قراراست امشب جوادم بیاید...
لب خشک و داغی که در سینه دارم
سبب شد که گودال یادم بیاید
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
قرار است امشب جوادم بیاید
قرار است امشب شود طوس، مشهد
شود قبلهگاه غریبان مزارم
اگر چه غریبی شبیه حسینم
ولی خواهری نیست اینجا کنارم
به دعبل بگو شعر کامل شد اینجا
«و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش
بگو این نفسهای آخر هم اشکم
روان است از بیت کرب و بلایش
از آن زهر بیرحم پیچیدهام من
به خود مثل زهرای پشت در از درد
شفا بخش هر دردم از بس که خواندم
در آن لحظهها روضهی مادر از درد
بلا نیست جز عافیت عاشقان را
تسلای دردم نگاه طبیب است
من آن ناخدایم که غرق خدایم
»رضا»یم، رضایم رضای حبیب است
شرابش کنم بس که مست خدایم
اگر زهر در این انار است و انگور
کند هر که هر جا هوای ضریحم
دلش را در آغوش میگیرم از دور
شدم آسمان، پر کشد تا کبوتر
شدم دشت، تا آهو آزاد باشد
شدم آب، تا غصهها را بشویم
میان حرم زائرم شاد باشد
اباصلت آبی بزن کوچهها را
به یادِ سواری که با ذوالفقارش
بیاید سحر تا بگردند دورش
خراسان و یاران چشم انتظارش
سروده قاسم صرافان
امام حسین (علیه السلام) و روشهای امربه معروف
بامطالعه سنت وسیرت امام حسین (علیه السلام) دردوران زندگانی پرماجرای آن بزرگوار وبررسی پیام ها وسخنرانی ها وسیره عملی آن حضرت به این نتیجه می رسیم که امام
حسین (علیه السلام) سنت امربه معروف ونهی ازمنکر رادرتمام مراحل وجوانب آن می نگریست وانواع روشهای کاربردی امربه معروف رامی شناخت وبکار میگرفت مانند:
1-روش گفتاری
بازبان همواره دوست ودشمن، حاکم ومحکوم، رعیت وحاکمان جور، همه رانصیحت می کرد، به خوبی ها سفارش می فرمود واززشتی ها باز می داشت.
درزیارت امام حسین (ع) می گوییم:
اشهد انک قدامرت بالمعروف ونهیت عن المنکر واطعت الله ورسوله حتی اتیک الیقین
‘’گواهی میدهم که تو ای حسین (ع) به معروف وخوبیها سفارش کردی واززشتی هابازداشتی وخدا ورسولش رااطاعت کردی تابه شهادت رسیدی'’
2-روش الگو سازی
امام حسین (ع) روش الگوسازی راازخود وفرزندان خود واصحاب ویاران خودآغازکرد.
هرکس می خواست قران مجسم رابنگرد، ارزشهای اخلاقی مجسم رابنگرد، الگوهای کامل ایثار وتقوارامشاهده کند، به امام حسین (ع) وفرزندان ویارانش می نگریست که:
*توجه به نماز دعاونیایش آنحضرت وفرزندانش زبانزد بود.
* حجاب زنان وفرزندانش یادآور قران وسنت پیامبر صلی الله علیه وآله واحکام دین بود.
* گذشت وایثار وجوانمردی امام ضرب المثل بود.
پیام امام این بود: اگرمیخواهی دیگران رااصلاح کنی جامعه رابسازی ازخودشروع کن، خودرابساز
همه دیدند که خاندان ایشان حتی دراسارت مجسمه تقوا وعفاف وبردباری وطهارت بودند.
نمازاول وقت ونمازشب امام سجاد (ع) وزینب (س) زبانزدهمگان شد.
درشب غارت واسارت وقتی عمه مظلومه رایافتند، ازکتک خوردنها، ازتهدیدها، ازپاره شدن لاله گوش توسط دژخیمان آل ابی سفیان، ازشکسته شدن حرمت هاشکوه نمی کند وتنهامی گوید:"عمه جان سرم برهنه است”
ازحجاب می گفتند وآیات نورانی سوره نور. ازنماز می پرسیدند وآداب آن.
که رسالت عاشورا رابه بهانه اسارت به همگان ابلاغ کردند وتبلیغات چندین ساله دشمن رادرعمل رسوانمودند.
3-روش نمایشی
نشان دادن خوبیها درجامعه مسخ شده
نشان دادن نمازجماعت به انسانهای بی تفاوت وتارک الصلوه
امام درروز عاشورا درحالت جنگ درکنارپیکر خونین عزیزان دربرابر دیدگان هزاران لشکری که برای کشتن او ویارانش بسیج شده بودند به نمازایستاد
چرا؟
آیانمی توانست درون خیمه نمازبگذارد؟
چراحاضرشددوتن ازیاران خودرافداکند تانماز درمیدان جنگ خوانده شود؟
امام به آثارارزشمند روش نمایشی درامربه معروف آگاه است که یک نمازدرمیدان جنگ از هزاران سخنرانی ونامه ومقاله وتحلیل اثردارد وتبلیغات گسترده دشمن راافشا می کند.
4-روش برخوردعملی
امام حسین (علیه السلام) دردفاع ازدین وزنده نگهداشتن قران وسنت پیامبر (ص) هرجاموثربودباروش گفتاری تذکر می داد.هرجا که پند واندرز کارساز نبود با قدرت وشجاعت به نیکی هد سفارش می فرمود.
وسرانجام برای اصلاح جامعه اسلامی دست به شمشیر برد وکشت وکشته شد تاارزشها حاکم گردد.
وتاشنید فرماندار مدینه دربالای منبر مسجد به ساحت امیرالمومنین جسارت کرد باقدرت وارد مسجدشد ، پیراهن فرماندار راگرفت واورا ازمنبر به زیر کشاندوفرمود:
باردیگر چنین کنی گردنت رامیزنم.
برگرفته ازکتاب پیامهای عاشورا وجایگاه آن درنهج البلاغه، اثرمحمددشتی ص86
خدیجه(س)درکلام رسول خدا(ص)
روزي جبرئيل به حضور پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم آمد و جوياي خديجه سلاماللهعليها شد. پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم او را نيافت. جبرئيل گفت: «وقتي که او آمد، به او خبر بده که پروردگارش به او سلام ميرساند» (بحارالانوار، ج16، ص8).
خديجه سلاماللهعليها را بايد در کنار پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم معنا کرد و شناخت. خديجه، خديجه شد از وقتي که وارد زندگاني پيامبر اکرم صلياللهعليهوآلهوسلم شد. خديجه گوهري ناب و ناشناخته بود، بانويي نمونه که بايد براي کاملشدن در کنار انساني کامل قرار ميگرفت. خديجه عفيف و نجيب و سليم، در کنار پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم قدم به قدم حرکت کرد، اسلام را شنيد و به عمق جان سپرد و با دلي سرشار از عشق خدا و محمد صلياللهعليهوآلهوسلم به حمايت از رسول خدا و آيين او برخاست.
خديجه سلاماللهعليها را در کلام معمول بشري نميتوان يافت و شناخت؛ او همواره در سايه عظمت رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم قرار گرفته و خود را در او فاني ساخته بود؛ ازاينرو براي دستيابي به قدر و قيمت او، بايد خديجه را در کلام امين وحي، رسول خاتم و همسرش شناخت.
نگاهي به آنچه از پيامبر مهرباني صلياللهعليهوآلهوسلم در وصف بانو آمده است، چه در نگاه شيعه و چه در نگاه اهل سنت، ما را تا حدي به شخصيت و جايگاه خديجه کبري سلاماللهعليها نزديک خواهد ساخت.
الف- بهترين زنان
«بهترين زنان جهانيان عبارتاند از: مريم دختر عمران، آسيه دختر مزاحم، خديجه دختر خويلد و فاطمه، دختر محمد» (الاستيعاب، ج2، ص720). «بهترين زنان بهشت، مريم دختر عمران، خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد و آسيه دختر مزاحم، همسر فرعون است» (بحارالانوار، ج13، ص162/ خصال، ج1، ص205/ مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص316). «بهترين زنان خديجه و مريم بنت عمران هستند» (صحيح بخاري، ج4، ص164).
ب- برگزيدهبودن
«آيا نميداني که خداوند آدم، نوح، آلابراهيم، آلعمران، علي، حسن، حسين، حمزه، جعفر، فاطمه و خديجه را بر جهانيان برگزيد» (بحارالانوار، ج37، ص63).
ج- مورد توجه خداوند
روزي جبرئيل به حضور پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم آمد و جوياي خديجه سلاماللهعليها شد. پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم او را نيافت. جبرئيل گفت: «وقتي که او آمد، به او خبر بده که پروردگارش به او سلام ميرساند» (بحارالانوار، ج16، ص8). «خداى متعال هر روز چندينبار با وجود خديجه بر فرشتگان مباهات مىکند» (بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۴۳).
د- محبوب و يار پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم
«او هنگاميکه شما مرا تکذيب ميکرديد، تصديق کرد و هنگاميکه کافر بوديد، او به من ايمان آورد؛ و براي من فرزنداني آورد» (بحارالانوار، ج16، ص8). هرگاه پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم گوسفندي ذبح ميکرد، ميفرمود: از گوشتاش براي دوستان خديجه سلاماللهعليها بفرستيد، و ميفرمود: «من دوست خديجه را دوست دارم» (رياحين الشريعه، ج2، ص206).
هـ- اولين مؤمن
زمانيکه پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم در بستر رحلت قرار گرفت، حضرت زهرا سلاماللهعليها پريشان و گريان بر بالين ايشان بود. حضرت خطاب به ايشان فرمود: «دل خوش دار که همانا علي نخستين شخص از اين امت است که به ذات پاک خدا و رسولش ايمان آورد، او و خديجه، مادر تو اولين افرادي هستند که به اسلام پيوستند» (بحارالانوار، ج22، ص502)
کاری که مساوی با نافرمانی ازدستور خداوند است...
- از حضرت امام رضا(ع) روايت شده که فرمود خداي متعال سه چيز را همراه سه چيز ديگر دستور داده که مقرون و کنار يکديگرند:
.1 امر کرده به نماز و زکات، کسي که نماز بخواند ولي زکات ندهد نمازش قبول نيست.
- 2. دستور به شکرگزاري از خود و شکرگزاري از والدين. در سوره لقمان، آيه 14 فرموده «و اشکرلي و لوالديک» کسي که از والدين خود تشکر و قدرداني نکند، خداي تعالي را شکر نکرده! 3. امر کرده به رعايت تقوا و صله رحم. در سوره نساء، آيه 2 فرموده «و اتقوا الله الذي تساءلون به و الارحام» کسي که صله رحم نکند، از خداي متعال نترسيده و تقواي الهي را رعايت نکرده است. (زيرا فرمان خداوند به انجام صله رحم بوده و او نافرماني کرده است).
منابع: خصال، ج1، ص 156، بابالثلاثه، ح 196 عيون اخبار، ج 1، ص 258
حضرت زهرا (س) وحضرت مهدی(عج)
پیوند: http://www.hawzah.net/fa/Default
حضرت مهدی(عج) ادامه حضرت زهرا(س) و آیینه تمام نمای او است. اهداف حضرت مهدی(عج) اهداف حضرت فاطمه(س) و راه او، راه آن حضرت است. حضرت مهدی(عج) از فرزندان فاطمه(س)به شمار می رود. در روایت[1]، فاطمه(س) رحمت جهانیان خوانده شده است.
فاطمه(س) با نام مهدی(عج) شاد میشد و با یاد او خود را تسلّی میداد. بدون مهدی(عج) تحمل شهادت حسین(ع) بر فاطمه سنگین بود.
فاطمه(س) به چنین فرزندی می بالد و مهدی(عج) برچنین مادری فخر می فروشد.
بین این دو بزرگوار ارتباطی ویژه و مشابهت هایی وجود دارد که ابتدا به برخی از ارتباطها سپس به برخی ازتشابه ها اشاره می کنیم:
1. حضرت مهدی(عج) فرزند حضرت فاطمه(س)
از مواردی که امامیه و غیر امامیه قبول دارند، این است که حضرت مهدی(عج) از فرزندان حضرت زهرا(س) است . در این زمینه، روایات فراوانی داریم که به یک نمونه اشاره می کنیم. پیامبر اعظم(ص) در روایت زیبایی ، دخت گرامی خود را به مهدی (عج) بشارت می دهد و میفرماید: بشارت بر تو که مهدی از نسل تو است[2].
2. یاد مهدی(عج) تسلی دهنده خاطر حضرت زهرا(س)
هنگامی که پیامبر(ص) در بستر مرگ بود و حضرت زهرا(س) حال پدر را مشاهده کرد، گریست و کم کم صدایش بلند شد. پیامبر(ص) سربلند کرد و علت را جویا شد. حضرت زهرا(س) عرض کرد: بعد از شما از تباهی وضایع شدن دین و عترت می ترسم.
این جا بود که او را دلداری و تسلای خاطر داد به این که مهدی امت از نسل تو ظهور می کند و ریشه گمراهی را میکَنَد[3].
3. فاطمه(س) الگوی مهدی(ع)
الگوسازی و شناساندن الگوی مناسب ازجمله روشهای اسلام برای ارائه برنامه زندگی و ارشاد به کمالات و مقامهای معنوی است.
خداوند متعالی، پیامبر(ص) وحضرت ابراهیم(ع) و پیروان واقعی او را الگو معرفی می کند[4].
درحدیث زیبایی، امام زمان4 مادر خود را الگوی نیکو معرفی می کند:
َ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة[5برخی از تشابههای این دو بزرگوار
1. حضرت زهرا(س) سرور زنان دو عالم و حضرت مهدی4 سرور خلق دو عالم است.
پیامبر(ص) فرمود: دخترم فاطمه (س) سرور زنان عالم از اولین و آخرین است[6] و امام رضا(ع) لقب سید خلق را به فرزند گرامیاش حضرت مهدی(ع) داد.[7]
2- حضرت زهرا(س) طاهره و پاک و حضرت مهدی(عج) طاهر است
طاهره و طاهر لقبی است که پیامبر اعظم(ص) به دخترش فاطمه(س) و به فرزندش حضرت مهدی(عج) داد. پیامبر فرمود: آیا نمی دانی که دخترم پاک و پاکیزه است[8]، و فرمود: خداوند در صلب امام عسکری(ع) نطفه ای مبارک، پاک و پاکیزه تعبیه کرد[9].
3- هر دو وجود مبارک هستند
از القابی که حضرت زهرادارد مبارکه و از القاب حضرت مهدی (عج) مبارک است و هر دو وجود باعث خیر و برکت هستند.
4- در بسیاری از القاب دیگر نیز با هم تشابه دارند
او زکیه هست و او زکی
او طیبه هست و او طیب
او مطهره هست و او مطهر
او تقیه هست و او تقی
او نقیه هست و او نقی
او محدثه هست و او محدث
او منصوره هست و او منصور
او صدیقه هست و او صادق المقال (راست گفتار)
او صابره هست و او صابر
او معصومه هست و او معصوم
او نور اهل آسمان هست و او نور اهل زمین
او شفیعه قیامت هست او شفیع قیامت
هر دو، ستاره درخشان و کوکب دری هستند
هر دو، غوث و فریادرس هستند
هر دو، عنایت خاصی به زوار امام حسین (ع) دارند
هر دو در دنیا زهد دارند
هر دو از عابدان زمانه هستند
هر دو با انحرافها و بدعتها مبارزه می کنند
هر دو، غم خوار مسلمانان به ویژه شیعیان هستند
هر دو در ایثار بر دیگران مقدم هستند
هر دو، مورد علاقه شدید پیامبر هستند
5- حضرت زهرا (س) مظلومه هست و حضرت مهدی(عج) مظلوم است
در زیارات حضرت زهرا می خوانیم:
ُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظلُومَة[10]
حضرت علی(ع) در ترسیم مظلومیت همسرش فرمود:
ُ إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص لَمْ تَزَلْ مَظْلُومَةً مِنْ حَقِّهَا مَمْنُوعَة[11]
فاطمه دختر پیامبر(ص) همواره ستم دیده و از حق خود محروم بود.
حضرت علی(ع) در ترسیم مظلومیت و غربت فرزندش مهدی(عج) نیز میفرماید:
صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ [12]
صاحب این امر ، همان رانده شده دور شده یگانه و تنها است.
مرحوم میرجهانی می گفت: در عالم رؤیا، مادر مظلومم حضرت فاطمه صدیقه(س) را دیدم و ایشان سه بیت شعر فارسی خواند. وقتی بیدار شدم فقط یک بیت را به یاد داشتم و آن بیت این گونه است
«دلی شکسته تر از من در آن زمانه نبود
در این زمان دل فرزند من شکسته تر است»[13]
بیایید با هم ، با شناخت آنها و عمل به وظیفههایمان در زمان غیبت ، این دو مظلوم را از مظلومیت برهانیم
[1]. حدیث لوح ، کافی، ج1، ص 527
[2] . من هو المهدی(عج) ص90 به نقل از ده منبع عامه
[3] . کشف الغمة ج3 ص 267
[4] . سوره احزاب، آیه 21 و سوره ممتحنه آیه 4 تا 6
[5] . بحارالانوار 53 178 باب 31
[6] . ( فاطمه من المهد الی اللحد،ص 166).
[7] . مرآة العقول ج26 ص 217).
[8] . فاطمه من المهد الی اللحد ،ص 121
[9] . روزگار رهایی ، ج 1 ،ص71
[10] .من لا یحضره الفقیه ، ج 2، ص 572
[11] . بحارالانوار 43 209 باب 7
[12] . بحارالانوار 51 120 باب 2
[13] . عنایات حضرت مهدی4 به علما و طلاب ص 176
گناه آگاهانه خطرناک تراست
حجتالاسلام و المسلمين قرائتي در تفسير آيه 181 سوره مبارکه بقره با اين مضمون که: «پس هرکس که آن [وصيّت را] بعد از شنيدن، تغيير دهد، گناهش تنها بر کساني است که آن را تغيير ميدهند، همانا خداوند شنوا و داناست.» نکاتي را مطرح فرمودهاند که در ادامه ميخوانيد:
1- تغيير وصيّت از سوي ديگران، حرام است.
2- حقّ مالکيّت، بعد از مرگ نيز محترم است و کسي حقّ تغيير وصيّت را ندارد.
3- گناه آگاهانه و مغرضانه، خطرناکتر است.
4- ايمان به اينکه ما در محضر خدا هستيم، بهترين عامل تقوا و دوري از تغيير و تبديل وصيّت مردم است.»
برگرفته از تفسير نور، ج 1، ص 280
توصیه جالب مرحوم احمدآقاتهرانی
روزي يکي از پزشکان متدين، به جلسه مرحوم کربلايي احمد آقا تهراني آمد. يکي از دوستان، او را به خدمت کل احمد آقا معرفي کرده و از ايشان درخواست سفارش و نصيحتي کارگشا کرد.
کل احمد آقا نيز فرمودند: « هر چيزي در عالم براي کاري است؛ و جايگاه مخصوصي دارد. اگر چيزي را در جاي غير مقتضي قرار دادي، امر نادرستي را مرتکب شده اي. انسان هم در عالم براي خدمت و بندگي آمده است. بعضي افراد به شما مراجعه مي کنند که در وضع مالي نامساعدي بسر مي برند؛ و براي درمان پولي نداشته و از پرداخت حق شما عاجزند. وظيفه معنوي شما اين است که علاوه بر آنکه آنها را بصورت رايگان معالجه مي کنيد، چيزي هم در دستشان بگذاريد، تا صرف امور عقب افتاده خود کنند. حتي اگر لازم باشد، پول نسخه و دواي آنها را هم بپردازند.» در خلال همين سخنان، شخصي گفت: الحمدالله آقاي دکتر، همين صفت را در خود پياده کرده اند. کل احمد آقا نيز در تکميل کلامشان فرمودند: « مي دانم، اما هدف از اين تکرارها اين است که قلب ها، ايمان پيدا کند و به مقام يقين برسد.»
منبع:کتاب رندعالم سوز
حضورقلب باتوجه به معانی نماز
عارف عاليقدر جناب شيخ حسنعلي نخودکي اصفهاني درباره توجه به معاني نماز فرمودند: «همچنان که اگر کسي بخواهد خوشنويس شود، به آساني ممکن نيست و بايد زحمت بکشد و مواظبت نمايد تا درست شود، و از همان اول مرتبه ممکن نيست، همچنين حضور قلب، براي انسان از ابتدا، مشکل است. بايد مقيد شد که نماز در اول وقت گزارده شود و براي انجام نمازها در اول وقت، بايد از هر کاري دست کشيد، سپس لازم است که معاني کلمات نماز را درک کرد، آنگاه نکات و مزاياي ديگر. باري سعي کنيد که معاني نماز را خوب بفهميد و در هنگام قرائت به معناي مزبور توجه نماييد.»
برگرفته از کتاب «نسخههاي شفابخش»
گوشه هایی ازسبک زندگی حضرت زهرا(س)براساس بیانات رهبرمعظم انقلاب
زنهاي مؤمن در جامعهي ما سعي کنند قدر زن ايرانيِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامي و مسلمان را بدانيد. زني که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطي نميشود و خود را وسيلهيي براي جلب چشم مرد نميداند و خود را بالاتر از اين ميداند؛ زني که شأنش را عزيزتر از اين ميشمارد که خود را عريان کند و با صورت و موي و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خويش جلب کند و هوس آنها را اشباع نمايد؛ زني که خود را در دامنهي قلهيي ميداند که در اوج آن، فاطمهيزهرا(س) - بزرگترين زن تاريخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ايراني است. اين زن بايد ديگر از اين بازيچههاي فراهم آمدهي تمدن غربي و روشهاي توطئهآميز آن، رو بگرداند و به آن بياعتنايي کند.
«يکي از خصوصياتي که در انقلاب ما بارز است، مطرح شدن مکررِ مضاعف نام مبارک حضرت زهرا سلاماللهعليها است». اين جمله را رهبر انقلاب در يکي از ديدارهايي که در روز ولادت حضرت صديقهي طاهره سلاماللهعليها بزگرار شد، فرمودند و همگان را به حفظ ارتباط معنوي با حضرات معصومين عليهمالسلام دعوت کردند.
مجموعهاي از بيانات حضرت آيتالله خامنهاي دربارهي سبک زندگي دخت گرامي پيامبر اسلام در پنج سرفصلِ «رابطه با خدا؛ مدافع ولايت؛ همسر اميرالمؤمنين عليهالسلام؛ امابيها و الگوي زن مسلمان ايراني» تدوين و منتشر شده است.
فصل اول: رابطه با خدا
حضرت زهرا سلامالله عليها در نقش بندگي خدا
درس زندگي حضرت زهرا براي ما عزيزان من، جوانان عزيز! امروز در دوران جمهوري اسلامي اين فرصت براي آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگي کنند، مؤمنانه زندگي کنند، با عفّت زندگي کنند. درس زندگي صدّيقهي طاهره، فاطمهي زهرا(سلاماللهعليها) اين است براي ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگي کردن؛ همچنانکه آن بزرگوار يکپارچه معنويّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقيَّةِ النَّقيَّةِ [الرَّضيَّة] الزَّکيَة؛ پاکي و آراستگي و تقوا و نورانيّت آن بزرگوار، همان چيزي است که در طول تاريخ تشيّع بر معارف ما سايهافکن بوده است. بيانات در ديدار جمعي از مداحان اهل بيت عليهمالسلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
اساس زندگي مؤمنانه صداقت در بندگي است
ازرفتارامام رضا(ع)درس بگیریم!!
يکي از صفات امام علي بن موسي الرضا عليه السلام «رئوف» است. جلوه اين مهرباني در زندگي آن امام همام بسيار زياد است. رفتاري که گاهي در برخورد با کينه توزان و غرض ورزان به نمايش گذاشته مي شود؛ و گاهي در برخورد با افراد نادان و جاهل؛ گاهي در کمک به فقرا و دستگيري از آنان و در مواقعي در همنشيني با فرودستان و خدمتکاران. همچنين بايد با دقت به بررسي اين رفتار امام رضا عليه السلام در کنار حاکم جامعه اسلامي آن دوران که با تشريفات زياد زندگي مي کند پرداخت. آيا اين رفتار خود مبارزه اي عليه دستگاه حاکم نبود؟
امام رضا (ع) و مدارا با فاميل بد
يکي از برادران امام رضا عليه السلام شخصي به نام عباس است. او فردي تندخود و بد کردار بود و از امام رضا عليه السلام به خاطر جايگاهي که خداوند به ايشان داده بود کينه در دل داشت. بعد از شهادت امام موسي بن جعفر عليهما السلام، اين برادر عليه امام رضا عليه السلام نزد قاضي شهر شکايت نمود. او مدعي بود که پدرشان در متن وصيتنامه چيزي نوشته است که امام هشتم به آن عمل نمي کند. او خطاب به قاضي چنين مي گويد: «در اين وصيتنامه گنجي براي ما نهفته است. اما اين برادرم [امام رضا] ما را از آن محروم کرده و مي خواهد به تنهايي از آن استفاده کند.»