شیعه حقیقی کیست؟ ودارای چه صفاتی است؟
يکي از نکاتي که از سوي ائمه اطهار (ع) مورد توضيح قرار گرفته است، ماهيت حقيقي صفت شيعه مي باشد، چرا که اين مهم داراي ويژگيهايي مختص به خود است. در اين باره امام حسن عسکري (ع) فرموده اند: در زماني که مأمون ولايت عهدي را به امام علي بن موسي الرضا (ع) تحميل کرد، روزي نگهبان آن حضرت وارد شد و عرضه داشت: گروهي آمده و اجازه ورود ميخواهند و ميگويند: ما شيعه علي (ع) هستيم. پس آن حضرت فرمود: من فعلا کار دارم. آنها را برگردان. خادم، آنها را برگردانيد. روز دوم، بار ديگر آمدند و همان سخن را گفتند و آنها را برگردانيد. روزهاي بعد چنين شد، تا دو ماه بدين ترتيب سپري شد. وقتي آنها از شرفيابي به خدمت حضرتش نوميد شدند، به خادم حضرتش گفتند: به مولاي ما بگو: ما شيعه پدرت علي بن ابي طالب (ع) هستيم. اما دشمنان، ما را سرزنش ميکنند، از اينکه اجازه شرفيابي به خدمت شما نيافته ايم. اکنون بر ميگرديم و از شدت شرمساري و روسياهي اين قضيه، از شهر خودمان فرار ميکنيم، زيرا قدرت نداريم ناراحتي ناشي از سرزنش دشمنان را تحمل کنيم!
پس امام رضا (ع) به خادم فرمود: به آنها اجازه ورود بده. آنان وارد شدند و بر حضرتش سلام کردند. آنان همچنان که ايستاده بودند، عرضه داشتند: اي فرزند رسول خدا! پس از آن همه محجوب ماندن سخت، اين چه جفاي بزرگ و سبک شمردني است که در حق ما روا ميداريد؟ پس از اين قضيه، چه (اعتباري) براي ما باقي ميماند؟ امام رضا (ع) فرمود: اين آيه قرآن را بخوانيد: «مَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَيْدِيکُمْ وَيَعْفُو عَن کَثِيرٍ؛ هر مصيبتي که به ما ميرسد، به دليل کارهايي است که خودتان کردهايد، با اينکه خداوند، بسياري از کردارهاي شما را عفو ميفرمايد».
حضرت رضا (ع) فرمود: من در اين کار و اين گونه برخورد با شما، اقتدا نکردم مگر به خدايم عَزَّ و جَل و به رسول خدا و اميرالمؤمنين و پدرانم که امامان طاهرين (عليهم السلام) بودند.
آن بزرگواران بر شما تندي کردند و من هم اين گونه رفتار کردم. گفتند.: چرا، اي پسر پيامبر؟ فرمود: به دليل اينکه ادعا کرديد که شيعه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (ع) هستيد واي بر شما! شيعه آن حضرت، امام حسن و امام حسين (ع)، ابوذر، سلمان، مقداد، عمار هستند. اينان، با هيچ يک از اوامر اميرالمؤمنين (ع) مخالفت نکردند و هيچ يک از منهيات حضرتش را مرتکب نشدند. اما شما، ميگوييد که شيعه آن حضرت هستيد، در حالي که در بيشتر کارهاي خود با او مخالفت ميکنيد، در بيشتر واجبات کوتاهي ميورزيد، نسبت به حقوق بزرگ برادران ديني خود سستي داريد، در جايي که تقيه واجب نيست، تقيه ميکنيد و در جايي که هيچ گريزي از تقيه نيست، آن را رعايت نميکنيد. پس اگر شما بگوييد که مواليان و دوستداران اميرالمؤمنين علي (ع) و دوستداران دوستداران شان و دشمنان دشمنانشان هستيد، کلامتان را انکار نميکنم ولي شيعه بودن، مرتبه اي والا و ارزشمند است که شما ادعاي آن کرده ايد.اگر عمل شما، ادعايتان را تصديق نکند، هلاک شدهايد، مگر آنکه رحمتي از جانب خدايتان شما را دريابد. پپس از سخنانحضرت، آن جماعت گفتند: يابن رسول الله! ما از اين سخن خود، از خدا آمرزش ميخواهيم و به سوي او توبه ميکنيم. بلکه همان سخني را ميگوييم که مولايمان به ما آموخت: ما دوستدار شما و دوستدار دوستان شما و دشمن دشمنان شما هستيم. سپس امام رضا (ع) فرمودند: اکنون خوش آمديد، اي برادران من، که شما را دوست دارم. پيش بياييد، به صدر مجلس بياييد. امام همچنان آنان را به صدر مجلس فرا ميخواند، تا اينکه به خود نزديک ساخت. سپس به خادم خود فرمود: چند بار، به آنها پاسخ منفي دادي؟ گفت: شصت مرتبه. فرمود: پس شصت بار متوالي نزد آنها برو، بر آنها سلام کن و سلام مرا به آنها برسان. زيرا با استغفار و توبه اي که کردند، گناهشان محو شد و به دليل محبت و ولايت ما که دارند، شايستگي براي کرامت يافتند. همچنين به امور آنها و خانواده هايشان رسيدگي کن، با تأمين مخارج ايشان و نيز با احسانها و هدايا به آنها و رفع مشکلاتشان به آنها وسعت بده. بايد دانست محبت ائمه (ع) با ادعاي تشيع آن بزرگواران تفاوت دارد. تشيع يعني پيروي حجتهاي الهي در تمام کردارها و گام در جاي پاي ايشان نهادن. اين ويژگي در افرادي معدود وجود دارد.
علامه مجلسي قدس سره در «باب صفات الشيعة» از کتاب بحارالانوار و شيخ صدوق در کتاب صفات الشيعة، دهها حديث در اين مورد روايت کرده اند و در خلال اين روايات ويژگي هاي فراوان بيان داشته اند که براي شيعه بودن ضرورت دارد. از جملهي اين ويژگي ها، ميتوان موارد زير را برشمرد:
1. نيکي به برادران ديني در مسائل و مشکلات مادي.
2. نگاهداري اسرار ائمه عليهمالسلام نزد دشمنان.
3. محافظت بر اوقات نمازها.
4. تحمل فقر در راه حفظ عقيدهي حق.
5.دعا و گريه و سجده زياد داشتن.
6. با خلق و خوش، با مردم روبرو شدن.
7. نگاهداري زبان از سخنان زائد و کلمات زشت.
8. ورع (بازداشتن نفس در هنگام شبهه).
9. پاک ساختن قلب، از غل و غش.
10. پرهيز از بخل و منع زکات.
11. وفا و امانت.
12. خوف و رجا نسبت به خداوند تعالي.
13. سخن نگفتن در مورد عرض (ناموس و آبروي) مردم.
14. نگاهداري گوش و چشم از شنيدن و ديدن ناروا.
15. قرآن را سرمشق خود قرار دادن. با ديدن اين مشخصات، بهتر به عمق کلام امام صادق (ع) پي ميبريم که وقتي ابو الصَّبَّاحِ کِنَانِي به خدمت حضرتش عرضه داشت: «ما را در کوفه سرزنش ميکنند به عنوان اينکه جعفري هستيم»، حضرتش در غضب شد و فرمود: اصحاب جعفر در ميان شما اندکند. اصحاب جعفر، تنها و تنها کساني هستند که ورع آنها شديد باشد و براي خالق خود عمل کنند.
منابع: 1-قرآن کريم، سوره شوري، آيه 30. 2-مجلسي، بحارالانوار، ج 68: 159، 168، 199. 3-فريدوني، درسهايي از زندگاني امام رضا(ع):100-105.