امام عصر(ع)وحکومت برهمه عالم
از ميان تمامي امامان، ما وظيفه داريم امام زمان خويش را بشناسيم. کسي که در زمان ما حجت حيّ خداوند محسوب مي شود، حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه) است. کسي که اگر او را به درستي نشناسيم، همچون جاهلان عصر جاهليت از دنيا خواهيم رفت. رسول گرامي اسلام (ص) مي فرمايد: «هر کس که بميرد و و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلي مرده است.» (1) از زمان حضرت آدم (ع) تا حضرت خاتم (ص)، 124هزار پيامبر به علاوه ي اوصياي آنان در جهان به تبليغ نام خداوند پرداخته اند. از ميان اين هزاران انسان الهي، هيچ کدام تا به حال موفق نشده اند که حکومتي بر مبناي حلال و حرام خداوند برپا کنند و تمام حدود الهي را در آن به اجرا بگذارند.
اگر فکر مي کنيد حضرت سليمان (ع) از ذيل ايشان خارج مي شوند، اشتباه مي کنيد. هر چند حضرت سليمان در زمان رسالت خودشان حکومت تشکيل دادند امّا آن حکومت با تمام جلال و جبروتش هرگز به پاي حکومتي نمي رسد که حضرت مهدي (عج) بنا مي کند. علاوه بر اين که گفتيم، تا به حال پيش نيامده است که پيامبران و اوصياي آنان، بتوانند تمامي مردم زمان خود را آراسته به دين خداوند گردانند. هميشه دشمنان و مخالفاني وجود داشت که حکومت رسولان الهي را مورد تهديد قرار بدهد. تنها کسي که موفق خواهد شد بر همه چيز حکومت کند، حضرت صاحب الامر (ارواحنا له الفداء) است. کسي که خداوند براي روزهاي نابودي دشنان و عزت دوستان، ذخيره کرده است. کسي که نداي اسلام را به جاي جاي زمين مي رساند و دشمني براي دشمني باقي نمي گذارد. درباره ي حکومت حضرت فرموده اند: «بي شک دين محمد (ص) به هر نقطه اي که شب و روز مي رسد، خواهد رسيد تا که شرکي بر زمين نماند و نيز، شهري نخواهد ماند جز آن که در آن بانگ لااله الّا الله و محمّد رسول الله، صبحگاه و شامگاه ندا مي شود.» (2) به همين دليل است که در دعاي ندبه مي خوانيم: «بنفسي انت من عقيد عزّ لا يسامي» (3) (فدايت بشوم که خداوند عقدي براي عزت و جلالت تو بسته است که انديشه پاياني براي آن نمي تواند تصور کند.) همچنين در معراج، رسول اکرم (ص)، با اشاره به انواري، از خداوند پرسيدند که آنها چه کساني هستند و خداوند پاسخ داد: «اينها ائمه اند و اين قائم، حلال مرا، حلال مي کند و حرام مرا حرام مي کند و اي محمد! از دشمنان من انتقام مي کشد. اي محمد! و کسي که او را دوست دارد، دوست دار!» (4)
منابع
: 1. بحارالانوار، ج 8، ص 368، ج 32؛ به نقل از معرفت امام زمان و تکليف منتظران، ابراهيم شفيعي سروستاني، ج1، ص 146 2. القندوزي، سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة، ص 507 3. بحارالانوار، ج 99، ص 108؛ به نقل از نهاوندي، علي اکبر، عبقري الحسان، ج 7، ص 326 4. مقتضب الاثر في النص علي الائمه الاثني عشر، ص 24؛ به نقل از همان کتاب، ص 328