سروده ای خطاب به سردارسلیمانی
ماهي علم حق را به دوش – ميآيد از ره پرخروش
دُلدُل سواري حيدري - شير اوژن جنگاوري
آن قاسمِ حيدر وقار - بگرفته در کف ذوالفقار
تا ياري زينب کند - تا جنگ با مرحب کند
تا ريشۀِ داعش زند - طومار او در هم تند
جانم فدايت مير عشق - عباسِ زينب(س) در دمشق
عيسي نفس موساي ما – پير خليل آساي ما
اي نور جاري از لبت - اي عشق زهرا(س) مذهبت
طوفان شکن، اي نوح ما – اي راحتيِ روح ما
اي مُنجيِ شهر دمشق –فرّ سليمانيِ عشق
اي کربلا را در سفر – ما را بيا با خود ببر
رسم وفا را وامنه - ما را چنين تنها منه
اي کُشتۀِ در راه عشق – اي مَحرمِ درگاه عشق
پير علمدار ظهور - ما را ببر با خود به نور
اي قاسمِ عيسي نفس - ما را رها کن از قفس
بگذار بال و پر زنيم - خوش پردۀِ آخر زنيم
بر عشق زهرا(س) مبتلا - نوشيم از آن جام بلانوش از مِيِ کوثر کنيم - مستانه ترکِ سر کنيم
جان آمد از اين غم به لب – دور از دمشقيم و حلب
در سينه دل پر ميزند - بر اين در آن در ميزند
راهي بيابد تا به عشق - بهر شهادت در دمشق
بر هرکسي آورده رو - با صد هزاران آرزو
آوارۀِ هر هفتهايم - هر جا بگويي رفتهايم
بيت و بسيج و هم سپاه - هر جا که ما را بود راه
اما دريغ و درد و داغ - بستند بر ما دربِ باغ
راندندمان از بيکسي - در حسرت و دلواپسي
سردار، جان فاطمه(س) – بر کربلا ما را همه
اي محرم درگاه عشق - ما را ببر با خود دمشق
از غم لبالب گشتهايم - دلتنگ زينب(س) گشتهايم
ما را ببر آنجا که اوست - آنجا که شهر آرزوست
شهر شهيدان شهر عشق - غمخانۀِ زينب(س) دمشق
اي ساربانِ غافله - ما از تو داريم اين گِله
شاکي تو راييم اي امير – از اين غم و درد کثير
آخر چرا اي مرد عشق - داري دريغ از ما دمشق
از ما چرا در اين طريق - داري شهادت را دريغ
اي اشتر و عمار حق – سيد علي را يار حق
اي از تبارِ سادگي - اُسطورۀِ آزادگي
اي رستم و اي زال ما - اي عشق و شور و حال ما
اي بادهنوش بزم نور- قاسم، علمدار ظهور
اي مرد شورانگيز ما -سردارِ سحرآميز ما
تو ذوالفقار حيدري - تو قاسم نامآوري
سردار، جان فاطمه(س) - دِه رنج ما را خاتمه
در صف نما مردان عشق - ما را ببر با خود دمشق
از عشق زينب(س) جان به لب -از عاشقانت جان طلب
خط کن سپاه شيعه را – بر کن ز داعش ريشه را
اي برده دلها را ز کف - عمري شهادت را هدف
تو بوي زهرا(س) ميدهي - تو مَحرم آن درگهي
اي رهسپار کربلا - با خود ببر ما راعلا
ما را پذيرا شو به عشق - با خود ببر ما را دمشق
تا بهر زينب(س) جان دهيم –بر خاکپايش سر نهیم
سروده منصورنظری