حضورقلب باتوجه به معانی نماز
عارف عاليقدر جناب شيخ حسنعلي نخودکي اصفهاني درباره توجه به معاني نماز فرمودند: «همچنان که اگر کسي بخواهد خوشنويس شود، به آساني ممکن نيست و بايد زحمت بکشد و مواظبت نمايد تا درست شود، و از همان اول مرتبه ممکن نيست، همچنين حضور قلب، براي انسان از ابتدا، مشکل است. بايد مقيد شد که نماز در اول وقت گزارده شود و براي انجام نمازها در اول وقت، بايد از هر کاري دست کشيد، سپس لازم است که معاني کلمات نماز را درک کرد، آنگاه نکات و مزاياي ديگر. باري سعي کنيد که معاني نماز را خوب بفهميد و در هنگام قرائت به معناي مزبور توجه نماييد.»
برگرفته از کتاب «نسخههاي شفابخش»
چراگناه غیبت اززنابیشتراست؟
بهترين پاسخ براي اين سوال را رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بيان فرموده اند. در موضوع غيبت، روايتي از پيامبراسلام(ص) نقل شده که در اين روايت رسول خدا (ص) وصايايي را به ابوذر مي فرمايند که از اين وصايا اين جمله معروف است:
« يَا أَبَاذَر إِيَّاکَ وَ الْغِيبَةَ فَإِنَّ الْغِيبَةَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا؛ از غيبت دوري کن. چون غيبت از زنا سخت تر است» . اما در ادامه حضرت در بيان علت سخت تر بودن غيبت به نسبت زنا برآمده و فرمودند: «لِأَنَّ الرَّجُلَ يَزْنِي فَيَتُوبُ إِلَى اللَّهِ فَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الْغِيبَةُ لَا تُغْفَرُ حَتَّى يَغْفِرَهَا صَاحِبُهَا» يعني علت سخت تر بودن اين است که شخص زناکار مي تواند توبه کند و خداوند متعال توبه او را قبول نمايد. اما در غيبت تا زماني که شخص غيبت شونده ،از غيبت کننده راضي نشود و وي را نبخشد، قابل بخشش نيست».
با توجه به متن روايت، آشکار مي گردد که بحث از جهت بيش تر يا کم تر بودن گناه غيبت به نسبت زنا نيست بلکه بحث در باره سخت تر بودن پذيرش توبه غيبت کننده، نسبت به زنا کننده است.
برگرفته ازتبیان
آیاایمان واعتقادبه خدادرآخرین لحظه عمرموردپذیرش است؟
در روايات بسياري از ائمه معصومين (ع) در خصوص نهي از اعتماد به غير خداوند و بياعتمادي به او و علل و ثمرات آن، مطالب ارزشمندي بيان گرديده و نيز اشاره شده است که اعتقاد به خداوند در واپسين لحظات عمر و از روي اضطرار هيچ گاه مثمر ثمر نخواهد بود چنانچه در اين باره روايت گرديده که ابراهيم بن محمد همداني نقل کرده است: به ابيالحسن الرضا (ع) عرض کردم: به چه سبب خداوند فرعون را که به او ايمان آورده و به يگانگي او اعتراف کرده بود غرق کرد؟ حضرت فرمودند: به سبب اين که فرعون زماني که عذاب الهي را مشاهده کرد ايمان آورد، ايمان در هنگامي که عذاب خدا فرا ميرسد پذيرفته نيست و اين حکم خداست که در گذشته و حال جاري است، چنان که در قرآن فرموده است: فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکينَ، فَلَمْ يَکُ يَنْفَعُهُمْ إيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا؛ آن گاه که عذاب ما را ديدند گفتند ما به خداوند يکتا ايمان آورديم و به آنچه شريک خدا گرفتيم کافر شديم، اما ايمان آنها پس از ديدن عذاب ما به آنها سودي نبخشيد.
همچنين خداوند فرموده است: يَوْمَ يَأْتي بَعْضُ آياتِ رَبِّکَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ في إيمانِها خَيْراً؛ روزي که برخي نشانههاي عذاب پروردگارت فرا رسد، در آن روز هيچ کس را ايمان سود نبخشد اگر پيش از اين ايمان نياورده و در ايمان خود کسب خير و سعادت نکرده باشد.
پس فرعون اين چنين بود و هنگامي که خود را دستخوش غرق و نابودي ديد گفت: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ؛ اينک من ايمان آوردم که هيچ خدايي جز آن که بنياسرائيل بدو ايمان آوردند وجود ندارد و من هم تسليم فرمان او هستم. از اين رو به او گفته شد: آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدينَ، فَالْيَوْمَ نُنَجِّيکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آيَةً؛ به او خطاب شدحالا؟! دير است. تو پيش از اين نافرماني کردي و از تبهکاران بودي امروز پيکر بيجان تو را ميرهانيم تا براي آيندگان عبرتي باشد. اين حديث براي کسي که بخواهد پند و عبرت گيرد عبرت و موعظه است، زيرا ايمان به خدا و بازگشت به او در هنگامي که درهاي نجات بر روي انسان بسته شده و نوميدي بر دل او سايه افکنده ايمان نيست، بلکه ايمان اعتقاد به خدا و تسليم در برابر اراده او در هر دو حالت اميد و نوميدي است.
منابع: 1-قرآن کريم، سوره رعد: آيه 28؛ سوره انعام: آيه 158؛ سوره يونس: آيه 90-91.
2-فضل الله محمدجواد، تحليلي از زندگاني امام رضا (ع): 260.
کمترین درجه کفرچیست؟
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم : کمترين درجه کفر ، اين است که آدمى از برادر خود سخنى بشنود و آن را نگه دارد تا (روزى) به وسيله آن رسوايش گرداند ؛ اينان از خير و خوبى بى نصيبند .
بحار الأنوار : 78/276/112 منتخب ميزان الحکمة : 492
بیناترین چشم کدام است؟
امام حسن مجتبی (ع): بيناترين چشم ها آن است که در خير نفوذ کند (خوبي ها و خيرها را ببيند) شنواترين گوش ها آن است که پند را حفظ کند و به آن عمل کند، سالم ترين قلب ها آن است که از (آلودگى) شک و شبهه، پاک باشد. تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص: 235
مختارثقفی ازدیدگاه آیت الله بهجت
14ربيع الثاني ياد آور روز شکل گيري قيام مختار ثقفي در همين روز مي باشد. به همين منظور پس از توضيحي مختصر پيرامون قيام مختار، به گفتاري از مرحوم آيت الله بهجت درباره ايشان اشاره مي کنيم. قيام مُختار، جنبشي به رهبري مختار بن ابي عبيد ثقفي با هدف خونخواهي از شهداي کربلا. اين قيام در سال ۶۶ قمري در کوفه شروع شد و در آن بسياري از عاملان شهادت امام حسين(ع) و يارانش از جمله عبيدالله بن زياد، عمر بن سعد، شمر بن ذي الجوشن و سنان بن انس کشته شدند. قيام مختار با نام محمد بن حنفيه صورت گرفت. برخي عالمان شيعه معتقدند که مختار با دستور امام سجاد(ع) قيام کرده است.
مختار در زمان واقعه کربلا در زندان بود. او پس از آزادي به دنبال انتقام از قاتلان امام حسين(ع) برآمد. ابتدا با عبدالله بن زبير که در حجاز به مبارزه با يزيد بر خاسته بود، همراه شد، ولي در بين راه وي را همعقيده خود نديد و از او فاصله گرفت و براي برپايي قيام راهي کوفه شد.
حضرت آيت الله بهجت درباره شخصيت مختار اينگونه فرموده اند: [مختار] کسي را [براي دستگيري عمر سعد] فرستاد و آن شخص اماننامهاي [همراه] داشت؛ به عمرسعد نشان داد و گفت: اين امان تو است. مختار به فرستادهاش گفته بود: اگر عمر سعد به غلامش گفت عصاي من را بياور، تو گردنش را بزن. مرادش از عصا، شمشير است، ميخواهد با شما بجنگد. عمر سعد گفت: عصاي مرا بياوريد. آنها هم سرش را زدند و بهحسب اين نقل، سرش را بردند پيش مختار. مختار گفت: ابنزياد را کشتم عمربنسعد را هم کشتم، شمر را هم کشتم. در روايتي دارد که «محمدبناشعث را هم کشتم». بعد از اين گفت: «ديگر اگر الآن بميرم، غصهاي ندارم». [بااينکه] نزديک نه ماه بيشتر رياستش طول نکشيد، گفت: اگر بميرم، غصهاي ندارم. [قبل از اين] در زندان [کوفه] ميثم به مختار گفت: تو قاتلان سيدالشهدا عليهالسلام را ميکشي.
برخي خيلي با مختار بد هستند؛ بهخاطر اينکه ميگفتند: «کذاب است؛ چون محمدبنحنفيه و زينب کبري و… او را وکيل و رئيس نکردهاند و اين خودش ادعا ميکند که من مقاصد آنها را اجرا ميکنم». اسمش را کذاب گذاشتند. حتي مختار خادمي داشت به اسم جبرئيل. وقتي صدايش ميزد: جبرئيل! اينها ميگفتند: ببينيد! ادعاي نبوت دارد و ميگويد جبرئيل بر او نازل ميشود. اما ميشود گفت: مختار در فصاحت و بلاغت، بعد از معصومين عليهمالسلام اول بوده است. يک نماز عجيبي ميخواند و مسلسل خطبهاي ميخواند که همۀ عباراتش صحيح و عالي و عجيب و غريب بوده است.
رحمت واسعه، ص۱۱۶ و ۱۱۷
گوشه هایی ازسبک زندگی حضرت زهرا(س)براساس بیانات رهبرمعظم انقلاب
زنهاي مؤمن در جامعهي ما سعي کنند قدر زن ايرانيِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامي و مسلمان را بدانيد. زني که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطي نميشود و خود را وسيلهيي براي جلب چشم مرد نميداند و خود را بالاتر از اين ميداند؛ زني که شأنش را عزيزتر از اين ميشمارد که خود را عريان کند و با صورت و موي و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خويش جلب کند و هوس آنها را اشباع نمايد؛ زني که خود را در دامنهي قلهيي ميداند که در اوج آن، فاطمهيزهرا(س) - بزرگترين زن تاريخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ايراني است. اين زن بايد ديگر از اين بازيچههاي فراهم آمدهي تمدن غربي و روشهاي توطئهآميز آن، رو بگرداند و به آن بياعتنايي کند.
«يکي از خصوصياتي که در انقلاب ما بارز است، مطرح شدن مکررِ مضاعف نام مبارک حضرت زهرا سلاماللهعليها است». اين جمله را رهبر انقلاب در يکي از ديدارهايي که در روز ولادت حضرت صديقهي طاهره سلاماللهعليها بزگرار شد، فرمودند و همگان را به حفظ ارتباط معنوي با حضرات معصومين عليهمالسلام دعوت کردند.
مجموعهاي از بيانات حضرت آيتالله خامنهاي دربارهي سبک زندگي دخت گرامي پيامبر اسلام در پنج سرفصلِ «رابطه با خدا؛ مدافع ولايت؛ همسر اميرالمؤمنين عليهالسلام؛ امابيها و الگوي زن مسلمان ايراني» تدوين و منتشر شده است.
فصل اول: رابطه با خدا
حضرت زهرا سلامالله عليها در نقش بندگي خدا
درس زندگي حضرت زهرا براي ما عزيزان من، جوانان عزيز! امروز در دوران جمهوري اسلامي اين فرصت براي آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگي کنند، مؤمنانه زندگي کنند، با عفّت زندگي کنند. درس زندگي صدّيقهي طاهره، فاطمهي زهرا(سلاماللهعليها) اين است براي ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگي کردن؛ همچنانکه آن بزرگوار يکپارچه معنويّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقيَّةِ النَّقيَّةِ [الرَّضيَّة] الزَّکيَة؛ پاکي و آراستگي و تقوا و نورانيّت آن بزرگوار، همان چيزي است که در طول تاريخ تشيّع بر معارف ما سايهافکن بوده است. بيانات در ديدار جمعي از مداحان اهل بيت عليهمالسلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
اساس زندگي مؤمنانه صداقت در بندگي است
وظیفه مادرمقابل دوستان کم حجابمان چیست؟
نهي از منکر وقتي تأثير دارد که اعتماد طرف مقابل جلب گردد. بنابراين قبل از آموزش بايد جذب صورت گيرد. مرکز ملي پاسخگويي به سوالات ديني در پاسخ به سوالي در خصوص نحوه رابطه با افرادي که حجابشان مطابق شرع نيست نوشت: وظيفه اصلي و اساسي نهي از منکر است، ولي اين مسئوليت بايد به طور شايسته و صحيح انجام گيرد تا نتيجه مطلوب حاصل شود. در انجام اين وظيفه، احکام و شرايطي را که در اين زمينه بيان شده، بدانيم و فرا گيريم، زيرا چه بسا انسان بي اطلاع کارهايي انجام ميدهد که ضرر آن بيشتر از نفع است. اين احکام و شرايط در رساله مراجع معظم تقليد و بعضي از کتابها و جزوه ها بيان شده است. به دختر جواني که حجاب اسلامي را رعايت نمي کند، نمي توان به زور مقنعه و چادر پوشاند، بلکه بايد او با رغبت و ميل باطني حجاب را بپذيرد و به آن باور دروني پيدا نمايد. وقتي براي خانمي، زيبايي، فضيلت، فوايد و آثار حجاب جا نيفتاده باشد، طبيعي است که آن را نمي پذيرد و فشار و تحميل خارجي اثر دراز مدت ندارد. در اين راستا لازم است کتاب هايي را که درباره حجاب است، در اختيار او قرار داد. در برخورد با دوستان کم حجاب لازم است اين نکات را حتماً مورد نظر داشته باشيم:
1ـ اعطاي شخصيت: هرگز به خاطر بدحجابي نسبت به کسي بي احترامي نکرده و آمرانه و قلدرمآبانه برخورد نکنيم، بلکه خواهرانه و دوستانه برخورد کنيم و با گفتن جملاتي مانند: اين عمل در شأن شما نيست يا شأن شما بالاتر از اين ها است، او را راهنمايي نماييم. به طور کلي به صورت پيشنهادي باشد، نه دستوري.
2ـ جلب اعتماد: نهي از منکر وقتي تأثير دارد که اعتماد طرف مقابل جلب گردد.
آیاامام زمان(عج)ازدواج کرده ودارای همسروفرزند می باشند؟
يکي از بحث هايي که پيرامون مهدويت در ميان شيعيان به و جود مي آيد مسئله خانواده و ازدواج امام زمان (عج) است که احياناً در اذهان برخي از آنها ابهاماتي وجود دارد که با جواب هاي ضد و نقيضي در مورد کيفيت زندگي و اولادهاي آن حضرت روبه رو مي شوند. اساساً غيبت طولاني آن حضرت از نگاه زندگاني شخصي و خصوصي وي اين سؤال را بوجود ميآورد که آيا در اين مدّت، حضرت مهدي(عليه السلام)ازدواج کرده است يا خير؟
برخي اين سؤال را به صورت اشکال مطرح کرده و ميگويند: اگر ازدواج کرده و همسر دارد، لازمهاش داشتن فرزند است، و لازمه اين نيز فاش شدن اسرار و شناسايي آن حضرت است، که با حکمت و فلسفه غيبت منافات دارد.
و اگر ازدواج نکرده است، پس به سنّت رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) و به امر شرعي مستحب عمل نکرده است، که اينهم با مقام و شأن آن حضرت نميسازد، زيرا وي رهبر ديني مردم است و در عمل به مستحبات همچون واجبات، بايد پيشقدم باشد، و فرضِ وجود امامي که مستحب مؤکّد شرعي را ترک کند، و در واقع عمل مکروهي را انجام دهد بسيار مشکل، و جاي استبعاد دارد.
پاسخ آيت الله العظمي صافي گلپايگاني به شبهاتي درباره ازدواج حضرت حجّت(عج) معرّفي عميق مهدويّت، ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسان هاست. اعتقاد به بشارت هاي پيامبران گذشته و ائمّه دين(ع)، افراد باانگيزه و پرتواني را مي تواند در جامعه پرورش دهد.
باور به حضور امامي ناظر بر اعمال، از جنبه فردي، موجب پاک نگاه داشتن روح و پيراستن اعمال از زشتي ها و از جنبه اجتماعي، باعث هم دلي مؤمنان و ايستادگي در برابر ظالمان مي شود. کارکرد وسيع و عميق آموزه هاي مهدوي، جذّابيت خاصّ موضوع را نشان مي دهد. به همين دليل، قشرهاي مختلف جامعه، پرسش هاي بسياري در اين موضوع دارند که لزوم پاسخ گويي صحيح به آنها از راهي مطمئن، بر کسي پوشيده نيست.
«پژوهشکده مهدويّت» در کتاب «مهدويّت، پرسش ها و پاسخ ها»، به برخي از اين شبهات، اين گونه پاسخ مي دهد:
خانواده امام زمان(عج)
• آيا حضرت مهدي(عج) ازدواج کرده اند و همسر و فرزند دارند؟ درباره ازدواج حضرت مهدي موعود(عج) اختلاف است.