ذکرسبحان الله
بدان که ذکر الهي، دل را از تشويش نفس و وسوسه شيطان برهاند و هر کدورت و حجاب که از تصرّف اين دو به هم رسيده باشد، در هم سوزاند و عنان دل را از جانب مشتهيات و مستَلَذّاتِ نفساني بگرداند و چون کدورت و ظلمات حُجُب از دل زايل گردد، نور ذکر بر جوهر دل بتابد و گلخن سينه را گلشن نمايد و زنگار قساوت را از روي آيينه دل برخيزاند و لين و رقّت در دل پديد آورد و وَجَل و خوف در دل برانگيزاند.
و چون ذاکر بر ذکر مداومت نمايد، سلطان ذکر بر مملکت دل مستولي شود و ماسواي حق را از اقليم دل، اخراج کند؛ سر بر جيب مراقبه حق فرو برد و از هر چه جز او است، وحشت گيرد و شرف مرتبه اطمينان او را حاصل آيد و چون محبّت غير حق در دل يابد، بداند که بيماري دل هنوز باقي است، پس به مصقل ذکر، ازاله آن کند تا عرشِ دل، چون فلک اطلس از نقش غير، ساده شود بهترين اعمال در آثار ائمه اطهار عليهم السلام، احاديث در بيان ذکر بسيار است؛
از آن جمله: حضرت رسول صلي الله عليه و آله مي فرمودند: آيا نمي خواهيد شما را خبر دهم به بهترين عمل هاي شما، عملي که بلندتر مي گرداند درجات شما را از جميع اعمال و نيکوترين عمل هاست نزد پادشاه شما و بهتر است از براي شما از دينار و درهم و بهتر است شما را از اينکه برخوريد به دشمن و بکشيد ايشان را و بکشند ايشان، شما را؟ گفتند: بلي يا رسول اللّه! بيان فرماييد. گفت: آن، بسيار ذکر الهي کردن است.در کتاب کافي حضرت فرمودند: شيعه ما جماعتي اند که چون خلوت کنند با پروردگار خود، ذکر او بسيار گويند. و نيز در کتاب کافي حضرت صادق عليه السلام فرمودند: کسي که ذکر خدا مي کند در ميان غافلان، مثل کسي است که مقاتله مي کند در ميان هاربان؛ يعني جماعتي که مي گريزند از جهاد. در کتاب مکارم الاخلاق روايت است از حضرت رسالت صلي الله عليه و آله که فرمودند: مثل خانه اي که در آن ذکر خدا مي گويند و خانه اي که در آن ذکر نمي گويند، مثل زنده است و مرده. نيز در کتاب کافي مردي از حضرت رسول صلي الله عليه و آله سئوال کرد: به کدام قيمت، اسلام و شرايع آن را خريداري نمايم؟ فرمود که بايد دايم زبانت تر و تازه باشد به ذکر الهي.
و بهترين اذکار، «لااِلهَ اِلاّ اللّه» است و کلام حضرت امام محمّد باقر عليه السلام چنان که در «کافي» مذکور است که فرمودند: «ما مِنْ شَي ءٍ اَعظَمُ ثَوابا مِن شهادَةِ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اللّه» «هيچ چيزي ثوابش بالاتر از گفتن لااله الااللّه نيست» صدق اين دعوي گواه است. و در کتاب کافي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: نيست هيچ بنده مسلماني که بگويد لااِلهَ اِلاّ اللّه، مگر آنکه صعود کند آن کلمه و بشکافد هر سقف و حجابي که يا بد و نگذرد به هيچ گناهي از گناهان؛ مگر آنکه باطل گرداند آن را و برود تا منتهي شود به مثلش از حسنات، پس بايستد. اجتماع دعا و ذکر بدان که اجتماع در دعا و ذکر، فضيلت دارد و خداي متعال حلقه ها و مجلس هاي ذکر را دوست مي دارد؛ چنانکه در کتاب «کافي» از حضرت صادق عليه السلام منقول است که نباشند گروهي که برسند به چهل نفر و بخوانند پروردگار خود را از براي مطلبي مگر آنکه خداي متعال مستجاب گرداند دعاي ايشان را و اگر چهل نباشند، چهار باشند و بخوانند پروردگار خود را ده مرتبه، مستجاب گرداند خداي تعالي دعاي ايشان را و اگر چهار نباشند و يک نفر باشد و بخواند پروردگار خود را چهل مرتبه، مستجاب گرداند خداي متعال، دعاي او را. و هم در کتاب کافي، از آن حضرت منقول است که فرمود: پدرم حضرت امام محمد باقر عليه السلام هرگاه اندوهگين مي کرد او را چيزي، جمع مي کرد زنان و طفلان را؛ پس دعا مي کرد و ايشان آمين مي گفتند.
و در کتاب مکارم الاخلاق مروي است که سيّد کاينات صلي الله عليه و آله که ننشينند جماعتي و ذکر خدا گويند مگر آنکه ملايکه بر دور ايشان در آيند و فرا گيرد ايشان را رحمت الهي و نازل شود بر ايشان آرام و آسايش و ياد کند ايشان را خداي تعالي در نزد مقرّبان خود. ذکر سبحان الله يکي از زيباترين جلوه هاي ارتباط عاشقانه با خدا و اساسي ترين راه هاي سير و سلوک، ذکر است؛ يعني مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسناي الهي و شاداب نگه داشتن گل روح در زيرباران ياد حق.ذکر خدا، از ياد بردن هستي محدود خويش در رهگذر ياد اسماي الهي است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روي دل مي زدايد؛ زيرا غفلت و فراموشي حق تعالي، ساحت دل را مکدّر مي کند.ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشکوهي دارد.
يکي از بهترين اذکار ذکر تسبيح(سبحان الله) است که احاديث مختلفي وجود دارند که براي گفتن ذکر «سبحان الله» به تنهايي ثواب هايي قرار داده شده است:
1.پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: «هر که صد مرتبه سُبحانَ اللَّه بگويد، بهتر است از راندن صد شتر [که با خود به حج برد تا آنها را از براي خدا قرباني کند]».[1]
.2مردي از امام علي عليه السلام پرسيد، اي ابو الحسن! تفسير «سُبْحانَ اللَّهِ» چيست؟ آن حضرت فرمود: «بزرگ داشتن عزّت و شکوه خداوند، بزرگ و پاک دانستن او از هر آلايشي که مشرکين به ساحت مقدّسش نسبت دهند، لذا هر وقت بنده اي اين کلمه را بگويد همه فرشتگان براي او طلب رحمت نمايند».[2]
3.امام باقر عليه السلام فرمود: «هر کس در مسجد خيف در منا صد مرتبه سبحان اللَّه بگويد خداوند تعالي ثواب آزاد کردن يک بنده، در نامه عمل او بنويسد».[3]
4.امام باقر عليه السلام به نقل از رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «هر کس که سبحان اللَّه بگويد، خداوند درختي در بهشت برايش مي کارد».[4]
5.يونس بن يعقوب نقل مي کند که به امام صادق عليه السلام عرض کردم: آيا کسي که صد بار ذکر «سبحان اللَّه» را بگويد در زُمره کساني است که، «ذَکرَ اللَّهَ کثِيراً»؛ ذکر و ياد خدا را بسيار کنند؟!»[5]فرمود: «بلي».[6] پاداش گوينده سبحان الله امام صادق (عليه السلام) از پدر و جد بزرگوارش حضرت امام عليه السلام روايت مي کند: نبي اکرم صلي الله عليه و آله در پاسخ مسائلي که مردي يهودي از آن حضرت پرسيده بود، ضمن حديث طويلي فرمود: آن گاه که بنده سبحان الله بگويد، آنچه پايين تر از عرش خداست با او سبحان الله مي گويند و به گوينده ده برابر پاداش آنها داده مي شود و چون الحمدلله گويد، خداوند نعمت دنيا را به او کرامت کند تا نعمت هاي آخرت را ببيند، و آن سخني است که بهشتيان هنگام ورود به بهشت مي گويند و همه سخن ها در دنيا قطع مي شود به جز الحمدلله که قطع نمي گردد و آيه کريمه (احزاب، 44): درود بهشتيان در روزي که به دريافت و ديدار پاداش خدا نايل مي شوند، سلام است به همين حقيقت اشارت دارد.[7] پاداش در بهشت رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هر کس که سبحان الله العظيم و بحمده بگويد درخت خرمايي براي وي در بهشت کاشته مي شود.[8] ترازوي اعمال اميرالمۆمنين علي عليه السلام مي فرمايد: تسبيح و سبحان الله گفتن يک نيمه از ترازوي اعمال را پر کرده و الحمدلله گفتن ترازوي اعمال را سرشار مي سازد و الله اکبر گفتن فاصله ميان آسمان و زمين را پر مي کند.[9] ذکر پيامبر صلي الله عليه و آله قبل از رحلت عايشه گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله پيش از رحلت اين ذکر را بسيار مي فرمود:(خدايا) تو را تسبيح مي کنم و به ستايش و حمد تو مشغولم، از تو آمرزش مي طلبم و توبه مي کنم.[10)
منابع؛:[1] کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، محقق و مصحح: غفاري، علي اکبر، آخوندي، محمد، ج 2، ص 505. [2] شيخ صدوق، معاني الأخبار، محقق و مصحح: غفاري، علي اکبر، ص 9 – 10. [3] شيخ حر عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج 5، ص 269 – 270. [4] شيخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 11. [5] احزاب، 21. [6] شيخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 12. [7] علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 10، ص 17. [8] متقي هندي، کنز العمال، ج 1، ص 459. [9] مکارم الاخلاق، ص 309. [10] صحيح مسلم، ج 1، ص 351.