جهان بااوگفت لااله الاالله
شرافت و کرامت و صفات عاليه رسول اکرم(ص) و معجزات او چنان فراوان است که کتابهاي بسياري درمورد آن بزرگوار نوشته شده است. ما به يک معجزه که به هنگام تولد آن حضرت روي داده است و قرآن نيز به آن اشاره دارد، ميپردازيم.روز تولد آن بزرگوار دگرگونيهايي در جهان رخ داد؛ طاق کسري شکافت و کنگرههاي آن فرو ريخت. درياچه ساوه خشک شد و آتشکده فارس که چندين سال روشن بود، خاموش شد. همه پادشاهان جهان در آن روز حيران، سرگردان و گنگ بودند. بتها روي هم ريختند و سحر ساحران در آن روز بياثر بود. کلمه لااله الاالله در جهان طنينانداز شد و چون پيامبر به دنيا آمد از نور وجودش عالم منور شد؛
او گفت لااله الاالله و جهان با او گفت لااله الاالله. (مجلسي، بحارالانوار 2/58 در مورد رسول اکرم(ص) قرآن شريف ميفرمايد: و کذلک جعلنکم امه وسطا لتکونوا شهداء عليالناس… (بقره 143) و بدينسان شما را امتي ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر نيز بر شما گواه باشد. اين آيه دو معنا دارد:1- امت اسلامي سرمشق جامعه بشريت است و رسول گرامي نيز سرمشق امت اسلامي. 2-امت اسلامي در روز قيامت شاهد اعمال هستند و چون همه امت لايق اين عمل نيستند امر منحصر ميشود به ائمه اطهار؛ اين همان واسطه فيض است که ولايت تکويني است.
ائمه اطهار واسطه فيض براي اين عالمند و پيامبر گرامي واسطه فيض بر آنان و اين است معني رواياتي که پيامبر(ص) را عقل کل، نور مطلق يا اول ما خلق الله ناميده است. (الميزان ص315ج3) ابن عربي ميگويد براي خداوند هزار اسم است و براي رسول گرامي نيز هزار نام وجود دارد و بهترين اسماء او محمد، محمود و احمد است. محمد به کسي ميگويند که خصلتها و صفات کماليه او فراوان است و هيچکسي قبل از پيامبر اسلام محمد ناميده نشده است. اين اسم از عالم ملکوت براي او انتخاب شد؛ زيرا همه ملائکه و همه انبيا و امتهايشان او را احمد ميشناختند و ستايش ميکرده و ميکنند و بر او درود ميفرستند. از حالات پيامبر گرامي ميتوان درک کرد که غصهها داشت، راز و نيازها داشت، صبرها کرد و رنجها برد. سال دقيق ولادت پيغمبر(ص) معلوم نيست. ابن هشام و ديگران نوشتهاند که ولادت ايشان در عامالفيل بوده است؛ يعني سالي که ابرهه با فيلان براي خراب کردن کعبه آمده بودند. اين تاريخ اگر براي کسانيکه خود آن حادثه را با چشم ديدهاند روشن باشد، براي ديگران قطعي نيست. تاريخنويسان رحلت پيامبر(ص) را در سال 622 ميلادي نوشتهاند و حضرتش به هنگام رحلت 63 ساله بودند؛ بنابراين سال تولد ايشان بايد سال 570 ميلادي باشد. (تاريخ تحليلي اسلام، ص17) مجلسي(ره) صبح روز جمعه هفدهم ربيعالاول سنه عامالفيل را اولي ميداند. (بحارالانوار، ص31 ج25) محمد دوران کودکي را با يتيمي گذراند. عبدالله، پدر او پس از آنکه آمنه دختر وهب را به همسري برگزيد، چند ماه پس از عروسي در يکي از سفرهاي تجاري خود هنگام بازگشت از شام در يثرب درگذشت.پيامبر دوران شيرخوارگي را نزد زني از قبيله بني سعد که حليمه نام داشت، سپري کرد. در شش سالگي مادرش را از دست داد و نياي او عبدالمطلب سرپرستي او را برعهده گرفت. در هشت سالگي عبدالمطلب جهان را بدرود گفت و محمد(ص) تحت سرپرستي عمويش ابوطالب درآمد. (تاريخ يعقوبي، ج3، ص13) در يکي از سفرهاي پيامبر(ص) در هنگام کودکي به همراه عمويش به شام در محلي به نام (بصري) راهبي نصراني به نام بحيري نشانههاي پيغمبري را در او يافت و به عموي پيامبر سفارش کرد پيامبر را از آسيب يهوديان که دشمن وي هستند، برحذر دارد. اسم آن بزرگوار محمد و کنيه مشهورش ابوالقاسم و لقب مشهور او احمد و مصطفي است. بيستوپنج ساله بود که با حضرت خديجه، آن بانويي که حق عظيمي بر گردن اسلام و مسلمانان دارد ازدواج کرد. چهل ساله بود که در شب بيستوهفتم رجب سال چهلم عامالفيل مبعوث شد. سيزده سال در مکه با مصيبتهاي کمرشکن اسلام را تبليغ کرد و چون کفار قريش مانع از پيشرفت اسلام شدند به مدينه هجرت فرمود و آن سال مبدا تاريخ مسلمانان شد. ده سال در مدينه بود و در همانجا رسالت خود را به دنيا ابلاغ کرد. پيامبر گرامي اسلام مودب مينشست، مودب سخن ميگفت و مودب راه ميرفت. هميشه متبسم بود؛ چنانکه او را ضحوک (بسيار خندهرو) ميگفتند.
کلام او شيرين، فصيح و لطيف بود. هرگز دل کسي را نيازرد و تا توان داشت با ديگران با لطف و مهرباني رفتار ميکرد. آن حضرت از گناه معصوم بود و از ارتکاب گناه ديگران رنج ميبرد. از عبادت لذت ميبرد و آنقدر عبادت ميکرد که پاهاي مبارکش متورم ميشد. آنگاه سوره طه نازل شد و خداوند او را از عبادت زياد منع کرد. (طه، 31) ميلاد بهترين هديه خداوند به بشريت حضرت پيامبر اعظم آن عابد، عالم، عاشق، عارف، شجاع، هميشه متبسم، اسوه حسنه و الگو و معلم اخلاق را به همه اساتيد و فرهيختگان پيرو آن حضرت تهنيت و هفته وحدت را نيز به همه مسلمانان جهان تبريک عرض ميکنم و بهترين شادباشها را با اين غزل سعدي برشما هديه ميکنم. ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتي نيست در نظر قدر با کمال محمد عرصه گيتي مجال همت او نيست روز قيامت نگر جمال محمد شمس و قمر در زمين حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد سعدي اگر عاشقي کني و جواني عشق محمد بس است و آل محمد