ميشود، لذا يادگيري آرايش در بين افراد کمسن و سال روي ميدهد و آنان به صورت مستقيم در اطرافيان خود آرايش کردن را ميبينند، اما از جنبه رواني نيز ميل افراطي به زيبا ديده شدن وجود دارد زيرا در حالت عادي همه دوست دارند زيبا ديده شوند، اما در زماني که به حالت افراطي و غيرعادي ميرسد و هيچ زيبايياي فرد را ارضاء نميکند، بايد به دنبال برخي علل رواني بود.دکتر ابراهيمي با بيان اينکه اغلب نوجواناني که در سنين پايين از لوازم آرايش استفاده ميکنند، مدعي هستند بدون داشتن آرايش از اعتماد به نفس کافي براي حضور در جامعه بهرهمند نيستند، اظهار کرد: آنان بر اين باورند که مردان براي افرادي که آرايش ميکنند، احترام بيشتري قائلند؛ از سوي ديگر نوجوانان اينگونه ميپندارند که اين کار آنان را از هويت کودکي به بزرگسالي انتقال ميدهد و زودتر ميتوانند اين دوران گذار را طي نموده و جامعه با ديد يک انسان بالغ به آنها مينگرد. وي ادامه داد: در اين رابطه تنها نوجوان مقصر نيست زيرا در حال حاضر جامعه با يک فقر فرهنگي روبهروست و ارزشهاي واقعي جاي خود را به ارزشهاي کاذب داده است. ابراهيمي گفت: در اين ميان قشر نوجوان جامعه به دليل شرايط روحي خاص اين دوران، بيشترين آسيب را ميبيند، همچنين نبود تفريحات سالم و کمبود امکانات ورزشي ارزانقيمت براي دختران سبب شده آنان به استفاده از سرگرميهاي ديگر روي آورند.
راه حل چيست؟
ابراهيمي بيان کرد: در خانوادههايي که روند داد و ستد عواطف به صورت عادي انجام ميشود، فرزندان آنها دليلي براي رفتارهاي افراطي ندارند ولي در خانوادههاي به همريخته با سختگيريهاي افراطي و درگيريها و برخوردهاي نامناسبي که وجود دارد، به همان ميزان تمايل فرزندان آنها به استفاده از لوازم آرايش بيشتر است. وي خاطرنشانکرد: براساس تحقيقات انجام شده شرايط نامناسب کودکي، رفتارهاي والدين، احساس حقارت در اجتماع، ميل شديد به محبت و عدم ارضاء در خانواده، نوجوان و جوان را به رفتارهاي ناهنجار و تمايل افراطي به مصرف لوازم آرايش سوق ميدهد که اين توجه افراطي به استفاده از لوازم آرايش خالي از خطر و بدون بروز مشکلات ديگر نيست.
به فکر کاهش اشتياق به مصرف لوازم آرايش باشيم
يادمان باشد اگر تمام فکر و ذهن قشر جوان بر روي زيباييهاي ظاهري معطوف شود، آنها نيروي عظيمي را که بايد صرف آباداني و سازندگي خود، شهر و ديارمان کنند، مشغول اموري مينمايند که سود آن به جيب دلالان ميرود. از اين رو بنا به نظر کارشناسان بايد فرايند آگاهسازي خانوادهها در دستور کار مراجع و نهادهاي فرهنگي قرار گيرد؛ زيرا والدين آسيبديده و بيمار، فرزنداني بيمار و آسيبديده تربيت ميکنند؛ لذا والدين بايد ابتدا تغيير رفتار را در خود شروع کنند تا فرزندان در محيط خانه براي جلب توجه و تقويت اعتماد به نفس به سراغ مصرف لوازم آرايش نروند. هرچند بخشي از اين پديده از عهده خانواده خارج است و در دسترس بودن لوازم آرايش، گروه همسالان، نبودِ فرهنگ مصرف آن و الگوهاي نامناسبي که ازسوي توليدکنندگان اين لوازم ترويج ميشود، ميتواند به استفاده افراطي از اين لوازم دامن بزند، اما ميتوان با کنترل اجتماعي و مراقبتهاي خارج از محيط خانواده، فرهنگسازي لازم از سوي رسانهها و کنترل بر توليدکنندگان و واردکنندگان تا حدي از اشتياق به مصرف کاست.