گوشه هایی ازسبک زندگی حضرت زهرا(س)براساس بیانات رهبرمعظم انقلاب
زنهاي مؤمن در جامعهي ما سعي کنند قدر زن ايرانيِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامي و مسلمان را بدانيد. زني که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطي نميشود و خود را وسيلهيي براي جلب چشم مرد نميداند و خود را بالاتر از اين ميداند؛ زني که شأنش را عزيزتر از اين ميشمارد که خود را عريان کند و با صورت و موي و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خويش جلب کند و هوس آنها را اشباع نمايد؛ زني که خود را در دامنهي قلهيي ميداند که در اوج آن، فاطمهيزهرا(س) - بزرگترين زن تاريخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ايراني است. اين زن بايد ديگر از اين بازيچههاي فراهم آمدهي تمدن غربي و روشهاي توطئهآميز آن، رو بگرداند و به آن بياعتنايي کند.
«يکي از خصوصياتي که در انقلاب ما بارز است، مطرح شدن مکررِ مضاعف نام مبارک حضرت زهرا سلاماللهعليها است». اين جمله را رهبر انقلاب در يکي از ديدارهايي که در روز ولادت حضرت صديقهي طاهره سلاماللهعليها بزگرار شد، فرمودند و همگان را به حفظ ارتباط معنوي با حضرات معصومين عليهمالسلام دعوت کردند.
مجموعهاي از بيانات حضرت آيتالله خامنهاي دربارهي سبک زندگي دخت گرامي پيامبر اسلام در پنج سرفصلِ «رابطه با خدا؛ مدافع ولايت؛ همسر اميرالمؤمنين عليهالسلام؛ امابيها و الگوي زن مسلمان ايراني» تدوين و منتشر شده است.
فصل اول: رابطه با خدا
حضرت زهرا سلامالله عليها در نقش بندگي خدا
درس زندگي حضرت زهرا براي ما عزيزان من، جوانان عزيز! امروز در دوران جمهوري اسلامي اين فرصت براي آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگي کنند، مؤمنانه زندگي کنند، با عفّت زندگي کنند. درس زندگي صدّيقهي طاهره، فاطمهي زهرا(سلاماللهعليها) اين است براي ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگي کردن؛ همچنانکه آن بزرگوار يکپارچه معنويّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقيَّةِ النَّقيَّةِ [الرَّضيَّة] الزَّکيَة؛ پاکي و آراستگي و تقوا و نورانيّت آن بزرگوار، همان چيزي است که در طول تاريخ تشيّع بر معارف ما سايهافکن بوده است. بيانات در ديدار جمعي از مداحان اهل بيت عليهمالسلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
اساس زندگي مؤمنانه صداقت در بندگي است
ميخواهم عرض کنم که ارزش فاطمهي زهرا (سلاماللهعليها) به عبوديت و بندگي خداست. اگر بندگي خدا در فاطمهي زهرا(سلاماللَّهعليها) نبود، او صديقهي کبري نبود. صدّيق يعني چه؟ صدّيق کسي است که آنچه را ميانديشد و ميگويد، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه اين صدق بيشتر باشد، ارزش انسان بيشتر است؛ ميشود صدّيق؛ «اولئک مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين». «صدّيقين» پشت سر «نبيين»اند. اين بزرگوار صديقه کبري است؛ يعني برترين زن صديق. اين صديق بودن به بندگي خداست. اگر بندگي خدا نميکرد، صدّيقهي کبري نميشد. اساس، بندگي خداست. برادران و خواهران عزيز! من و شما بايد دنبال عبوديت خدا باشيم. تمجيد از فاطمهي زهرا نتيجهاش بايد اين باشد. بيانات در ديدار جمعي از مداحان ۱۳۸۴/۰۵/۰۵حضرت زهرا سلاماللهعليها اسوه عبادت و حقطلبي
ما بايد راه فاطمهي زهرا (سلاماللَّهعليها) را برويم. ما هم بايد گذشت کنيم، ايثار کنيم، اطاعت خدا کنيم، عبادت کنيم. مگر نميگوييم که «حتّي تورّم قدماها« اينقدر در محراب عبادت خدا ايستاد! ما هم بايد در محراب عبادت بايستيم. ما هم بايد ذکر خدا بگوييم. ما هم بايد محبت الهي را در دلمان روزبهروز زياد کنيم. مگر نميگوييم که با حال ناتواني به مسجد رفت، تا حقي را احقاق کند؟ ما هم بايد در همهي حالات تلاش کنيم، تا حق را احقاق کنيم. ما هم بايد از کسي نترسيم. مگر نميگوييم که يکتنه در مقابل جامعهي بزرگ زمان خود ايستاد؟ بيانات در ديدار جمعي از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
ايثار و از خودگذشتگي در زندگي
مگر نميگوييم که آن بزرگوار کاري کرد که سورهي دهر دربارهي او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ايثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قيمت گرسنگي کشيدن خود؛ «و يؤثرون علي انفسهم ولو کان بهم خصاصه»(حشر: ۹) ما هم بايد همين کارها را بکنيم. اين نميشود که ما دم از محبت فاطمهي زهرا(سلاماللهعليها) بزنيم، در حالي که آن بزرگوار براي خاطر گرسنگان، نان را از گلوي خود و عزيزانش - مثل حسن و حسين(عليهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(عليهالسّلام) - بريد و به آن فقير داد؛ نه يک روز، نه دو روز؛ سه روز! ما ميگوييم پيرو چنين کسي هستيم؛ ولي ما نه فقط نان را از گلوي خود نميبُريم که به فقرا بدهيم، اگر بتوانيم، نان را از گلوي فقرا هم ميبُريم! اين رواياتي که در باب علامات شيعه هست، ناظر به همين است؛ يعني شيعه بايستي آنطوري عمل کند. ما بايد زندگي آنها را در زندگي خود - ولو به صورت ضعيف - نمايش بدهيم. بيانات در ديدار جمعي از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
فصل دوم: مدافع ولايت
حضرت زهرا سلامالله عليها بهعنوان عضوي از جامعه ولايي
ايستادگي و موقعشناسي در سن جواني در قضيهي حضرت صدّيقهي طاهره سلاماللهعليها، نکات خيلي مهمّي وجود دارد؛ ليکن يک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابي تطبيق ميکند، اين است که همهي اين افتخارات و کارهاي بزرگ و مقامات عاليِ معنوي و دستنيافتنيِ آن انسان والا و آن زنِ بينظير تاريخ بشر و سيّدهي زنان عالم، و ضمناً همهي آن صبرها و ايستادگيها و موقعشناسيها و کلمات پرباري که در اين زمانها از ايشان صادر شده است - همهي اين حوادث بزرگ - در دوران کوتاه جواني اين بزرگوار اتّفاق افتاده است. يک وقت اين قضيه را به عنوان يک موضوع مرثيهسرايي مطرح ميکنيم و ميگوييم که اين بزرگوار سنّ کمي داشتند يا جوان بودند، که اين، موضوعِ مصيبتخواني و مرثيهسرايي ميشود. يک وقت اين را به عنوان يک امر قابل تدبّر و حاوي درسها ميدانيم و با اين چشم نگاه ميکنيم؛ آن وقت اهميت ويژهاي پيدا ميکند. بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان سپاه ۱۳۷۶/۰۶/۲۶
شبيهترين شخص به رسول خدا
دربارهي فاطمهي زهرا سلاماللهعليها، هرچه بگوييم، کم گفتهايم و حقيقتاً نميدانيم که چه بايد بگوييم و چه بايد بينديشيم. به قدري ابعاد وجود اين انسيّهي حوراء، اين روح مجرّد و اين خلاصهي نبوّت و ولايت براي ما پهناور و بيپايان و درک ناشدني است که حقيقتاً متحيّر ميمانيم. اگر به کتابهايي که دربارهي فاطمهي زهرا سلاماللهعليها بهوسيلهي محدّثين اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنيد، روايات بسياري را ميبينيد که از زبان پيغمبر صلّياللَّهعليهوآلهوسلّم در ستايش صدّيقهي طاهره عليهاسلام صادر شده است و يا رفتار پيغمبر با آن بزرگوار را نقل ميکنند. اين حديث معروف از عايشه است که گفت: «والله ما رأيت في سمته و هديه اشبه برسولالله صلّياللهعليهوآلهوسلّم من فاطمة»؛ هيچ کس را از لحاظ هيأت، چهره، سيما، درخشندگي و حرکات و رفتار، شبيهتر از فاطمه به پيغمبر اکرم نديدم.» بيانات در ديدار جمعي از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳
اول ديگران بعد خودمان!
امام حسن مجتبي عليهالصّلاةوالسّلام ميگويد: شبي - شب جمعهاي - مادرم به عبادت ايستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتي انفجرت عمود الصبح». تا وقتي که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، عليهالصّلاةوالسّلام، ميگويد - طبق روايت - شنيدم که دائم مؤمنين و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ براي مسائل عمومي دنياي اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «يا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعين لنفسک کما تدعين لغيرک» «يک دعا براي خودت نکردي! يک شب تا صبح دعا، همه براي ديگران!؟» در جواب فرمود: «يا بني، الجار ثم الدار» «اول ديگران بعد خود ما!» اين، آن روحيهي والاست. بيانات در ديدار جمعي از زنان
۱۳۷۱/۰۹/۲۵
دفاع عالمانه از ولايت
ايشان در محيط علم هم يک دانشمند والاست. آن خطبهاي که فاطمهي زهرا سلام الله عليها در مسجد مدينه، بعد از رحلت پيغمبر ايراد کرده است، خطبهاي است که به گفتهي علامهي مجلسي، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان بايد بنشينند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» اينقدر پرمغز است! از لحاظ زيبايي هنري، مثل زيباترين و بلندترين کلمات نهجالبلاغه است. فاطمهي زهرا سلاماللهعليها ميرود در مسجد مدينه، در مقابل مردم ميايستد و ارتجالاً حرف ميزند! شايد يک ساعت، با بهترين و زيباترين عبارات و زبدهترين و گزيدهترين معاني صحبت کرده است. بيانات در ديدار جمعي از زنان
۱۳۷۱/۰۹/۲۵
فصل سوم. همسر اميرالمؤمنين عليهالسلام
حضرت زهرا سلامالله عليها بهعنوان همسر
مهريه و جهيزيه ساده در دوران پس از هجرت، در آغاز سنين تکليف، وقتي فاطمهي زهرا سلام اللَّه عليها، با عليبنابيطالب عليهالصّلاةوالسّلام، ازدواج ميکند، آن مهريه و آن جهيزيهي اوست؛ که همه شايد ميدانيد که با چه سادگي و وضع فقيرانهاي، دختر اول شخص دنياي اسلام، ازدواج خود را برگزار ميکند. زندگي فاطمهي زهرا سلاماللَّهعليها از همهي ابعاد، زندگياي همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالي روحي يک انسان است. بيانات در ديدار جمعي از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵ ما بايد شايستگي خود را ثابت کنيم. مگر نميگوييم که جهيزيهي آن بزرگوار چيزهايي بود که انسان با شنيدن آنها اشکش جاري ميشود؟ مگر نميگوييم که اين زن والامقام، براي دنيا و زيور دنيا هيچ ارزشي قائل نبود؟ مگر ميشود که روزبهروز تشريفات و تجملگرايي و زر و زيور و چيزهاي پوچ زندگي را بيشتر کنيم و مهريهي دخترانمان را زيادتر نماييم؟! بيانات در ديدار جمعي از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
الگوي تعامل زن و شوهر
مگر هر کسي ميتواند همسر اميرالمؤمنين باشد؟ عظمت علي آنگونه است که کوههاي عظيم را در مقابل خود آب ميکند. نَفْس همسري اميرالمؤمنين، يک نشانهي بزرگ عظمت است؛ ليکن شما ببينيد تعامل اين زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف ميزنند؛ چگونه زندگي ميکنند؛ چگونه اين زندگيِ الگو و نمونهي تاريخ را اداره ميکنند و چگونه هرکدام نقشي به عهده ميگيرند! بيانات در ديدار جمعي از مداحان ۱۳۷۷/۰۷/۱۹
همسر رزمندهاي که دائما در جبهه است …
يک وقت انسان فکر ميکند که شوهرداري، يعني انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تر و تميز و پتو را پهن کند و مثل قديميها تشکچه بگذارد که آقا از اداره يا از دکان بيايد! شوهرداري که فقط اين نيست. شما ببينيد شوهرداري فاطمهي زهرا سلاماللَّهعليها چگونه بود. در طول ده سالي که پيامبر در مدينه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت اميرالمؤمنين عليهماالسّلام با همديگر زن و شوهر بودند. در اين نُه سال، جنگهاي کوچک و بزرگي ذکر کردهاند - حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده - که در اغلب آنها هم اميرالمؤمنين عليهالسّلام بوده است. حالا شما ببينيد، او خانمي است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ ميماند - اين قدر جبهه وابستهي به اوست - از لحاظ زندگي هم وضع روبهراهي ندارند؛ همان چيزهايي که شنيدهايم… حقيقتاً زندگي فقيرانهي محض داشتند؛ در حالي که دختر رهبري هم هست، دختر پيامبر هم هست، يک نوع احساس مسؤوليت هم ميکند. ببينيد انسان چقدر روحيه قوي ميخواهد داشته باشد تا بتواند اين شوهر را تجهيز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عيال و گرفتاريهاي زندگي خالي کند؛ به او دلگرمي دهد؛ بچهها را به آن خوبي که او تربيت کرده، تربيت کند. حالا شما بگوييد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام، امام بودند و طينت امامت داشتند؛ زينب عليهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا سلاماللَّهعليها او را در همين مدت نُه سال تربيت کرده بود. بعد از پيامبر هم که ايشان مدّت زيادي زنده نماند. بيانات در ديدار جمعي از جوانان ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
زني که شوهرش حتي يکبار از او نرنجيد …
جهاد آن بزرگوار در ميدانهاي مختلف، يک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولايت؛ در حمايت از پيغمبر؛ در نگهداري بزرگترين سردار اسلام، يعني اميرالمؤمنين که شوهر او بود. اميرالمؤمنين دربارهي فاطمهي زهرا سلام اللَّه عليها فرمود: «ما اغضبني و لا خرج من امري.» يکبار اين زن در طول دوران زناشويي، مرا به خشم نياورد و يکبار از دستور من سرپيچي نکرد. فاطمهي زهرا سلام اللَّه عليها با آن عظمت و جلالت، در محيط خانه، يک همسر و يک زن است؛ آنگونه که اسلام ميگويد. بيانات در ديدار جمعي از زنان
۱۳۷۱/۰۹/۲۵
ازدواج در جامعه ما بايد مثل ازدواج فاطمه زهرا (سلاماللهعليها) باشد ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشريفات و سختگيريها کم شد. نگذاريد دوباره به خانهي اول برگرديم. پدران و مادران، نسبت به مقدّمات غير لازمِ ازدواج سختگيري نکنند؛ جوانان که سختگيرييي ندارند. بگذارند ازدواج اسلامي انجام بگيرد. بگذارند ازدواج براي دختر مسلمان و زن جواني که در محيط اسلامي است، مثل ازدواج فاطمهي زهرا (س) باشد؛ ازدواجي با پيوند عشقي معنوي و الهي و جوششي بينظير ميان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاري و همسري به معناي واقعي بين دو عنصر الهي و شريف، اما بيگانه از همهي تشريفات و زروزيورهاي پوچ و بيمحتواي ظاهري. اين است ازدواج درست زن مسلمان و تربيت فرزند و ادارهي محيط خانه و البته انديشيدن و پرداختن به همه چيز جامعه و دين و دانش و فعاليت اجتماعي و سياسي. اسلام، اين است. بيانات در ديدار با جمع کثيري از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
فصل چهارم. ام ابيها
حضرت زهرا سلامالله عليها بهعنوان دختر و مادر
خدمت به پدر راهي براي کمال انساني
مسائل معنوي تا حدود زيادي به فضايل عملي ارتباط پيدا ميکند. يعني به آنچه که از تلاش فاطمهي زهرا سلاماللَّهعليها ناشي ميشود. مفت نميدهند و بدون دليل نميبخشند. عمل انسان - در حد بالايي - در احراز فضايل و مناقب تأثير ميکند. دختري که در کورهي گداختهي مبارزات سخت پيغمبر در مکه متولد شد و در شعب ابيطالب يار و غمگسار پدر بود.اين دختر مثل يک فرشتهي نجات براي پيغمبر؛ مثل مادري براي پدر خود؛ مثل پرستار بزرگي براي آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمل کرد. غمگسار پيغمبر شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ايمان خود را تقويت کرد، خودسازي کرد و راه معرفت و نور الهي را به قلب خود باز کرد. اينهاست آن ويژگيهايي که آدمي را به کمال ميرساند. بيانات در ديدار جمعي از زنان
۱۳۷۱/۰۹/۲۵
تسليبخش پيغمبر
شما ببينيدحضرت[فاطمه(سلاماللهعليها)] چگونه زندگي کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکي بود، با آن پدرِ به اين عظمت کاري کرد که کنيهاش را امّابيها - مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پيامبر رحمت و نور، پديدآورندهي دنياي نو و رهبر و فرماندهي عظيم آن انقلاب جهاني - انقلابي که بايد تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بيخود که نميگويند امّابيها! ناميدن آن حضرت به اين کنيه، به دليل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعبابيطالب - با آنهمه سختيهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خديجه از دنيا رفت و پيغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پيغمبر در مدّت کوتاهي با دو حادثهي وفات خديجه و وفات ابيطالب شکست. به فاصلهي کمي اين دو شخصيّت از دست پيغمبر رفتند و پيغمبر احساس تنهايي کرد. فاطمهي زهرا سلاماللهعليها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهاي کوچک خود غبار محنت را از چهرهي پيغمبر زدود. امّابيها؛ تسلّيبخش پيغمبر. اين کُنيت از آن ايام نشأت گرفت. بيانات در ديدار جمعي از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳
تربيت فرزنداني که الگوي بشريتند
زندگي فاطمهي زهرا سلاماللهعليها از همهي ابعاد، زندگياي همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالي روحي يک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و ميدانهاي جنگ است؛ اما در عين مشکلات محيط و زندگي، فاطمهي زهرا سلامالله عليها، مثل کانوني براي مراجعات مردم و مسلمانان است. او دختر کارگشاي پيغمبر است و در اين شرايط، زندگي را با کمال سرافرازي به پيش ميبرد: فرزنداني تربيت ميکند مثل حسن و حسين و زينب؛ شوهري را نگهداري ميکند مثل علي و رضايت پدري را جلب ميکند مثل پيغمبر! راه فتوحات و غنايم که باز ميشود، دختر پيغمبر ذرهاي از لذتهاي دنيا و تشريفات و تجملات و چيزهايي را که دل دختران جوان و زنها متوجه آنهاست، به خود راه نميدهد. عبادت فاطمهي زهرا، سلام اللَّه عليها، يک عبادت نمونه است. بيانات در ديدار جمعي از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
تربيت نسل معرفت و معنويت
تطبيق سورهي کوثر با فاطمهي زهرا (سلاماللهعليها) يک تطبيق مصداقي درست است؛ اين همه برکات بر خاندان پيغمبر، بر يکايک ائمهي هدي (عليهمالسّلام)! عالم پُر است از نغمههاي دلنواز فردي و اجتماعي و دنيائي و اخروي که از اين حنجرههاي پاک برخاسته؛ حسينبن علي، زينب کبري، امام حسن مجتبي، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببينيد چه غوغائي است در عالم معرفت، در عالم معنويت، در بزرگراه هدايت از کلمات اين بزرگواران و درسهاي آنها و معارف آنها! اين نسل فاطمهي زهراست. بيانات در ديدار مداحان اهل بيت(ع) به مناسبت ميلاد حضرت فاطمهي زهرا(س) ۱۳۸۶/۰۴/۱۴
فصل پنجم. الگوي زن مسلمان ايراني
زني که اسلام ميخواهد بسازد
اسلام، فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتي - را به عنوان نمونه و اسوهي زن معرفي ميکند. آن، زندگي ظاهري و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوري و فداکاري و شوهرداري و مادري و همسري و مهاجرت و حضور در همهي ميدانهاي سياسي و نظامي و انقلابي و برجستگي همه جانبهي او که مردهاي بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار ميکرد، اين هم مقام معنوي و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحيفه و تضرّع و ذات ملکوتي و درخشندگي عنصر معنوي و همپايه و هموزن و همسنگ اميرالمؤمنين و پيامبر بودن اوست. زن، اين است. الگوي زني که اسلام ميخواهد بسازد، اين است. بيانات در ديدار با جمع کثيري از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
الگويي براي فهم درست و هوشياري در موقعيتها
فاطمهي زهرا و زينب کبري (سلاماللهعليهما) زنان الگو و نمونهي اسلامند. زن امروز دنيا الگو ميخواهد. اگر الگوي او زينب و فاطمهي زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشياري در درک موقعيتها و انتخاب بهترين کارها؛ و لو با فداکاري و ايستادن پاي همه چيز براي انجام تکليف بزرگي که خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلماني که الگويش فاطمهي زهرا يا زينب کبري (عليهماالسّلام) باشد، اين است. اگر زن به فکر تجملات و خوشگذرانيها و هوسهاي زودگذر و تسليم شدن به احساسات بيبنياد و بيريشه باشد، نميتواند آن راه را برود؛ بايد اين وابستگيها را که مثل تار عنکبوت بر پاي يک انسان رهروست، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود؛ کمااينکه زن ايراني در دوران انقلاب و در دوران جنگ همين کار را کرد، و انتظار اين است که در همهي دوران انقلاب همين کار را بکند. بيانات در ديدار جمعي از پرستاران ۱۳۷۰/۰۸/۲۲
الگوي زن مسلمان ايراني زنهاي مؤمن در جامعهي ما سعي کنند قدر زن ايرانيِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامي و مسلمان را بدانيد. زني که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطي نميشود و خود را وسيلهيي براي جلب چشم مرد نميداند و خود را بالاتر از اين ميداند؛ زني که شأنش را عزيزتر از اين ميشمارد که خود را عريان کند و با صورت و موي و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خويش جلب کند و هوس آنها را اشباع نمايد؛ زني که خود را در دامنهي قلهيي ميداند که در اوج آن، فاطمهيزهرا(س) - بزرگترين زن تاريخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ايراني است. اين زن بايد ديگر از اين بازيچههاي فراهم آمدهي تمدن غربي و روشهاي توطئهآميز آن، رو بگرداند و به آن بياعتنايي کند. بيانات در ديدار با جمع کثيري از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
الگويي براي درس گرفتن و گرايش قلبهاوابسته شدن جوانان
فاطمهي زهرا (سلاماللهعليها) را که ميخواهيد معرفي کنيد، آنچنان معرفي کنيد که يک انسان مسلمان، يک زن مسلمان، يک جوان مسلمان از آن زندگي درس بگيرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمهي قداست و طهارت و حکمت و معنويت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگي کند. اين، طبيعت انسان است. ما انسانها تابع و متمايل به کماليم. اگر بتوانيم کمال را در خودمان ايجاد کنيم، ميکنيم؛ اگرنه، آن کسي که صاحب کمال است، به طور طبيعي انسان به او گرايش دارد. بيانات در ديدار جمعي از مداحان
۱۳۸۹/۰۳/۱۳
رمز «يازهرا»
هيچ کس - نه امام بزرگوار، نه بزرگان انقلاب - در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت که رمز «يا زهرا» براى حملاتتان بگذاريد، يا سربند «يا زهرا» ببنديد؛ اما هرچه که شما نگاه ميکنيد، در طول دوران دفاع مقدس، اسم مبارک حضرت زهرا از همهى نامهاى مطهر و مبارک ديگر بيشتر مطرح است، بيشتر آورده ميشود؛ همچنين نام مبارک حضرت بقيةالله (ارواحنا فداه). اين دو نام در انقلاب، به طور طبيعى، بدون دستور، بدون يک مطالعهى قبلى، همين طور از دلها و از ايمانها و از عواطف روئيده است؛ اين نشانهى مبارکى است؛ نشانهى توجه آن بانوى دو عالم، آن عنصر ملکوتىِ الهىِ بىنظير در عرصهى وجود از لحاظ نورانيت - بعد از پدر بزرگوار و اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) - است.
برگرفته ازسایت مهرخانه