واکنش رهبرانقلاب به جوسازی هاعلیه توسعه موشکی
گزيده بيانات رهبر انقلاب در ديدار مداحان به مناسبت سالروزولادت حضرت فاطمه(س)
* اينکه بگويند فرداي دنيا، فرداي مذاکره است، دنياي موشک نيست، اين اگر از روي ناآگاهي گفته شود که ناآگاهي است؛ اما اگر از روي آگاهي باشد خيانت است.
* اگر نظام اسلامي دنبال فناوري و مذاکره باشد، اما قدرت دفاعي نداشته باشد، مقابل هر کشور فزرتي که تهديد کند بايد عقبنشيني کند.
* اينکه مداحان براي مدافعان حرم ميخوانند بسيار با ارزش است؛ در اين شکي نيست، در کنار اين، يک کار مهمتري هست و آن تقويت باورهاي جوانان است.
* دشمن دارد عليه باور به اسلام، باور به کارآمدي نظام اسلامي و باور به امکان تداوم نظام اسلامي کار ميکند.
* جمهوري اسلامي بايد از همه ابزارها استفاده کند. بنده مخالف نيستم با گفتگوي سياسي، البته نه با همه. در سطح مسائل جهاني با گفتگوي سياسي موافقم.
* امروز هم روزگار موشک است و هم مذاکره
* در مذاکره هم بايد قوي بود. جوري بايد مذاکره کرد که سرمان کلاه نرود. اينکه ما مذاکره کنيم روي کاغذ بنويسيم ولي تحريمها برطرف نميشود و تجارت راه نمي افتد معلوم ميشود اشکالي هست. در آنجا هم بايد خود را قوي کنيم.
پیامداطاعت نکردن ازحکومت دینی
امام على عليهالسلام : همانا سلطان خدا (حکومت و رهبرى دين حقّ) مايه نگهدارى و سامان يافتن کار شماست؛ پس بيدرنگ و با ميل و اختيار او را اطاعت کنيد . سوگند به خدا که يا اين کار را مىکنيد يا خداوند سلطان اسلام (حکومت حقّه اسلامى) را از شما مىگيرد و ديگر هرگز آن را به شما منتقل نمىکند ، تا به دست ديگرى سپرده شود .
متن حديث: عنه عليهالسلام : إنَّ في سلطانِ اللّه عِصمَةً لأِمرِکُم ، فَأعطُوهُ طاعَتَکُم غَيرَ مُلَوَّمَةٍ (مُتَلَوِّمِينَ) ولا مُستَکرَهٍ بها ، واللّه لَتَفعَلُنَّ أو لَيَنقُلَنَّ اللّهُ عَنکُم سلطانَ الإسلامِ ، ثُمَّ لا يَنقُلُهُ إلَيکُم أبدا حتّى يَأرِزَ الأمرُ إلى غَيرِکُم .
“نهج البلاغه ، خطبة 169- منتخب ميزان الحکمة : 278″
خلاصه ای ازکتاب"فاطمه،فاطمه است"
«فاطمه، فاطمه است» اين گوياترين عبارتي ست که مي توان براي توصيف يک فرا قهرمان زن به کار برد در عين حال مبهم است چرا که فاطمه بودن يک خاصيت منحصر به فرد است. اما وقتي اين خاصيت شناسانده شود روح تمام زنان و مادران رنگي ديگر مي گيرد. رنگ انسانيت، حق جويي، مهر و همه خوبيهايي که ميتوان در وجود اشرف مخلوفات الهي يافت.
بخشي از متن کامل کتاب “فاطمه فاطمه است” يادگار مرحوم دکتر علي شريعتي ، براي درک بهتر مقام حضرت فاطمه (س) در ادامه ميآيد:
آنچه مي خوانيد ، سخنراني من است در موسسه ارشاد. ابتدا خواستم گزارشي بدهم از تحقيقات پروفسور لويي ماسينيون ، درباره شخصيت و شرح حال پيچيده ي حضرت فاطمه (س) ، و به خصوص اثر عميق و انقلابي خاطره ي او در جامعه هاي مسلمان و تحولات دامنه دار تاريخ اسلام ، اختصاصا براي دانشجويانم در کلاس درس (تاريخ و شناخت اديان ) و (جامعه شناسي مذهبي ) و (اسلام شناسي) . به مجلس که آمدم ، ديدم جز دانشجويان ، بسياري ديگر هم آمده اند. وجود جلسه ، مساله فوري تر را ايجاب مي کند. بر آن شدم که به اين (سوال مقدر) که امروز به شدت در جامعه ي ما مطرح است جواب بگويم که زناني که در قالب هاي سنتي قديم مانده اند، مساله اي برايشان مطرح نيست؛ و زناني که قالب هاي وارداتي جديد را پذيرفته اند ، مساله برايشان حل شده است.
اما در ميان اين دو نوع (زنان قالبي) ، آنها که نه مي توانند آن شکل قديم موروثي را تحمل کنند و نه به اين شکل تحميلي تسليم شوند ، چه بايد بکنند؟
اينان مي خواهند خود را انتخاب کنند ، خود را بسازند. الگو مي خواهند، نمونه ايده آل . براي اينان مساله ي (چگونه شدن) مطرح است . فاطمه با بودن خويش ، پاسخ به اين پرسش است.
فاطمه بودن
معیاردرحدترخص
سوال: معيار حدّ ترخّص شنيدن اذان و ديدن ديوارهاي شهر است، آيا يکي از آن دو کافي است يا اينکه بايد هر دو با هم وجود داشته باشند؟
ج. احوط، رعايت هر دو علامت است، هرچند بعيد نيست که شنيده نشدن اذان براي تعيين حدّ ترخّص کافي باشد.
اجوبة الاستفتائات، سوال ۶۷۶
سروده ای خطاب به سردارسلیمانی
ماهي علم حق را به دوش – ميآيد از ره پرخروش
دُلدُل سواري حيدري - شير اوژن جنگاوري
آن قاسمِ حيدر وقار - بگرفته در کف ذوالفقار
تا ياري زينب کند - تا جنگ با مرحب کند
تا ريشۀِ داعش زند - طومار او در هم تند
جانم فدايت مير عشق - عباسِ زينب(س) در دمشق
عيسي نفس موساي ما – پير خليل آساي ما
اي نور جاري از لبت - اي عشق زهرا(س) مذهبت
طوفان شکن، اي نوح ما – اي راحتيِ روح ما
اي مُنجيِ شهر دمشق –فرّ سليمانيِ عشق
اي کربلا را در سفر – ما را بيا با خود ببر
رسم وفا را وامنه - ما را چنين تنها منه
اي کُشتۀِ در راه عشق – اي مَحرمِ درگاه عشق
پير علمدار ظهور - ما را ببر با خود به نور
اي قاسمِ عيسي نفس - ما را رها کن از قفس
بگذار بال و پر زنيم - خوش پردۀِ آخر زنيم
تاثیرنگاه به سبزه زار درکلام امیرالمومنین(ع)
اميرالمومنين امام علي عليهالسلام فرمودنذ:
چشم زخم حقيقت دارد، استفاده از نيروهاي مرموز طبيعت حقيقت دارد، سحر و جادو وجود دارد، فال نيک راست است؛ و رويداد بد را بد شگون دانستن(فال بد زدن)، درست نيست.
بوي خوش درمان و نشاط آور است، عسل درمان کننده و نشاط آور است، سواري بهبودي آورد، و نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است.
متن حديث: وقال [ع ] : العين حق ، و الرقي حق ، و السحر حق ، و الفال حق ، و الطيره ليست بحق ، و العدوي ليست بحق ، و الطيب نشره ، والعسل نشره ، و الرکوب نشره ، و النظر الي الخضره نشره.
5 «نهج البلاغه،حکمت 400
وصیت نامه شهید"مدافع حرم""
اينجانب مهدي قاضي خاني در مورخ 30/ 8/94 در ساعت 6 صبح وصيتنامه خود را نوشته(ام). نميدانم چگونه شروع نمايم مرا ببخشيد. اين که خداوند متعال به اين بنده حقير نظر لطف و کرامت داشته (در حالي که) بنده خوبي براي او نبوده و نيز فرزند اهلي براي پدر و مادر عزيزم نبودم. از خداوند بزرگ و پدر و مادرم ميخواهم عاجزانه مرا ببخشند و ما را حلال بنمايند. و از پدر و مادر ميخواهم بسيار مرا دعا نموده و نيز در برابر سختيها صبر و توکل به خداوند بزرگ کنند. و نيز از همسر عزيز و مهربانم که کوه صبر و تحمل و انسان (است) بر حق (که) او از من صبر و گذشت بالايي دارد که اين سالها بنده حقير را تحمل و در برابر سختيها ياري نموده از او ميخواهم که مرا حلال نموده و در تربيت فرزندانمان بسيار کوشا بوده که ميدانم او فردي بسيار بزرگ و داري صبر و گذشت فراوان است و عاجزانه درخواست ميکنم فرزندانمان را در حفظ قرآن و اسلام و شهدا هدايت و تربيت کنند که خداوند بزرگ در اين کار او را هدايت خواهد کرد. لازم به ذکر ميدانم که از تمامي دوستان و فاميل و همرزمان عزيزم و خواهر و برادر دينيم چند نکته مهم را اهميت دهند عاجزانه درخواست کنم که بسيار به نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر اهميت دهند و چند توصيهاي از بنده حقير: بسيار به پدر و مادر احترام کنيد و به ديدار اقوام و دوستان برويد از فقرا و نيازمندان دل جويي کنيد. قرآن را سرلوحه زندگي قرار بدهيد. در خط شهدا و امام شهدا حرکت کنيد و گوش به فرمان وليامر زمان باشيد و رهبر عزيزمان را در اين راه تنها نگذاريد تا پرچم را به صاحب اصلي برسانند.
پاسخ آیت الله بهجت به یک شبهه
مرحوم حضرت آيت الله العظمي بهجت مي فرمود: سوال: چرا خداوند متعال افراد بسياري را آفريد که مستحق آتش جهنم گردند؟
جواب: در حديث قدسي آمده است: «کنت کنزا مخفيا فاحببت أن أُعرف، فخلقتُ الخلقَ لکي أُعرَف»(1)؛ (من گنج نهان بودم، خواستم که شناخته شوم، لذا مخلوقات را آفريدم تا شناخته شوم.) خداوند عدهاي را برگزيد و در جوار خود، اهل انس و هم نشين و مظهر اسما و صفات خود قرار داد، که هر کدام از آنها در يک کفّه ترازو و بقيه مردم در کفه ديگر هستند. اگر ارزش افراد با ترازو سنجيده شود، ارزش يک مومن کاملا ز هزاران افراد غير مومن برتر و سنگينتر خواهد بود. در روايت آمده است: «اگر يک امام و يک ماموم در جهان وجود داشته باشد، غرض از خلقت حاصل است.»
1-بحار الانوار، ج84، ص 198 و 344.
کتاب در محضر حضرت آيت ا…. العظمي بهجت – ص 51
وظیفه مسلمانان دربرابرالقای شبهات ازسوی منافقان
- وظيفه مسلمانان در برابر القاي شبهات منافق کسي است که در ظاهر مسلمان ولي در باطن کافر باشد. هنگامي که خبري مي دهد دروغ مي گويد. وقتي وعده اي مي دهد تخلف مي کند. ادعاي اصلاح وليکن در عين حال در حال انجام فساد در جامعه مي باشد.
- «منافق» واژه اي است قرآني که از ماده «نفق» و «نفاق» گرفته شده و در لغت به معني خارج شدن و تمام شدن است و در اصطلاح کسى است که در باطن کافر و در ظاهر مسلمان است.
- وجه تسميه منافق از «نفق» به معنى نقب است که از راهى به دين وارد و از راه ديگرى خارج مي شود. در قرآن کريم آيات فراواني به موضوع منافقين مي پردازد تا آنجا که سوره اي مستقل نيز در شرح حال آنها به نام «سوره منافقون» نازل شده و اين مطلب بيان کننده اهميت موضوع است.
- در ارتباط با منافقان غير از آيات قرآن، سخنان بسياري از پيامبر خدا (صلي الله عليه و اله)، امام علي (عليه السلام) و ديگر ائمه اطهار (عليهم السلام) وجود دارد. در دوران امام علي (عليه السلام) منافقان خسارت هاي بسياري به حکومت امام (عليه السلام) وارد کردند و سبب شکست و حتي شکل گيري برخي جنگ ها شدند؛ لذا امام به مناسبت هايي در توصيف و نکوهش آنان مطالبي بيان نمود که در اين جا به تعدادي از آنها که در نهج البلاغه آمده؛ اشاره مي کنيم
- - 1گمراه بودن و به گمراهي کشاندن ديگران: «أُحَذِّرُکُمْ أَهْلَ النِّفَاقِ فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّون …»؛ [1] شما را از اهل نفاق مي ترسانم؛ چرا که آنان گمراه و گمراه کننده اند، دچار لغزش و لغزاننده اند. به هر وسيله کوبنده اى براى گمراه کردن شما متوسل مي شوند، و در هر کمين گاهى کمين مي کنند. براى فريب مردم به دور از ديده حرکت مي کنند، و چون روباه در ميان جنگل انبوه از درخت مي جهند. … راه سخت و دشوار باطل را آسان جلوه مي دهند، و از راه حق بر اين پايه که راهى سخت و تنگ است مي ترسانند. اينان ياران شيطان، و زبانه هاى آتش اند، آنان حزب شيطان اند، و بدانيد حزب شيطان زيانکارانند.
2- سخن گفتن بدون فکر و انديشه: «إِنَّ لِسَانَ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ وَ إِنَّ قَلْبَ الْمُنَافِقِ مِنْ وَرَاءِ لِسَانِه …»؛[2]
شرط قبولی اعمال
- قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ: وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِياً لَوْ أَنَّ رَجُلًا لَقِي اللَّهَ بِعَمَلِ سَبْعِينَ نَبِياً ثُمَّ لَمْ يأْتِ بِوَلَايةِ أُولِي الْأَمْرِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيتِ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا[1]
- ترجمه حديث
- حضرت رسول اکرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودند: سوگند به آن کسي که مرا به حق به پيامبري مبعوث کرد، اگر کسي در روز قيامت در حالي که در نامه اعمال خود عمل هفتاد پيامبر را داشته باشد، خداوند تبارک و تعالي را ملاقات کند، امّا به همراه آن اعمال، ولايت ولي امر از اهل بيت عصر خودش را نياورده باشد، خداوند متعال از او هيچ عمل واجب و مستحبي را قبول نمي کند.
- شرح حديث
- ولايت ولي امر آن پيوند دروني قلبي و اعتقادي به ولي الله الاعظم امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف) ميباشد. اگر انسان مسلماني اين پيوند دروني- قلبي و اعتقادي را نداشته باشد، در روايت «لو» آمده يعني بر فرض محال خداوند را با اعمال ظاهري هفتاد پيامبر ملاقات کند از او هيچ عمل واجب و مستحبي قبول نمي شود؛ به اين معنا که در اعمال، يک شرط صحّت عمل است که فقهي است مثل اين که در نماز، لباس نمازگزار غصبي نباشد و يا مقدّمات نماز اين گونه است، و بُعد صحيح انجام دادن عمل است و در روزه و حجّ و در تمام اعمال عبادي شرط صحّت بايد رعايت شود، ولي همين اعمال با شرط صحّت را هم خداوند قبول نميکند، بلکه قبولي عمل(آن مراتبي که از انجام اعمال به انسان داده ميشود و ترفيع درجات بهشتي) بايک شرط است که بايد با امام معصوم در عصر و ايام خود از نظر قلبي پيوند و از نظر اعتقادي به امامت او اعتقاد داشته باشد؛ يعني ولايت ناقص را کامل کند، و ايمان و عمل صالح هم بايد باشد، يعني ايمان و عمل صالح به همراه ولايت، مانند دو بال هستند که هيچ کدام به تنهايي کارآيي ندارد و هر وقت که با هم باشند، باعث پرواز و عروج انسان در ملکوت و…مي شود.
- پي نوشت [1] امالي شيخ مفيد، حديث 8، صفحه 115