30 جمله کوتاه ازرهبرانقلاب درخصوص جنگ نرم
۱- این جنگ نرم ، شما جوانهای دانشجو ، افسران جوان این جبهه اید…
۲-شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم ، یکی اش نگاه خوشبینانه وامیدوارانه است
۳-خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.
۴-در میدان تنظیم شده ی از سوی دشمن بازی نکنید…. چون چه ببرید ، چه ببازید ، به نفع اوست.
۵-امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است
۶-در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود
۷-جنگ نرم، صحنه رویارویی دروغ های بزرگ باواقعیت های تردیدناپذیراست. ۸-دراین جنگ نرم،کافی است هواداران جبهه حق بیدارباشندو بیکار ننشینند چراکه زبان حق همیشه مؤثرتراز زبان باطل است.
۹-فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد
۱۰- فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است ۱۱-جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دلها و ذهنهاى مردم
رابطه میان " برجام ونفوذ" درمنظومه فکری رهبرانقلاب
سخنان رهبر درباره رخنه دشمن
هنوز یک هفته از بیانیه لوزان نگذشته بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار سالیانه خود با مداحان اهلبیت علیهمالسلام، فرمودند: نکته بعدی که به مسئولان محترم تذکر دادیم و به شما هم عرض میکنیم، این است که بههیچوجه اجازه داده نشود که آنها به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً.
مسئولان نظامی کشور بههیچوجه مأذون نیستند که به بهانه نظارت یا بازرسی و مانند اینها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند. توسعه دفاعی و توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصه نظامی است و بایستی همچنان محکم بماند و محکمتر شود (بیانات،20/ 1/ 94).
اما پس از توافق هستهای (23 تیر)، ابعاد مسئله «نفوذ» در کلام رهبری افزایش یافت. بهطوریکه حدود یک ماه بعد، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود، با لحنی که قاطعیت در آن موج میزد، باز هم در خصوص «مسئله نفوذ» تحذیر دادند: نیت آنها [آمریکاییها] این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را بهطور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را (بیانات، 26/ 5/ 94).
اگر این دو رویداد هستهای و بیانات رهبری را کنار هم قرار دهیم، پازلی تشکیل میشود که قابلتأمل و سؤالبرانگیز است. میان توافق هستهای و نفوذ دشمن (بهویژه آمریکا) چه رابطهای است که رهبر معظم اینگونه از خطر نفوذ آنها سخن میگوید؟
مگر آمریکاییها در قالب مذاکرات هستهای، به دنبال چیز دیگری هستند؟ آیا مفاد توافق وین، بهگونهای تنظیمشده که نفوذ آمریکاییها را در ایران سهل کند و رهبر اینگونه از قصد و نقشه آنها، پرده برمیدارد؟ یا اینکه مفاد تنظیمشده در برجام، دارای حفرههای امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است؟
ایشان هشدار در رابطه بانفوذ دشمن (به ویژه آمریکا) پس از حصول توافق وین را ادامه داده و در 18 شهریور در دیدار با اقشار مختلف مردم، با لحنی خاص که از ناراحتی ایشان حکایت داشت، در خصوص بزک کردن چهره آمریکا توسط عدهای در داخل، فرمودند: بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات که از ابلیس بدتر است، بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابی گری به کنار، اما وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقل و کدام وجدانی به انسان اجازه میدهد که کشوری مثل امریکا را به عنوان دوست و مورد اعتماد یا همچون فرشته نجات انتخاب کند؟ (بیانات، 18/ 6/ 94)
و سپس فرمودند: ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد. نباید بگذاریم دوباره برگردد. نباید بگذاریم از در که بیرون رفت، از پنجره بازگردد. نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند. دشمنیِ آنها تمام نمیشود. آیا مقصود از «نفوذ دشمن از پنجره»، توافق هستهای است؟
اما بحث خاتمه نمییابد.
بحث جالب علمی درمورد روزه
بحث جالب علمی در مورد روزه
بفرمائید سه لیوان مایع برای خوردن بیاورند . سه لیوان موجود آب آشامیدنی، آب هندوانه و شیرگاو است- به عبارتی مایعات جدا شده از جماد- نبات- حیوان.
ساختمان شیر( آب حیوان) نزدیكتر و سازگارتر ببدن است و در درجه دوم آب گیاه و آخر آب اشامیدنی. آب قسمت اعظم هر سه را تشكیل می دهد و پس از خوردن باید آب زیادی بصورت ادرار و غیره دفع گردد اما:
آب سنگ ( آب آشامیدنی ) پس از چند روز( شاید 12 روز) خارج می شود آب گیاه بیشتر و باز آب حیوان زیادتر، بدین معنی كه آب شكاف سنگها جذب و وارد خون و سرانجام بین انساج و بافت ها قرار گرفته آب موجود و ذخیره 12 روز قبل را خارج می سازد. ذرات رادیو اكتیو بغذائی افزودند و بكیفیت هضم و جذب ودفع آن با دنبال كردن ذرات وقوف حاصل كردند. برای روشن شدن مطلب و اینكه مقصود ما از بحث چیست تحت عنوان مطالعات متابولیسمی شرحی داده می شود!
(Metabolism – Studies) ( مطالعات متابولیسمی):
آنچه می خوریم تصور می شود صرف سوختن و تهیه انرژی برای بدن می شود و دفع می گردد ولی تصوری نادرست بوده، اینگونه است كه بدن عنوان حوضی داشته كه غذا از طرفی وارد و از طرف دگرش خارج می شود، مثلاً مواد قندی از جانبی وارد شده و از جانب دگر بمصرف سوختن رسیده دفع می گردد و آنرا حوض متابولیسمی (Metabolic – Pool) نامیده اند.
آنچه وارد می شود تازه است و باید تازه هم باشد و آنچه خارج می شود از مانده ها و كهنه هاست و باید هم فاسدها و مانده ها خارج شوند( چنانچه تطهیر ظرف جهانی نیز چنین است كه تازه ها و كودكان بیایند و مانده ها و فرتوتها بروند). اكسیژنی كه امروز وارد بدن می شود 6 ماه بعد خارج شده و كلسیم امروز 180 روز بعد مصرف می گردد.
اگر ازت رادیو اكتیو در غذا باشد چند هفته بعد آنرا در ادرار می بینیم. برای تعیین خط سیركربن معمولی، كربن دیگری كه وزن اتمی 14 دارد بكار می برند. كربن گلوكز معمولی 12 است و اگر 14 باشد گلوكز رادیواكتیو است كه مدتها بصورت گاز كربنیك بعنوان یك كاتالیزر در بدن می ماند و سپس دفع می شود و همینطور برای اكسیژن با وزن اتمی 15 آنرا انتخاب می نمایند كه نصف عمرش 124 ثانیه است.
اكسیژنی كه در تانك و كپسول است 15 است و اگر با این اكسیژن گاز كربنیك در بدن درست شد بعلت آنكه با آهك جذب شده باید رادیو اكتیو باشد و به علت ماندن این عناصر در بدن است كه بدن را حوض متابولیسم می نامند و وارد شدن نوها به بدن و خروج كهنه ها و توقف فیمابین را - Dynamic State . هم اكنون فكر كنید با این همه سرو صدا كه در خوردن یك ذره آب بوجود می آید آیا كافیست كه با چند روز روزه داری توقع داشت كه همه فاسدها و كهنه ها جای خود را به تازه ها بدهند یا باید با روزه های متوالی به چنین نتیجه و مقصودی رسید؟
منبع:سایت شهیدآوینی
توصیه آقامجتبی تهرانی درباره بچه دارشدن
توصیه حاج اقا درباره فرزند دار شدن و خصوصیات پنجگانه در مورد قصه فرزند دار شدن
حاج آقا یک توصیه خاصی داشت که خیلی از جوانان پیش ایشان می رفتند و دستورالعمل خاصی داشتند که واقعاٌ جوابگو بود. تعداد زیادی هستند که با دعای حاج آقا بچه دار شدند.
برای مثال یکی از دوستان برای من نقل کرد که آقایی نزد حاج آقا آمده بود و گفته بود میخواهم زن دوم بگیرم چون بچه دار نمی شوم حاج آقا گفته بود که این کار را نکن من برایت دعا میکنم انشاء الله حل میشود. آن خدایی که از زن دوم میتواند به تو بچه دهد از زن اول هم میتواند. الان آن شخص دو قلو دارد. یک چیزی را هم آقای دکتر اسماعیلی برای من نقل کردند که خیلی قشنگ بود و می گفت من در مسجد جامع ایستاده بودم حاج آقا استخاره میگرفت و یکی آمد و گفت استخاره میخواهم و حاج آقا گفت بعدی و آن بنده خدا به یک گوشه رفت و دوباره بعد از چند نفر آمد و گفت من استخاره می خواهم و دوباره ایشان گفتند بعدی و وقتی تمام شد حاج آقا نعلین ها را برداشتندکه ازپله بالا بیایند و تا پایش را روی پله می گذارد آن شخص می گوید حاج آقا یعنی چه؟ خب همه استخاره کردند.
و حاج آقا به آن شخص می گوید می خواهی بروی زن دوم بگیری بعد بگویی مجتبی تهرانی استخاره کرد! برو.. آن شخص هم می گوید بر منکرت لعنت.
حاج آقا در مورد بچهدار شدن، آداب و ادعیه، زیارت رفتن و.. دستورالعمل های خاصی داشتند و این را که می گویم احتمالاٌ خیلی از جوان ها از ایشان شنیده اند و می خواهم لا به لای این ها دلسوزی حاج آقا را هم بگویم.
بنده برای بچهدار شدن چند مرحله خدمت ایشان رفتم . اولین بار رفتم و عرض کردم توصیه ای میخواهم برای اینکه خدا به ما اولاد سالم و صالح عطا کند.
فرمودند که آفرین خوب کردی که اول پیش من آمدی .بهترین زمان سال برای انعقاد نطفه ماه رمضان است آن هم نزدیک به نیمه های ماه رمضان. چون هم پدر و هم مادر روزه گرفته اند و حالت تلطیف روحی پیدا کرده اند.از نظر تغذیه مادر خیلی رعایت کند و هر چیزی را نخورد.فرمودند مسئله توسل خیلی مۆثر است و توسل کنید که این خصوصیات 5 گانه ای را که می گویم خدا به شما عطا کند که یکی در مورد سالم بودن فرزند است.
سپس فرمودند که من یک چیزی را به تو بگویم که در خانواده ما از هر جایی هر چیزی بیاید مثل هدیه و امثال این ها خانواده و بچه های من به آن دست نمی زنند می گویند صبر کنید تا حاج آقا بیاید و جهات شرعی اش را روشن کند و من هم میآیم و جهات شرعیاش را با دقت روشن میکنم و این در خانواده ما سنت است.
در مباحث حاج آقا مجتبی چیزی خارج از مسئله ثقلین پیدا نمی کنید
سپس فرمودند قمر در عقرب نباشد و در روایات هم زیاد داریم این صحبت ها را در مرحله اولی که رفتم فرمودند. بار دیگری که رفتم چند ماه مانده بود به تولد فرزندم ایشان دوباره یک سری مطالب را در مورد تغذیه فرمودند که مقید باشید. جاهایی نروید که ممکن است غذای شبهه ناک بخورید و این عجیب اثر میگذارد و در روایات هم داریم (حاج آقا مجتبی نه تنها یک استاد اخلاق و عارف، بلکه فقیه هم بود و این خیلی مهم است. یعنی اگر اهل عرفان و اخلاق بود دستورالعمل هایش منطبق با شریعت بود و من معتقدم که این هنر ایشان بود. اگر در مباحثشان دقت کنید چیزی خارج از مسئله ثقلین پیدا نمیکنید.فقط آیات و روایات بود و از خودش چیزی نمی گفت و داستان و تحلیل شخصی و تراوشات ذهنی نمیگفت و ازمحدوده معارف ثقلین بیرون نمی رفت)
فردای آن روز با ایشان به مسجد رفتم فرمودند که دیروز شما آمدی و در مورد فرزندت گفتی وقتی رفتی یک مطلب به ذهنم آمد که گفتم این را باید به آقای مطیعی بگویم و فرمودند که حتماٌ این را یادداشت کن.
من کاری که خودم کردم را می خواهم به تو بگویم و هر کاری که برای بچههای خودم کردهام را به شما هم یاد میدهم توجه کنید این که میخواستند به من یاد بدهند من (میثم مطیعی) خصوصیتی نداشتم فقط آدمی بودم که سۆال کرده بودم.
هر کسی دیگر هم سوال میکرد ایشان کاری را که بلد بود و خودش انجام میداد به او توصیه میکرد. فرمودند کاری را به تو می گویم عمل کن و این دستورالعمل ایشان کاملاٌ مبتنی بر روایات است فرمودند ما روایت داریم که به ذهنم از امام هشتم است که بعد از هر نماز فریضه، مۆمن یک دعای مستجاب دارد شما بعد از هر نماز واجب هم خودت و هم خانمت از زمانی که می خواهید تصمیم به بچه دار شدن بگیرید تا موقع بارداری و حتی بعد از بارداری و حتی بعد از آن گفتند فرزند بزرگ من 50 سالش هست هنوز دارم این کار را می کنم و فرمودند این کار را بکن.
«یک صلوات می فرستی و بعد یک استغفار می فرستی که این فرمایش ایشان هم مبتنی بر روایات است و روایت داریم که بنده اگر حاجت خود را بین دو صلوات قرار دهد خدا حیا می کند که طرفین را که صلوات است اجابت کند و وسط را باقی بگذارد و فرمودند استغفار می کنی و دوباره صلوات می فرستی صلوات دوم را که فرستادی همین طور فارسی می گویی:
خدایا این اولاد من را و فرزندان من را سالم، صالح، خوش قدم، خوش روزی و عاقبت به خیر قرار بده و بعد از این هم دوباره یک صلوات بفرست. میفرمودند: من مقید بودم و در همه نمازهایم این کار را انجام دادم و یک بار هم این کار را تعطیل نکردم. فرمودند این کاری است که خودم کردم و دارم به شما می گویم سپس به من گفتند این چیزهایی که به تو می گویم جمع تمام روایات درمورد بچه دار شدن است و من خودم بعد از فرمایش ایشان دنبال این رویات را دیدم و به صورت سطحی نگاهی انداختم، فهمیدم که ایشان دقیق می گوید دعاهایی که در مورد فرزند وجود دارد 5 تایی است که ذکر کردند و فرمودند عمده آن عاقبت بخیری است که از همه مهم تر است. یادم میآید فرزندم که به دنیا آمد از بیمارستان مستقیم به خانه حاج آقا رفتیم و محبت کردند و اذان گفتند و ان یکاد زیبایی هدیه دادند که فرمودند آن را همیشه پشت لباسش بزنید و آن را نگه داشته ایم.
منبع:مشرق
چرامسافرنبایدروزه بگیرد؟
* با توجه به آيه 185 سوره بقره چرا مسافر نمى تواند روزه بگيرد؟
* درباره عدم وجوب روزه در سفر، قرآن کريم در سوره بقره آيه 185 مى فرمايد: «و آن کس که بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن]تعدادى از روزهاى ديگرى [را به جاى آن، روزه بگيرد.] خداوند، براى شما آسانى مى خواهد و براى شما دشوارى نمى خواهد.»
امام صادق (عليه السلام) از رسول اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل مى کند: «افطار در سفر و نماز شکسته از هداياى الهى است. کسى که توجه به آن نکند هديه الهى را رد کرده است.»(1)طبق اين بيان، شايد يکى از فلسفه ها و حکمت هاى عدم وجوب روزه در سفر همان مسئله تخفيف در تکليف باشد، و به عبارت ديگر، تفضّل بر بندگان است.
پي نوشت: [1]. وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملى، ج 10، ص 177.
خلاصه ای ازکتاب"فاطمه،فاطمه است"
«فاطمه، فاطمه است» اين گوياترين عبارتي ست که مي توان براي توصيف يک فرا قهرمان زن به کار برد در عين حال مبهم است چرا که فاطمه بودن يک خاصيت منحصر به فرد است. اما وقتي اين خاصيت شناسانده شود روح تمام زنان و مادران رنگي ديگر مي گيرد. رنگ انسانيت، حق جويي، مهر و همه خوبيهايي که ميتوان در وجود اشرف مخلوفات الهي يافت.
بخشي از متن کامل کتاب “فاطمه فاطمه است” يادگار مرحوم دکتر علي شريعتي ، براي درک بهتر مقام حضرت فاطمه (س) در ادامه ميآيد:
آنچه مي خوانيد ، سخنراني من است در موسسه ارشاد. ابتدا خواستم گزارشي بدهم از تحقيقات پروفسور لويي ماسينيون ، درباره شخصيت و شرح حال پيچيده ي حضرت فاطمه (س) ، و به خصوص اثر عميق و انقلابي خاطره ي او در جامعه هاي مسلمان و تحولات دامنه دار تاريخ اسلام ، اختصاصا براي دانشجويانم در کلاس درس (تاريخ و شناخت اديان ) و (جامعه شناسي مذهبي ) و (اسلام شناسي) . به مجلس که آمدم ، ديدم جز دانشجويان ، بسياري ديگر هم آمده اند. وجود جلسه ، مساله فوري تر را ايجاب مي کند. بر آن شدم که به اين (سوال مقدر) که امروز به شدت در جامعه ي ما مطرح است جواب بگويم که زناني که در قالب هاي سنتي قديم مانده اند، مساله اي برايشان مطرح نيست؛ و زناني که قالب هاي وارداتي جديد را پذيرفته اند ، مساله برايشان حل شده است.
اما در ميان اين دو نوع (زنان قالبي) ، آنها که نه مي توانند آن شکل قديم موروثي را تحمل کنند و نه به اين شکل تحميلي تسليم شوند ، چه بايد بکنند؟
اينان مي خواهند خود را انتخاب کنند ، خود را بسازند. الگو مي خواهند، نمونه ايده آل . براي اينان مساله ي (چگونه شدن) مطرح است . فاطمه با بودن خويش ، پاسخ به اين پرسش است.
فاطمه بودن
وصیت نامه شهید"مدافع حرم""
اينجانب مهدي قاضي خاني در مورخ 30/ 8/94 در ساعت 6 صبح وصيتنامه خود را نوشته(ام). نميدانم چگونه شروع نمايم مرا ببخشيد. اين که خداوند متعال به اين بنده حقير نظر لطف و کرامت داشته (در حالي که) بنده خوبي براي او نبوده و نيز فرزند اهلي براي پدر و مادر عزيزم نبودم. از خداوند بزرگ و پدر و مادرم ميخواهم عاجزانه مرا ببخشند و ما را حلال بنمايند. و از پدر و مادر ميخواهم بسيار مرا دعا نموده و نيز در برابر سختيها صبر و توکل به خداوند بزرگ کنند. و نيز از همسر عزيز و مهربانم که کوه صبر و تحمل و انسان (است) بر حق (که) او از من صبر و گذشت بالايي دارد که اين سالها بنده حقير را تحمل و در برابر سختيها ياري نموده از او ميخواهم که مرا حلال نموده و در تربيت فرزندانمان بسيار کوشا بوده که ميدانم او فردي بسيار بزرگ و داري صبر و گذشت فراوان است و عاجزانه درخواست ميکنم فرزندانمان را در حفظ قرآن و اسلام و شهدا هدايت و تربيت کنند که خداوند بزرگ در اين کار او را هدايت خواهد کرد. لازم به ذکر ميدانم که از تمامي دوستان و فاميل و همرزمان عزيزم و خواهر و برادر دينيم چند نکته مهم را اهميت دهند عاجزانه درخواست کنم که بسيار به نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر اهميت دهند و چند توصيهاي از بنده حقير: بسيار به پدر و مادر احترام کنيد و به ديدار اقوام و دوستان برويد از فقرا و نيازمندان دل جويي کنيد. قرآن را سرلوحه زندگي قرار بدهيد. در خط شهدا و امام شهدا حرکت کنيد و گوش به فرمان وليامر زمان باشيد و رهبر عزيزمان را در اين راه تنها نگذاريد تا پرچم را به صاحب اصلي برسانند.
وظیفه مسلمانان دربرابرالقای شبهات ازسوی منافقان
- وظيفه مسلمانان در برابر القاي شبهات منافق کسي است که در ظاهر مسلمان ولي در باطن کافر باشد. هنگامي که خبري مي دهد دروغ مي گويد. وقتي وعده اي مي دهد تخلف مي کند. ادعاي اصلاح وليکن در عين حال در حال انجام فساد در جامعه مي باشد.
- «منافق» واژه اي است قرآني که از ماده «نفق» و «نفاق» گرفته شده و در لغت به معني خارج شدن و تمام شدن است و در اصطلاح کسى است که در باطن کافر و در ظاهر مسلمان است.
- وجه تسميه منافق از «نفق» به معنى نقب است که از راهى به دين وارد و از راه ديگرى خارج مي شود. در قرآن کريم آيات فراواني به موضوع منافقين مي پردازد تا آنجا که سوره اي مستقل نيز در شرح حال آنها به نام «سوره منافقون» نازل شده و اين مطلب بيان کننده اهميت موضوع است.
- در ارتباط با منافقان غير از آيات قرآن، سخنان بسياري از پيامبر خدا (صلي الله عليه و اله)، امام علي (عليه السلام) و ديگر ائمه اطهار (عليهم السلام) وجود دارد. در دوران امام علي (عليه السلام) منافقان خسارت هاي بسياري به حکومت امام (عليه السلام) وارد کردند و سبب شکست و حتي شکل گيري برخي جنگ ها شدند؛ لذا امام به مناسبت هايي در توصيف و نکوهش آنان مطالبي بيان نمود که در اين جا به تعدادي از آنها که در نهج البلاغه آمده؛ اشاره مي کنيم
- - 1گمراه بودن و به گمراهي کشاندن ديگران: «أُحَذِّرُکُمْ أَهْلَ النِّفَاقِ فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّون …»؛ [1] شما را از اهل نفاق مي ترسانم؛ چرا که آنان گمراه و گمراه کننده اند، دچار لغزش و لغزاننده اند. به هر وسيله کوبنده اى براى گمراه کردن شما متوسل مي شوند، و در هر کمين گاهى کمين مي کنند. براى فريب مردم به دور از ديده حرکت مي کنند، و چون روباه در ميان جنگل انبوه از درخت مي جهند. … راه سخت و دشوار باطل را آسان جلوه مي دهند، و از راه حق بر اين پايه که راهى سخت و تنگ است مي ترسانند. اينان ياران شيطان، و زبانه هاى آتش اند، آنان حزب شيطان اند، و بدانيد حزب شيطان زيانکارانند.
2- سخن گفتن بدون فکر و انديشه: «إِنَّ لِسَانَ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ وَ إِنَّ قَلْبَ الْمُنَافِقِ مِنْ وَرَاءِ لِسَانِه …»؛[2]
نکته کلیدی در باره انتخابات در بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دست اندر کاران برگزاری انتخابات
پیوند: http://barak.ostan-mr.ir/Default.aspx
نکته کلیدی در باره انتخابات مطرح شده در بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دست اندر کاران برگزاری انتخابات 1394/10/30
1
ملت ایران پیروز قطعی همه انتخابات
انتخابات یک مسابقه ملی است.وقتی تیم های ورزشی خوب بازی می کنند، چه تیم الف، چه تیم ب و چه تیم پ، اگر برد فدراسیون از بازی قوی و سالم این ها به خود می بالد.انتخابات هم همینجور است.حالا هر کسی ببرد، هر کسی ببازد.در واقع برد و باختی برای ملت وجود ندارد؛ ملت در هر صورت برنده است.
2
عوامل تامین سلامت همه انتخابات
مشارکت عمومی و حضور همگانی ملت ایران
بصیرت عمومی مردم و انتخاب افراد صالح
تمکین همگانی در مقابل قانون و نهادهای قانونی
پرهیز نامزدها از اهانت، تهمت و غیبت نسبت به یکدیگر
پرهیز از بدبین کردن مردم نسبت به انتخابات
پرهیز نامزدها از وعده ها و شعارهای غیر عملی و غیر قانونی
رعایت صداقت در حرف زدن و رفتار با مردم
تذکر: پرهیز از متهم کردن جریان مومن و انقلابی به تند روی
3
شاخص های انتخاب افراد صالح
کسی که خودش را سپر بلای مشکلات کشور قرار بدهد
کشور را به دشمن نفروشد
فانی در خدمات، مصالح و منافع عمومی مردم باشد
مصالح کشور را برای رودر بایستی با این و آن، زیر پا نگذارد
4
شکر گزاری واقعی نعمت انتخابات با برگزاری خوب و سالم آن
انتخابات یک نعمت بزرگ و یک فرصت بزرگ است و یک فرصت بزرگ است، شکر گزاری لازم دارد.شکرگزاری به این است که همه مان در هر جا که هستیم سعی کنیم این را خوب و سالم برگزار کنیم.نگذاریم با رفتارهای ما، با حرف های ما، با بعضی از نسنجیده گویی هایی که گوشه و کنار انسان می شنود، این عمل بزرگ، این حرکت بزرگ و این افتخار بزرگ مشوّش و مشوّه بشود.این را حواسمان باشد.
توصیه مرحوم قاضی برای دعایی درقنوت
مرحوم حضرت آيت الله سيد علي آقا قاضي شاگردان خود را به خواندن دعايي در قنوت سفارش مي کرد. علامه طهراني ذيل جمله: «اللهم أرنا الاشياء کما هي» ميفرمايد: «از جمله فقرات دعائي است که در قنوت نمازهاي فريضه و نافله خوانده ميشود و اول فقره آن اين است: «اللهم ارزقني حُبک، وحب ما تحبه و حب من يحبک و العمل الذي يبلغني الي حبک و اجعل حب أحب الاشياء الي.»
(همه اين دعا را در «بحرالمعارف» ص 309، قسمتي را از حضرت رسول و قسمتي را از اميرالمومنين(ع) آورده است و نيز در مجموعه مطبوعهاي کوچک از حاج ملا محمد جعفر کبودر آهنگي قسمتي از آن موجود است.) آيت عظماي حق مرحوم حاج ميرزا سيد علي آقا قاضي به شاگردان خود دستور ميدادهاند اين دعا را در قنوت نمازهايشان بخوانند.»
کتاب اسوه عارفان – ص 77