واقعه ظهورومختصات ظهور یمانی
واقعه ظهور و مختصّات الف) زمان و محلّ آغاز قيام: در جمعبندي روايات يماني، بايد بگوييم که دو دسته روايت در زمينة حرکت وي وجود دارد به گونهاي که زمان مشترک آن، قبل از خروج سفياني است. دستة نخست اين روايات، قيام وي را قبل از سفياني ميداند و دستة دوم، به قيام وي همراه با امام مهدي(ع) تصريح دارد؛ چنانکه ميفرمايد: «… آن پرچم حقّي است زيرا به جانب صاحبتان فرا ميخواند».18 از اين نکته آشکار ميشود که قيام وي همزمان با ظهور صاحبالامر(ع) است و مردم را به ياري آن حضرت فرا ميخواند. در خصوص موقعيّت جغرافيايي قيام يماني، به شهرهايي همچون: صنعا، عدن، کنده و منطقة ابين اشاره رفته است؛ البته روايات صنعا مستفيض بوده، از طريق شيعه و سنّي نقل شده است.19 گفته ميشود شايد منظور از نامهاي مختلف براي نقطة آغازين قيام، همانا تحديد پايتخت قيام باشد چنانکه از ايران نيز با نامهايي همچون خراسان، قم، طالقان و… ياد شده است، امّا بيشتر اين روايات بر خراسان و قم متمرکز است. ب) رنگ و نشان پرچم يماني: همانطور که ميدانيم، در روايات مربوط به حرکتهاي سياسي ـ نظامي عصر ظهور،
نشانههاي رايات و پرچمهاي هر حرکت بيان شده تا مؤمنان بتوانند در برخورد با اين قيامها و رهبران آنها دچار اشتباه نشوند و در آن وقت و شرايط بسيار حساس تشخيص صحيح لازم را بدهند.به عنوان نمونه، رنگ پرچم قيامکنندة ايراني (خراساني) «سياه» گفته شده است. در خصوص پرچم نهضت يماني، از امام صادق(ع) نقل شده است: «يماني از يمن با پرچمهاي سفيد خروج ميکند».20 امام علي(ع) نيز فرمودند: «[سفياني] لشکري را به مدينه ميفرستد… در آن هنگام، مهدي و سپيدنشان از مدينه به مکه ميگريزند».21 که بنا بر روايت پيشين، گويا منظور از سپيدنشان همان يماني است. همچنين در خصوص يماني، در روايت ديگري از سطيح کاهن چنين نقل شده است که، فرمانروايي که مانند پنبه سفيد است، به نام حسن يا حسين از صنعاي يمن قيام ميکند22 که با توجه به آنچه از صاحب اين نام و قيامکنندة يماني گفتيم، اين شخص بايد همان يماني موعود باشد. ج) اهداف و مراحل قيام يماني: قيام يماني به چند مرحله قابل تقسيم است. اين مراحل عبارتند از:
.1- اعلام همبستگي و همپيماني نظامي با قيام خراساني: که در ادامه از اين موضوع سخن خواهيم گفت.
2. دعوت و فراخوان يماني به سوي مذهب حقّة اهلبيت پيامبر(ص): در روايتي صحيح از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: «هنگامي که يماني قيام کرد، به سوي او برخيز و بر هيچ مسلماني جايز نيست که با او به مقابله برخيزد؛ زيرا هر کس چنان کند، از اهل دوزخ باشد زيرا او به حق و راهي مستقيم فرا ميخواند».23 منظور از دعوت به حق در سخنان اهل بيت(ع)، دعوت به امامت است.قيام يماني از اين نظر با نهضت خراساني که امام علي(ع) آن را وصف نموده، مشترک است. آن حضرت(ع) دربارة خراساني ميفرمايند: «به حقيقت، براي آل محمّد(ص) در طالقان گنجي است که خداوند آن را هر وقت که بخواهد آشکار مينمايد: [آنان] راهياني به سوي حق[اند] که به دين خدا فرا ميخوانند».24 همچنانکه امام کاظم(ع) فرموده است: «مردي از اهل قم قيام ميکند و مردم را به سوي حق فراميخواند..25
3. ياري رساندن به انقلاب امام مهدي(ع) و فراخواندن به بيعت آن حضرت: اين هدف از اهداف قيام يماني پيش از اين نيز بيان شد که، پرچم يماني از جمله پرچمهاي ياوران امام مهدي(ع) است. د) همپيماني يماني و خراساني: در روايات مربوطه به قيام يماني، به همپيمان شدن وي با خراساني و ياري به او در برابر دشمنانش اشاراتي رفته است. مانند اين روايات: «و خداوند عزّوجلّ براي او ـ يعني امام مهدي(ع)ـ خراسان را ميگشايد و اهل يمن از او اطاعت ميکنند».26 امام رضا(ع) نيز در سخني اشاره به همپيماني آن دو ميکنند، آنجا که دربارة نشانههاي نزديک به فرج از آن حضرت پرسيدند و ايشان فرمودند: «آيا به اجمال ميخواهي يا اکثار»؟ آن مرد ميگويد: بلکه اجمال بفرماييد، پس امام فرمودند: «هرگاه که پرچم قيس را در مصر و پرچم کندي [يعني يماني] را در خراسان درک کردي».27 همچنين در بيان امير مؤمنان(ع) دربارة خصوصيات مشترک يماني و خراساني در جنگ دمشق و آزادسازي آن از سيطرة سفياني چنين آمده است: «و [سفياني] به روش ستمکاران نخستين عمل ميکند و خداوند از آسمان بر عملش خشم ميگيرد، آنگاه جواني را از مشرق که به اهل بيت پيامبر(ص) فراميخواند، عليه او برميانگيزاند. اينان اصحاب پرچمهاي سياه هستند. خداوند به ايشان عزت اعطا و پيروزي را برايشان نازل ميفرمايد، پس احدي با ايشان به نبرد نميپردازد مگر اينکه او را شکست ميدهند و سپاه قحطاني [يمني] به حرکت درميآيد… و جوان يمني در پي نابود کردن حمّاز جزيره [سفياني] است تا آنکه در دمشق فرود ميآيند و آن را [در مدّت زماني] سريعتر از دريا فتح ميکنند».28 و اين حديث در مقام توصيف رويارويي نظامي در مرزهاي سوريه بين خراساني و سفياني است که پس از سپاه يماني تحت فرماندهي او براي ياري رساندن به خراساني وارد ميدان نبرد ميشوند. و آخر سخن اينکه به هر روي، اشارات و تصريحات موجود در کلام حکيمانة امامان هدايت(ع)، «ساسـة العباد» شيعيان را، به ويژه ساکنان سرزمينهاي درگير، از جمله مناطق استراتژيکي همچون يمن و ايران را به تکاليف حسّاس و سرنوشت سازشان در سالهاي منتهي به ظهور مقدّس امام(ع) در شناخت حرکتها و رهبران آنها و اقدام به موقع بيش از پيش توجّه ميدهد؛ باشد که متوجّه گرديم. ه) پيوستن يماني به امام مهدي(ع): يماني، چند ماه پس از قيام و نهضت خود در يمن، سرانجام به سرزمين حجاز ميرود و پس از آشکار شدن امام مهدي(ع) در ميان گروه اندک ياران خويش در مدينه، در کنار آن بزرگوار قرار ميگيرد. و) حرکت يماني به همراه امام مهدي(ع) از مدينه: پس از آنکه سفياني، لشکر خود را براي دستگيري امام مهدي(ع) به مدينه ميفرستد، يماني همراه با امام زمان(ع) به مکه ميرود. چنانکه در روايت اميرالمؤمنين(ع) نيز آمده است: «سپاهي به مدينه فرستاده مي شود. پس هر کس از آل محمد(ص) را که توانستند، ميگيرند و مردان و زنان از بنيهاشم کشته ميشوند. در آن هنگام، مهدي و سپيدنشان از مدينه به مکه ميگريزند. پس گروهي در جستجوي آن دو فرستاده ميشوند، در حالي که آن دو به حرم خدا و امنيت او رسيدهاند».29 از ارطاط نيز نقل شده است: «سپس مهدي و منصور از مدينه در حال فرار خارج ميشوند و سفياني گروهي را براي گرفتن آن دو ميفرستد. پس هنگامي که مهدي و منصور به مکه رسيدند، لشکريان سفياني در بيداء فرود ميآيند و در زمين فرو ميروند. سپس مهدي(ع) خارج ميشود تا آنکه از مدينه عبور کند».30 ز) فرجام قيام يماني گفتيم که نقطة مقابل يماني، دشمن سرسخت امام مهدي(ع) يعني سفياني است که يماني با وي درگير ميشود. در مجموعة روايات اهل بيت(ع) خبري مبني بر شکست يماني به ما نرسيده است. البته در «الفتن» ابن حمّاد از خروج کنندة ديگري از يمن نيز نام برده شده است که مردم را مانند کشتار عصر جاهليت ميکشد و رنگ پرچمش زرد است. او نيز با سفياني درگير و در نهايت مغلوب ميشود.31 اما با توجه به نوع اعتقاد و روش بر حقّ يماني موعود و رنگ متفاوت پرچم او با فرد ياد شده، حکم به تفاوت حرکت اين دو شخص داده شده و گفته شده شايد وي قحطاني، قيامکنندة ظالمي که از سفياني شکست ميخورد و به دست يماني موعود کشته ميشود، باشد. در خصوص فرجام قيام يماني موعود، که از او با صفت منصور ياد شده، در رواياتي از امام صادق(ع) نقل شده است: «سفياني با هر کسي که با او درگير شود، چيره ميشود مگر يماني. … سپس يماني را هدف قرار ميدهد. پس يماني براي دفع شرّ او به پا ميخيزد و سفياني در پي جنگهاي فراوان و درگيريهاي سخت شکست ميخورد و يماني او را دنبال ميکند. در نتيجه، جنگها و شکستهاي سفياني زياد ميشود. پس يماني، سفياني و پسرش را کنار رود «لوّ» در ميان اسيران مييابد و آن دو را تکّه تکّه ميکند».32
منبع: ماهنامه موعود شماره 108 پينوشتها: 8. بشارة الاسلام، ص 93 به نقل از: کتاب الغيبـة نعماني. 9. بحارالانوار، ج 52، ص 75. 10. اين کتاب با عنوان «شش ماه پاياني» توسّط انتشارات موعود عصر(عج) به فارسي برگردانده شده است. 11. مجتبي الساده، شش ماه پاياني، ترجمة محمود مطهرينيا، ص89. 12. بحارالانوار، ج 52، ص 162. 13. کنز العمّال، ص 11، ح 31442 به نقل از ابن عساکر. 14. همان. 15. کتاب الغيبـة نعماني، ص 39. 16. ابن حمّاد، الفتن، ص 237. 17. الفتلاوي، مهدي، رايات الهدي و الضلال في عصر الظهور، ص 100. 18. کتاب الغيبـة نعماني، ص171؛ بحارالانوار، ج52، ص232. 19. رايات الهدي و الضّلال في عصر الظّهور، ص101. 20. مختصر اثبات الرجعـة، ح 16؛ به نقل از مجلة تراثنا، سال 2، ش 4، صص 454ـ455. 21. ابن حماد، الفتن، ص 223، جزء 5، ح 877. 22. بحارالانوار، ج 51، ص 163، ب 11. 23. ر.ک: کتاب الغيبـة، نعماني، ص 171، بحارالأنوار، ج 52، ص 232. 24. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج7، ص48. 25. بحارالانوار، ج60، ص216. 26. يوسف شافعي، عقدالدّرر، ص90. 27. إعلام الوري، ص429. 28. متّقي هندي، کنزالعمال، ص14، ح3968. 29. ابن حماد، همان. 30. همان، ص 212، جزء 4، ح 850. 31. همان، ص 199، جزء 4، ح 809. 32. مختصر اثبات الرجعـة، ح 16؛ به نقل از مجلة تراثنا، سال 2شماره4،ص454