شرایط ارتباط دختر وپسر درقران
يکي از مسائل مهمي که ذهن بسياري از جوانان را به خود مشغول ساخته است موضوع ارتباط با جنس مخالف است. سؤالي که اين گروه مطرح مي کنند اين است که چه اشکال دارد، يک نفر با جنس مخالف معاشرت و دوستي داشته باشد؟ خصوصاً زماني که اين ارتباط پاک و در حد يک گفتگوي صميمانه و بيرون رفتن، شام خوردن يا تفريح کردن باشد، چرا اسلام بايد اين چنين رابطه اي را محدود و ممنوع نمايد! در اين متن سعي داريم به شکلي به اين پرسش پاسخ دهيم. ارتباط با جنس مخالف نياز اساسي انسان يکي از انگيزه هاي مهم براي ايجاد رابطه با جنس مخالف پاسخ گويي به نيازهاي روحي و عاطفي و غريزي است. يعني ساختار وجودي انسان به گونه اي طراحي شده است که در مقطعي از دوران زندگي خود به طور جدي احساس نياز به جنس مخالف مي نمايد. تلاطم و التهاب دروني او تنها با گفتگو، معاشرت، همنشيني و ايجاد رابطه با جنس مخالف آرام مي گيرد.
احساس نياز عاطفي به جنس مخالف تنها به اين موارد خلاصه نمي شود چرا که قوه و نيروي جدي تري به نام قواي شهواني و جنسي نياز اين ارتباط را دو چندان مي سازد. نسخه قرآن براي ارتباط دختر و پسر با نگاه به آموزه هاي زيباي اسلامي به خوبي مي توان جواب اين نياز اساسي را مشاهده نمود.
ولي بايد به ياد داشت دارو و نسخه اي که اسلام و آموزه هاي وحياني آن، به اين نياز مبرم پيشنهاد مي کند يک داروي مقطعي و بي تأثير نيست، بلکه نسخه اي کارآمد و اثر بخش است. آموزه هاي وحياني با تقويت نهاد خانواده و باز نگه داشتن مسير ازدواج شرعي به اين نياز اساسي افراد پاسخ مثبت داده و آنها را متوجه زندگي مشترک و حيات طيبه نموده است. حيات طيبه اي که براي انسان آرامش و آسايش دو گيتي را به ارمغان مي آورد.خداوند متعال در اين خصوص مي فرمايد: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِکَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُون؛ [روم،21] و از نشانه هاي قدرت اوست که برايتان از جنس خودتان همسراني آفريد. تا به ايشان آرامش يابيد، و ميان شما دوستي و مهرباني نهاد. در اين عبرتهايي است براي مردمي که تفکر مي کنند». تجويز دوست دختر و دوست پسر ممنوع بعضي از روشن فکر نمايان در دنياي مدرن براي دست يابي جوانان به آرامش و لذت نسخه بسيار خطرناک و شيطاني را تجويز مي نمايند. رها کردن جوان در يک بستر آزاد و بدون قواعد و قوانين ديني و اخلاقي موضوعي است که مي تواند نه تنها آرامش و لذت را براي انسان به ارمغان نداشته باشد بلکه زمينه براي مشکلات فراوان روحي و رواني را به بار داشته باشد. از اين رو خداوند متعال خط بطلاني به اين نسخه شيطاني کشيده و مي فرمايد: «وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛ [نساء/۲۵] و نه دوست پنهاني بگيرند». شرايط ارتباط با جنس مخالف از نگاه قرآن بر خلاف تصور و نظر کساني که برداشت هاي سخت و افراطي خود را به مباني اسلامي نسبت مي دهند. آموزه هاي اسلامي هيچگاه افراد را به افراط و تفريط سوق نداده است؛ بلکه افراد را بر پايه و اساس تعادل و ميانه روي به سوي کمال و سعادت رهنمود ساخته است. شايد بعضي افراد بسيار دوست داشته باشند که جامعه زنان را در چارچوب منازل آجري محبوس نمايند و آنان را به دور از زندگي اجتماعي نگهدارند. تا اينکه ايشان از آسيب ارتباط با جنس مخالف در امان نگهدارند. ولي با اندک نگاهي متوجه خواهيم شد اولين کسي که با اين رويه افراطي برخورد نمايد جامعه زنان خواهند بود. با اين توضيح با تأمل در آموزه هاي اسلامي مي توان چارچوب مشخصي براي اين ارتباط تعريف نمود. رها کردن جوان در يک بستر آزاد و بدون قوانين ديني مشکلات فراوان روحي و رواني را همراه دارد. از جمله:
1-رعايت حريم حيا و عفت در ارتباطات اجتماعي اولين و زيباترين شاخص و مؤلفه اي که فرهنگ قرآن براي روابط اجتماعي دو جنس مخالف معرفي مي نمايد، رعايت حريم حيا و عفت است. عفت و پاکدامني يکي از ارزشمندترين صفات اخلاقي ست که همچون سدي محکم در برابر طغيان اميال جنسي و زياده روي در شهوت پرستي انسان را مصون نگه مي دارد. اين ويژگي اخلاقي يکي مهمترين شاخص هاي اخلاقي روابط اجتماعي است که در قرآن نيز به آن توجه خاص شده است. در سوره مبارک قصص خداوند متعال در خصوص چگونگي ارتباط دختران حضرت شعيب (عليه السلام) با حضرت موسي (عليه السلام) مي فرمايد: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي عَلَي اسْتِحْياءٍ قالَتْ إِنَّ أَبي يَدْعُوکَ لِيَجْزِيَکَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا؛ [قصص/25] پس يکي از آن دو زن که با شرم و آزرم راه مي رفت نزد او آمد، گفت: پدرم تو را مي خواند تا تو را مزد آنکه براي ما آب دادي بدهد». ويل دورانت تمدن شناس معروف در اين خصوص مي نويسد: زنان بي شرم، جز در لحظاتي زودگذر براي مردان جذاب نيستند…. مردان جوان به دنبال چشمان پر از حيا مي باشند. و بدون آنکه بدانند حس مي کنند که اين خودداري ظريفانه (حيا و عفاف) از يک لطف و رقت عالي خبر مي دهد. [1] ويل دورانت تمدن شناس معروف در اين خصوص مي نويسد: زنان بي شرم، جز در لحظاتي زودگذر براي مردان جذاب نيستند…. مردان جوان به دنبال چشمان پر از حيا مي باشند و بدون آنکه بدانند حس مي کنندکه اين خودداري ظريفانه (حيا و عفاف) از يک لطف و رقت عالي خبر مي دهد.
-2حفظ حدود شرعي و اسلامي هر چند از آموزه هاي ديني حرمت و ممنوعيت کامل ارتباط با جنس مخالف استفاده نمي شود ولي به طور قطع و يقين براي آن ضوابط روشن و بازدارنده تعريف نموده است؛ تا اينکه اين ارتباط اجتماعي از خطرات احتمالي مصون نگه داشته شود. به همين جهت در شرع مقدس ارتباط بين دو جنس مخالف نبايد بر اساس خواسته هاي شهواني پايه ريزي شده باشد. اگر دختر و پسري مجبور هستند بر اساس ضرورت کاري، تحصيلي و يا اجتماعي با جنس مخالف ارتباط داشته باشند، نبايد اين رابطه توأم با نگاه هاي بر خواسته از اميال نفساني، و يا با شوخي هاي تحرک آميز باشد، دختران مي بايست حجاب اسلامي را رعايت نمايند و از تن آرايي و عشوه گري خودداري نمايند.[2]
3- بي توجهي به هواي نفس و توجه به دشمن بيروني سومين مؤلفه و شاخصي که لازمه روابط با جنس مخالف است موضوع دشمن شناسي است. به عبارتي ديگر هر انساني به خوبي مي داند که در مسير سير و کمال خود با دشمنان بيروني و همچون شياطين جن و انس و دشمن خطرناک دروني همچون هواي نفس مواجه است. غفلت از دشمن خطرناکي همچون هواي نفس مي تواند او را به ورطه هلاکت و نابوي کشاند علاوه بر تمايلات زياده طلبانه نفساني مي بايست قواي شيطان را نيز مزيد بر علت دانست. بهترين مصداق قرآني اين شاخص عدم اعتماد به نفس حضرت يوسف (عليه السلام) است که در ارتباط با زليخا بيان شده است: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحيم [يوسف/53]. عواقب سوء نسخه هاي شيطاني کساني که براي نجات جوانان از غليان مرگبار شهوات جنسي، دوستي هاي خياباني را تجويز مي نمايند بسيار خوب مي دانند که اين چنين پيشنهادي نه تنها موجب اطفاء شهوات و نجات آنان نخواهد بود بلکه زمينه اي براي غرق شدن در تمايلات جنسي بيشتر را فراهم مي نمايد. به طور کل از آنجايي که جنس دختران از عواطف و احساسات بيشتري برخوردارند بيشترين آسيب را متحمل مي شوند. به طور خلاصه مي توان معايب اين ارتباط را اين چنين برشمرد:
1- از بين رفتن کرامت انساني و غرق شدن در منجلاب و گرداب شهوات،
2 - کاهش آرامش رواني و افزايش التهاب و اضطراب دروني،
3-تنوع طلبي،
4- آلوده شدن به گناه و عذاب اخروي.
5-تنزل موقعيت اجتماعي،
6- محيا شدن زمينه هاي ازدواج ناموفق در آينده.[3] سخن آخر جواناني که پيش از ازدواج، با جنس مخالف رابطه دوستي دارند، تمايل هوس بازانه در ايشان قوت يافته به طوري که حتي پس از ازدواج نيز اين روحيه تنوع طلبانه، روانشان را آزار مي دهد. چه بسيار افرادي که به خاطر اين نقص روحي و رواني حتي در زندگي مشترک نيز به خاطر لگد مال کردن حريم هاي الهي به گناه سابق خود بازگشته و زندگي مشترک خود را در معرض فروپاشي قرار مي دهند. [4]
منابع: [1]. جوانان و ارتباط، ابو القاسم مقيمي حاجي، تحقيق و پژوهش مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه عليمه، به نقل از لذات فلسفه، ص 129. [2].جواني فصل شکفتن، دکترعلي احمد پناهي (روانشناس اسلامي) نشر موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)، 1388، ص 224. [3]. همان. [4]. ر.ک: همان، ص 221