آشنایی باسوره آل عمران
مقصود سوره آلعمران دعوت مومنين به اتحاد و يکپارچگي است تا خود را براي مقابله با دشمنان يعني يهود و نصاري و مشرکين آماده سازند و در اين راه پايداري و استقامت به خرج دهند.
آل عمران يعني خاندان عمران(1) و سوره مدني است.
اين سوره در زماني نازل گرديد که دشمنان اسلام در خاموش کردن نور خدا همگي با هم متحد شده و با دست و زبان و همه امکانات خود به مقابله با اسلام و جامعه نوپاي مسلمانان در مدينه برخاسته بودند. از يک طرف يهود و نصاري در داخل جمعيت مسلمانان فتنه و آشوب ميکردند تا وحدت و يکپارچگي آنان را برهم زنند و از سوي ديگر، مشرکين با نيروهاي اسلام در جنگ بودند و امنيت را از جامعه اسلامي سلب ميکردند.
در آن ايام اسلام در حال گسترش بود و آوازهاش همه جا را پر کرده بود، و مردم دنيا چه يهودي و چه مسيحي و چه مشرک، همه بر عليه اسلام قيام کرده بودند. مسلمانان نيز در حال آماده باش براي دفاع بودند. بنابراين تمام قواي خود را براي اين کار بسيج کرده بودند.(2)
در آيات 103 تا 105 مومنين را به وحدت و همدلي فراخوانده و از تفرقه و جدايي باز ميدارد و به برپايي داشتن امر به معروف و نهي از منکر فرمان ميدهد. برگردان آن آيات چنين است:
و همگي به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراکنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد کنيد: آنگاه که دشمنان ]يکديگر[ بوديد، پس ميان دلهاي شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شديد؛ و در کنار پرتگاه آتش بوديد که شما را از آن رهانيد. اينگونه خدا نشانههايش را بر شما روشن مي کند، باشد که شما راه يابيد.
و بايد از ميان شما گروهي، ]مردم را[ به نيکي دعوت کنند و به کار شايسته امر کنند و از زشتي بازدارند و آنان همان رستگارانند. و چون کساني نباشيد که پس از آنکه دلايل آشکار برايش آمد، متفرق شدند و با هم اختلاف پيدا کردند و براي آنان عذابي سهمگين است.منظور از چنگ زدن به ريسمان الهيف توجه به آيات الهي و پيروزي از کتاب خدا و رسول اوست. با تامل در اين آيات در مييابيم که الفت بين مومنان نعمتي است از جانب خداوند مهربان. اين نعمت بسيار ارزشمند است و بايد آن را پاس داشت. در سايه اين وحدت و الفت است که دشمنان از تلاشهاي خويش بهرهاي نميگيرند و جامعه اسلامي در سلامت و امنيت، آرمانهاي خويش را دنبال ميکند. خداوند به مسلمانان کج انديشي که در اثر اختلاف و تفرقه، در صفوف يکپارچه مسلمين شکاف ايجاد کنند، وعده عذابي عظيم داده است. اين آيات خطاب به تمامي مسلمانان در همه زمانهاست. تسلط دشمنان بر آنان، از پيامدهاي شوم اين عمل و کردار نارواست. در آيه 85 درباره تمام کساني که ديني غير از اسلام برگزيدهاند ميخوانيد:
(و هر که جز اسلام ديني ]ديگر[ جويد، هرگز از وي پذيرفته نشود و او در آخرت از زيانکاران است) يعني پيروان تمامي اديان پس از آمدن پيامبر خاتم(ع) در صلالت و گمراهي و در خسران و زيانند. اين خسران شامل پيروان تمام آيينها و مذاهب قديم و جديد ميشود. در آيه 91 درباره کفار چنين ميفرمايد: (در حقيقت کساني که کافر شده و در حال کفر مردهاند، اگرچه زمين را پر از طلا کنند و آن را ]براي نجات خود[ فديه(3) دهند، هرگز از هيچ يک از آنان پذيرفته نگردد؛ آنان را عذابي دردناک خواهد بود، و ياوراني نخواهند داشت.) اين سرانجام کفار است که به آتش جهنم گرفتارند و هيچ راه نجاتي براي آنان نيست. اگر تمام زمين را پر از طلا کنند و براي نجات خود از عذاب سهمگين الهي بپردازند از آنان پذيرفته نميگردد و هيچ کس قادر بر ياري آنان نيست.
در اين سوره داستان حضرت عيسي(ع) را به صورت درست و به دور از خرافاتي که اهل کتاب بدان چسباندهاند بيان ميکند و در مقابل مسيحيان که او را پسر خدا ميخوانند، آن حضرت را مخلوق خدا معرفي ميکند و آفرينش وي را همانند آفرينش آدم ميشمارد و روشن مي کند که خود آن حضرت، خدا را پروردگار خويش و پروردگار آنانکه به سويشان فرستاده شده بود ميخواند و مردم را به پرستش او دعوت ميکرد. عمران پدر حضرت مريم است، «آل عمران» يعني خاندان عمران.
در روايات مي خوايم که خداوند به «عمران» که از پيامبران الهي بود وحي نمود: به تو فرزندي خواهم بخشيد که داراي برکت بسيار است. کوران مادر زاد را شفا ميدهد. به اذن خدا، مردگان را زنده ميکند و او را پيامبري براي بنياسرائيل قرار ميدهم. «عمران» اين خبر را با همسرش «حنّه» در ميان گذاشت. او همان زني است که بعداً حضرت مريم از او به دنيا آمد. «حنّه» وقتي به مرمي حامله شد، پنداشت فرزندش همان پيامبري است که وعده داده شده است؛ اما در واقع آن پيامبر، نوه او بود نه فرزندي که با خود داشت. «عمران» در همان ايام، قبل از تولد فرزندش از دنيا رفت. «زن عمران فرزندي را که در شکم داشت نذر خدا کرد تا «آزاد شده» باشد. اين اسم براي فرزنداني به کار ميرفت که آزاد از خدمت به پدر و مادر و کارهاي نيايي بودند. آنها در عبادتگاه به پرستش خدا و خدمت به کساني که در آنجا مشغول به عبادت بودند ميپرداختند. اين مادر با خدا راز و نياز ميکرد که: «خدايا، اين فرزند را از من بپذير که يقيناً تو شنوا و دانايي» فرشتگان براي او خبر آوردند که: «اي مريم، خداوند تو را برگزيده و پاک ساخته و بر زنان جهان برتري داده است» و نيز به وي بشارت دادند: «اي مرم، خداوند تو را به کلمهاي از سوي خود، که نامش مسيح، عيسي بن مريم، است مژده ميدهد در حالي که در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه خداست، و در گهواره و در بزرگي با مردم سخن ميگويد و از صالحان و شايستگان است.»
حضرت عيسي(ع) بدون اينکه داراي پدري باشد و بدون اينکه مردي با حضرت مريم ازدواج کند به دنيا آمد اين ولادت يک معجزه الهي بود و خداوند هرچه بخواهد ميآفريند و بر هر کاري تواناست. حضرت عيسي(ع) داراي معجزات بسياري بود. از گِل شکل پرندهاي ميساخت؛ آنگاه در آن ميدميد؛ پس به اذن خدا پرندهاي جاندار ميشد. کور مادر زاد را شفا ميداد و مردگان را زنده ميکرد. خلاصه دعوت حضرت عيسي(ع) آن پيامبر ببزرگ الهي اين بود که ميفرمود: (در حقيقت، خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را بپرستيد ]که[ اين است صراط مستقيم.
-1عمران نام پدر حضرت مريم است.
2-رجوع کنيد به الميزان، ج3، ص 4.
3-پولي که اسير براي آزادي خود ميدهد، براي نجات خود يا ديگري پول دادن، بازخريدن.
کتاب گلستان سورهها – ص 25 محمد حسين جعفري