منطق رهبرانقلاب درمواجهه باماجرای شیخ عیسی قاسم
در برابر انقلاب مردم بحرين اما موضع ايران همواره مبتني بر عدم دخالت در امور داخلي اين کشور بوده و ايران ترجيح داده است که تغييرات در بحرين از درون اتفاق بيفتد.بررسي مواضع رهبرانقلاب از سال ۱۳۹۰ تاکنون نيز بهخوبي مؤيد همين موضوع بحرين است.
رهبر انقلاب در خطبههاي نماز جمعه تهران در سال ۹۰ تأکيد کردند: «حکام بحرين ادعا کردند که ايران در قضاياى بحرين دخالت ميکند. اين دروغ است. نه، ما دخالت نميکنيم. ما آنجائى که دخالت کنيم، صريح ميگوئيم. ما در قضاياى ضديت با اسرائيل دخالت کرديم؛ نتيجهاش هم پيروزى جنگ سىوسه روزه و پيروزى جنگ بيستودو روزه بود. بعد از اين هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژيم صهيونيستى مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستيم و کمکش ميکنيم و هيچ ابائى هم از گفتن اين حرف نداريم. اين حقيقت و واقعيت است. اما اينکه حالا حاکم جزيرهى بحرين بيايد بگويد ايران در قضاياى بحرين دخالت ميکند، نه، اين حرف درستى نيست؛ حرف خلاف واقعى است. ما اگر در بحرين دخالت ميکرديم، اوضاع در بحرين جور ديگرى ميشد.۶
ايران در برابر انقلاب بحرين بود. اکنون پس از ۵ سال بار ديگر رهبر معظم انقلاب به نوعي همان موضع قبلي را با ادبياتي ديگر ادامه دادند. ايشان در ديدار خانوادههاي شهداي هفتم تير و جمعي از خانوادههاي شهداي مدافع حرم در نوزدهم ماه مبارک رمضان تأکيد کردند: «امروز در بحرين ملاحظه کنيد! مسئله بحرين جنگ شيعه و سنّي نيست، مسئله حاکميّت جائرانه ابلهانه يک اقلّيّت مستکبر خودخواه بر يک اکثريّت گسترده است. يک اقلّيّت کوچکي بر هفتاد درصد، هشتاد درصد مردم بحرين دارند حکومت ميکنند؛ حالا هم [اين] عالم مجاهد، آقاي شيخ عيسي قاسم را مورد تعرّض قرار دادهاند؛ اين حماقت آنها است، اين بلاهت آنها را نشان ميدهد. شيخ عيسي قاسم کسي بود که تا امروز و تا وقتيکه ميتوانست با مردم حرف بزند، از حرکات تند و مسلّحانه مردم جلوگيري ميکرد، مانع ميشد. نميفهمند که با چهکسي درافتادهاند، نميفهمند که تعرّض به شيخ عيسي قاسم يعني برداشتن مانع از مقابل جوانهاي پُرشور و پُرحماسه بحريني که [اگر] بيفتند به جان نظام حاکم، از هيچ راه ديگري نميتوانند آنها را ساکت کنند.»۷ اين سخنان رهبر انقلاب در واقع در امتداد همان مواضع قبلي ايشان است که اعتقاد بر حرکت دروني انقلاب بحرين داشتند. در واقع آلخليفه با اشتباه راهبردي که در مورد شيخ عيسي قاسم مرتکب شد به نوعي راه را براي انقلابيون بحريني در جهت اقدامات ديگر باز کرد. شايد بيراه نباشد اگر شيخ عيسي قاسم را دليل اصلي مسلحانه نشدن انقلاب بحرين بدانيم. چراکه اين انقلاب در زماني تشديد شد که منطقه با بيداري اسلامي که در برخي از کشورها با خشونت و قيام مسلحانه همراه بود مقارن گرديد. بنابراين ممکن بود شور و هيجانات داخلي مردم بحرين به سمت اتخاذ رفتاري مشابه با مصر و ليبي و ساير کشورها برود اما شيخ عيسي با رهبري خود توانست از درگيري داخلي در بحرين جلوگيري کند.
آنچنانکه بي. بي. سي نيز در گزارشي بهمناسبت سلب تابعيت شيخ عيسي قاسم وي را خواستار برابري و اصلاحات در بحرين دانست و بر مسالمتآميز بودن روش و مشي وي تأکيد کرد.۸
شيخ عيسي قاسم نيز خود در خطبههاي نماز جمعه در سال ۲۰۱۲ بهصراحت اعلام کرد که مردم بحرين نياز به اصلاحات دارند.۹ وي در سال ۲۰۱۴ نيز بار ديگر تأکيد کرد که انقلاب مردم بحرين مسالمتآميز شروع شده و مسالمتآميز هم ادامه پيدا خواهد کرد.۱۰
از سوي ديگر همزمان با افزايش امکان گرايش به راهکارهاي غيرمسالمتآميز، بهنظر ميرسد حاميان «اسقاط آلخليفه» افزايش خواهند يافت. بهصورت کلي در بحرين و در ميان معترضان، دو خط اساسي وجود دارد: سرنگوني آلخليفه و اصلاح اين رژيم. اولي با انقلاب صورت ميپذيرد و دومي با پادشاهي مشروطه (ملکيه دستوريه). اينکه کدام رويکرد در بحرين دقيقتر و صحيحتر است، اکنون محل بحث نيست اما واقعيت اين است که حاميان پادشاهي مشروطه پرشمارترند. شيخ عيسي قاسم اصليترين چهره در اين رويکرد است که حتي مورد احترام حاميان خط اسقاط آلخليفه نيز هست و بر همين اساس او را رهبر انقلاب بحرين مينامند. اما سلب تابعيت از اين عالم بزرگ ممکن است باعث آن شود که رويکرد اصلاحي کمرنگ، و در عوض رويکرد معطوف به سرنگوني آل خلیفه پررنگ ترشودواین میتواندتراژدی بزرگی برای آل خلیفه باشد
۱
۶. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۱۸۹۲۳
۷. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۳۳۶۰۰
۸.http://www.bbc.com/arabic/middleeast/۲۰۱۶/۰۶/۱۶۰۶۲۰_isa_kassem_profil .
http://www.alwasatnews.com/news/۷۰۵۰۹۸.html. 9
۱۰. http://www.bahrainobserver.com/ar/page/۳۳۹۹
منبع:www.khamenei.ir