حضرت آدم هنگام خلقت چندساله بود؟
پرسش: حضرت آدم(ع) هنگام خلقت چند ساله بود؟ پاسخ: بديهي است پرسش از سن حضرت آدم(ع) - هنگام خلقتش از سوي خداي متعال - نميتواند پرسش درستي به نظر آيد؛ به دليل آنکه سن انسان از زمان تولد وي محاسبه ميشود، و حضرت آدم هم از اين قاعده مستثنا نيست؛ لذا سن وي از زمان خلقتش محاسبه ميگردد. اما روايات در ارتباط با زمان آفرينش جسد وي از گل، تا دميدن روح در آن، به فاصله زماني چهل ساله اشاره دارند. بر اساس اين فاصله، اگر ملاک خلقت حضرت آدم را زمان دميده شدن روح بدانيم، ميتوان گفت؛ زماني که در او روح دميده شد و به صورت انسان در آمد، چهل ساله بود: «فَخَلَقَ اللهُ آدَمَ فَبَقِيَ أَرْبَعِينَ سَنَةً مُصَوَّراً…»؛[1] خداي متعال آدم(ع) را خلق نمود، و بدنش را چهل سال(بدون دميدن روح) گذاشت. «إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ آدَمَ وَ کَانَ جَسَدُهُ طَيِّبا وَ بَقِيَ أَرْبَعِينَ سَنَةً مُلْقًى…»؛[2] خداي تبارک و تعالي آدم را خلق کرد، جسدش پاک بود، و چهل سال ماند تا مستعد شود. فلسفه اين که جسد آدم به مدت چهل سال به صورت گل مانده، شايد اين باشد که فرشتگان براي مدتي به آن نگاه کنند و به نظرشان به صورت يک موجود باشد، تا زماني که فرمان سجده صادر شد در آنان تأثير بيشتري داشته باشد.
شايد هم به اين دليل باشد که اين موجودي که از گل درست شده، استعداد نفخ روح پيدا کند. مانند نطفه که در رحم مادر حرکت ميکند و در مدت چهار ماه مستعد براي نفخ روح ميشود. نفخ روح زماني در رحم مادر است و زماني در رحم عالم طبيعت. گاهي هم مانند تخم مرغ زير بال مرغ شرايطي ايجاد ميشود که به صورت جوجه درآيد. در مورد حضرت آدم، خداوند خواست بدني که از خاک و آب درست شده، در عين حال عوامل طبيعي در آن مؤثر باشند، اگر چه خداوند قدرت آنرا دارد که اين کار را بدون دخالت عوامل طبيعي انجام دهد، اما ابا کرد، از اينکه امور را جاري کند، مگر از طريق اسباب.[3] شايد به همين جهت آن شالوده بيروح مدتي ماند تا عوامل طبيعي در آن اثر کند، تا استعداد انسان شدن را پيدا کند.[4][1]. قمي، علي بن ابراهيم، تفسير القمي، محقق، موسوي جزائري، سيد طيب، ج 1، ص 41، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق. [2]. شيخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 275، قم، کتاب فروشي داوري، چاپ اول، 1385ش.
[3]. «أَبَى اللهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَاب»؛ کليني، محمد بن يعقوب، کافي، محقق، مصحح، غفاري، علي اکبر، آخوندي، محمد، ج 1، ص 183، تهران، دار الکتب الاسلامية، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. منتظري، حسينعلي، درسهايي از نهج البلاغه، ج 1، ص 301 - 302، تهران، سرايي، چاپ دوم، 1383ش.