بایسته های مدیران درکلام حضرت علی(ع)
هر مديريتي شناخت خاصي از جهان دارد و مديريت را براساس آن شناخت تنظيم ميکند. از آنجا که انسان موجودي الهي و اجتماعي است براي اداره امور جامعه نيازمند افرادي است که داراي علم و هنر مديريت و برنامهريزي، رهبري و نظارت بر فعاليت هاي مختلف براي شکوفا شدن استعدادهاي او در جهت رشد و کمال باشد. اين علم و هنر در متعالي ترين شکل آن در سيره نبي مکرم اسلام (ص) و ائمه هدي (ع) و بويژه امام علي (ع) تجلي يافته است؛ چنانکه دارا بودن بينش سياسي يکي از اين امور مهم محسوب مي گردد. پيش از آن که به ضرورت بينش سياسي براي کارگزاري نظام اسلامي بپردازيم بهتر است با مفهوم سياست آشنا شويم.
واژه «سياست» معادل کلمهي «Politic» و ريشهي لاتين آن «polis» است که به معناي شهر و شهروندي و قانون اساسي يا ساختار حقوقي آمده است. «معناي اصطلاحي سياست، نزد متفکران اسلامي، عبارت است از مديريت و رهبري جامعه، در جهت مصالح مادي و معنوي، هدف سياست، در حاکميت اسلامي، تحقق بخشيدن به ارزش هاي الهي و احقاق حقوق مردم و جلوگيري از ظلم و فساد است. حاکم اسلامي در جستجوي راه کارهايي مطلوب و مناسب، براي هدايت جامعه به سوي سعادت است
. در سياست اسلامي، غايتمندي و آهنگ حرکت به سمت آرمان، نهفته است و حاکم ضمن توجه به واقعيتهاي جامعه، راه هاي وصول به هدف را فرا روي جامعه قرار ميدهد». از جملهي اوصافي که در ادعيه و زيارات براي ائمهي اطهار (ع) وارد شده، «ساسه العباد» است. از اين رو، تدبير امر جامعه و اعمال سياست، از خصايص رهبران الهي است که به واسطه آن، انسانها در مسير خلقت تربيت مي شوند. بر حسب روايات اسلامي، سياست و حکومت، شعبه اي از امامت است و يکي از ويژگيهاي امام، آگاهي به سياست ميباشد، چنانکه امام حامل و برپا دارنده ي رهبري جامعه و آگاه به سياست مي باشد. بينش سياسي براي مديران اولاً سبب ميشود تا سياست هاي تعيين شده منطبق با اسلام باشد. ثانياً سبب مي شود تا مدير درک درستي از شرايط زمانه و سياست هاي شيطاني دشمنان نظام اسلامي پيدا کند و در دام دشمن گرفتار نگردد. يکي از صحنه هايي که «ضرورت بينش سياسي» را به خوبي نشان ميدهد جنگ صفين است. در اين جنگ کساني که از بينش سياسي قوي برخوردار نبودند و «بينش سياسي» آنها ضعيف بود به راحتي در دام نيرنگ دشمن گرفتار شدند. اما کساني که از بينش سياسي بالايي برخوردار بودند حيله دشمن را شناختند و فريب نخوردند. آنچه در اين صحنه تلخ تاريخ اسلام ديده ميشود بينش ضعيف سياسي جمعي از ياران حضرت علي (ع) است که چگونه با تصميم گيري غلط فريب دشمن را خوردند و يک پيروزي حتمي را تبديل به شکست قطعي کردند. در عين حال افرادي چون مالک را مي بينيم که از رشد سياسي بالا برخوردار بوده و نيرنگ دشمن را به خوبي تشخيص ميدهد. از سوي ديگر روشن مي شود که چرا امام افرادي چون مالک را بر مناصب کليدي ميگماشت. در اين مورد بايد دانست که بسته به اهميت مسؤوليت ميزان بينش سياسي مدير نيز افزايش مييابد. با وجود اين بينش سياسي نبايد با «سياست زدگي» اشتباه شود و مرزهاي اين دو همواره ميبايستي محفوظ بماند. بينش سياسي يعني دشمن شناسي و تحليل درست از شرايط زمانه و اوضاع و احوال سياسي جامعه اما سياست زدگي يعني همه چيز را از نگاه يک جريان سياسي خاص تعقيب کردن و طرد رقيب سياسي در جامعه، در حالي که بينش سياسي وحدت آفرين است و جامعه را در مقابل دشمنان خارجي متحد مي سازد.منابع: 1-مجلسي، بحارالانوار، ج 91: 37؛ ج 97: 342. 2-ابن مزاحم، وقعه الصفين: 492-489. 3-ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 2: 216-219. 4-کليني، کافي، ج 1: 202. 5-نوروزي، فلسفه سياست: 22.