وحدت حوزه ودانشگاه
حوزه و دانشگاه از دو نهاد علمی و فرهنگی ،باسرشت ،پیشینه و اهداف متفاوت اند، که نه تنها در عرصه ی فرهنگی بلکه در زندگی اجتماعی و سیاسی ما نقش موثر دارد . حوزه نهادی سنتی با پیشینه های طولانی است که هدف آن تربیت و آموزش کارشناسان دین بوده و کارکرد اصلی آن تبیین ،پشتیبانی و دفاع از آموزه های دینی و تبلیغ دین واجرای مراسم های دینی است. دانشگاه نهادی جدید با پیشینه ای نزدیک یک قرن که هدف آن تربیت وآموزش کارشناسان در حوزه های گوناگون دانش بشری وکارکرد اصلی آن تولیدو بارور کردن دانش و تربیت دانشمندان و کارشناسان است .
بر خلاف اروپای غربی و انگلستان که دانشگاه در فرایندی تدریجی طی چند قرن و همراه با تحول در در نهاد های سنتی آموزش و حوزه های علمیه شکل گرفت در ایران دانشگاه با نگاهی نوگرایانه و در پروژه ی نوسازی ایران چون نهادی مستقل، برای حوزه ی علمیه تاسیس شد. شیوه ی تاسیس دانشگاه در ایران به گونه ای بود که از همان آغاز به عنوان رقیب حوزه قلمداد و همچون نهادی بیگانه به آن نگریسته شد ،این نگرش زمینه ساز جدایی این دو نهاد شد ودر درون وحشتی را پدید آورد که رویارویی پنهان آنها با یکدیگر را در پی داشتو روحانیون و دانشگاهیان را در برابر هم قرار داد. این رویارویی البته هیچگاه حالت آشکار نیافت این دو نهاد نوعی همکاری احتیاط آمیز با یکدیگر داشتند ، هجرت برخی از روحانیون همچون شهید مرتضی مطهری از حوزه و حضور در بین دانشگاهیان این همکاری را تقویت کرد. مبارزه با رژیم شاه و ائتلاف نیروهای سنتی ومدرن در جریان این مبارزه ، همگرایی این دو نهاد را بدنبال داشت واز وحشت ونگاه خصومت آمیز روحانیون و دانشگاهیان به یکدیگر را بطور چشمگیری کاست.در پرتو این شرایط ودر چارچوب این زمینه ایده((همبستگی یا وحدت حوزه و دانشگاه )) فراهم شد.
رهبر فقید انقلاب در استقبال از این ایده اظهار داشت که (( از پیوستگی دانشجویان مدارس قدیم و دانشگاه ها و همکاری آنها . . . .احساس مصرت و سربلندی می کنم .[صحیفه امام ج2 صفحه 87] پیروزی انقلاب مرحله ای مهم درتحول روابط این دونهادبود.امام خمینی یکی ازدستاوردهای این پیروزی را آشتی روحانیون بادانشگاهیان دانست.
آرمان وحدت راازدو دیدگاه میتوان معناکرد: ازیک دیدگاه وحدت به معنای ادغام ویکی ساختن این دونهاداست واین نه تنها مطلوب نیست بلکه درعمل نیزامکان ندارد. ازدیدگاه دوم وحدت دربرابربیگانگی وبه معنای همبستگی وتعامل بایکدیگراست،ازاین دیدگاه وحدت همچون آزادی دارای دوبعدمنفی ومثبت است.
وحدت منفی دربرابروحشت است ونفی جدایی،بیگانگی ووحشت زدایی ازیکدیگررامعنامی دهد. وحدت مثبت به معنای تعامل وهمکاری درراستای بهره مندی ازنقاط قوت واصلاح معایب است. تحقق وحدت به دوشرط بستگی دارد.نخست اینکه این دونهاد مرزهای یکدیگررابه رسمیت بشناسند. دوم اینکه ازدیدگاهی برابر به یکدیگربنگرند حوزه نهاد دین است ودانشگاه نهادعلم ورابطه آنها به نوع نگرش به رابطه علم ودیگ بستگی دارد. کارویژه حوزه شناخت دین وبسط دانش های دینی است.دانشگاه نیز برای فهم وتولیددانش درکلیه عرصه هافعالیت می کند.همبستگی این دونهاددرگروی شناسایی متقابل کارویژه ها ومرزهای یکدیگراست. دانشگاه به عنوان نهادعلم ازوش های علمی بویژه تجربی بهره می برد وبربنیان عقلانیت ومرجعیت عقل استوار است. حوزه به عنوان نهاددین درپی فهم وتفسیر دین است وباوجودالتزام به مرجعیت متون دینی ازهمه روش هایی که به فهم درست دین یاری می کند بهره می برد. همکاری وهمگرایی این دونهاددرصورتی امکان پذیراست که آنهاازمنظری برابر به یکدیگر بنگرند وهیچ یک درصدد اعمال سلطه وحاکمیت بریکدیگر نباشد.
روزنامه اعتماد نوشته سیدعلی میرموسوی
26/9/1394
magiran.com
نماز مخصوص اسلام نیست چونکه به گفته قرآن قبل از اسلام حضرت عیسی (ع) نیز مامور به نماز بود قرآن از زبان ایشان می فرماید:(( و اوصانی بالصلاه )) یعنی خدا مرا به نماز سفاش کرد .
قبل از ایشان حضرت موسی (ع) و قبل از او حضرت شعیب و قبل از او حضرت ابراهیم مامور به اقامه نماز بودند. با این حساب نماز هم با تاریخ گذشته پیوند دارد و هم با تاریخ آینده ،یعنی زمانی که امام زمان (عج) ظهور کنند ،حضرت عیسی (ع) از آسمان به زمین آمده و پشت سر ایشان نماز می خوانند.
رابطه نماز راه آشنایی : - انسان خودش را بین راه های مختلف می بیند، خواسته ها و توقعات و آرزو های درونی او را به سویی می کشد وانتظارات و هوس های مردم اورا به سوی دیگر، وسوسه های شیطان به سویی و راه های طاغوت به سویی دیگر. در نماز انسان فقط راه مسقیم را از خدا طلب می کند.
حجه الاسلام والمسلمین محسن قرائتی
اخلاق
ایت الله بهجت نکاتی اشارت وار از آن عارف الهی امام زمان:
*سبب غیبت امام زمان (عج) خود ما هستیم!
*به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود.
*لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.
*انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست.
*افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند!
*چه قدر بگوییم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شیعه ای یک مسجد دارد! بر آستان اهل بیت *ائمه (علیهم السلام) از حال ما غافل نیستند، اگرچه ما از آن ها غافل باشیم.
*هر بلایی که به ما می رسد، در اثر دوری از اهل بیت (علیهم السلام) و روایات مأثورۀ از ایشان است.
*نجات برای کسی است که اهل بیت (علیهم السلام) را در همه جا مورد تخاطب و حاضر ببیند.
*اهمّ آداب زیارت این است که بدانیم: بین حیات معصومین (علیهم السلام) و مماتشان، هیچ فرقی وجود ندارد! اخلاق و سیر وسلوک
*خوب است که انسان اسم خود را در هر کار خیر بنویسد و خود را شریک گرداند؛ زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام قبول و کدام ردّ می شود.
*انسان چه قدر به مرگ نزدیک است و در عین حال، چه قدر آن را دور می پندار و از آن غافل است! *اگر بی تفاوت باشیم و برای رفع گرفتاریها و بلاهایی که اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نکنیم، آن بلاها به ما هم نزدیک خواهد بود.
نامه ای برای آینده غرب
دومین پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان کشورهای غربی به زبان های مختلف جهان منتشر گردید که بازتاب گسترده ای درمحافل رسانه ای واجتماعی جهان داشت که خود نشانگر نقش وجایگاه ارزنده اندیشه های انقلاب اسلامی درصحنه جهانی است.بررسی سطور این پیام بیانگر چندراهبرد مهگ میباشد که توجه به آنها می تواند تحولی مهم درعرصه جهانی به همراه داشته باشد. یکی ازمهمترین محورهای بیانات ایشان آشناساختن جوانان کشورهای غربی بااسلام واقعی است.
آنچه سران غرب ترویج می نمایند آن است که اسلام راتهدیدی برای جهان عنوان داشته وبااین اسلام ستیزی به توجیه جنگ افروزی ها واقدامات ضدبشری خودمی پردازند.براین اساس رهبرانقلاب دربخش هایی ازنامه خویش به تشریح دردورنج جهان اسلام وآگاه سازی جوانان ازحقایق موجود درباره اسلام بی مهری های صو رت گرفته به اسلام ومسلمانان پرداخته اند.ایشان درتشریحاین دردورنج به افشاگری ،نقش وجایگاه سران غرب درتحمیل دردورنج جنایات صورت گرفته علیه جهان اسلام می پردازد.ایشان ایجادگروه های تروریستی ،ایجادرژیم جعلی صهیونیستی،لشکرکشی نطامی مستقیم علیه کشورهای اسلامی واسلام ستیزی به بهانه حفظارزش های غربی رانمودهایی ازرفتارهای ضداسلامی سران غرب معرفی ورویکردجوانان عربی به شناخت اسلام ناب وتفاوت های ان با اسلام ساخته عرب راراه آگاهی جوانان غربی ازحقایق جاری درباب اسلام وجایگاه جهانی آن دانسته اند.
نامه رهبرانقلاب درکنار معرفی اسلام واقعی،جوانان غربی رابه شناخت اسلام ومظلومیت اسلام ومسلمانان هدایت می نماید که تدبیری زیربنایی مهم درمقابله بااسلام ستیزی سران غرب میباشد.نکته مهم دیگری که درنامه رهبرمعظم تجلی می یابد این پیام مهم به جوانان وملت های عربی است که انان خودقربانی سران عرب می باشند. دربندهای مختلف پیام رهبری ایشان جوانان غربی رابه عنوان قربانیان سیاست هاوفریب کاری دولت های غربی ونطام سرمایه داری خطاب قرارداده که باترویج خشونت وبی اخلاقی جوامع غربی راتحت سلطه واستعمار نظام سلطه درآورده اند.
پیام رهبرانقلاب به جوانان غربی دومین نامه ایشان بوده است که بیانگریک اصل سیاسی است وآن اینکه دیپلماسی مردمی مهمترین دیپلماسی درعصرحاضراست.دیپلماسی که درآن مخاطبان ملت ها میباشند نه دولت ها انچه درعرصه جهانی مشاهده میشودآن است که دولت های غرب همچنان همان خوی استعماری وسلطه گری راادامه می دهند وهیچ نقطه روشنی نیزدرتغییررفتارآنان وجود ندارددرحالی که ملت های غربی به مقابله بااین تفکرات روی آورده اند وساختاری مغایرباسلطه گری حاکمان خودراطلب می کنند،که جنبش99درصدی ها،تظاهرات گسترده علیه نظام سرمایه داری،افول محبوبیت ومشروعیت مردمی سران غرب چنانکه محبوبیت اولاند رئیس جمهور فرانسه به16درصد رسیده،مرکل صدراعظم آلمان درآستانه حذف ازقدرت قراردارد،ده هاهزارامضابرای عدم کفایت کامرون نخست وزیر انگلیس جمع آوری شده ومعرفی اوباما به عنوان غیرمردمی ترین رئیس جمهورآمریکانمودی ازان است. پیام رهبری نشانه ای بردرایت وآینده نگری ایشان است که به جای رویکرد به دولت های سست عنصر وبدون پشتوانه مردمی،مخاطبان خودراملت های کشورهای غربی بویژه جوانان قرارداده اند.جوانان که درصورت رسیدن به نقطه آگاهی بخش وداشتن چراغ هدایتگرمسلما"درمسیربیداری ومقابله باریشه بحران های جهانی یعنی نظام سرمایه داری واستکبارجهانی قرارمی گیرندکه درنتیجه ان اتحادمیان تمام پیروان ادیان الهی شامل اسلام،مسیحیت وسایرپیروان پیامبران آسمانی دربرابرتفرقه افکنانه ودشمنان صلح وامنیت جهانی یعنی استکبارجهانی و درراس آن آمریکا وصهیونیسم بین الملل می گردد.
روزنامه سیاست روز/قاسم غفوری 9/9/1394
نامه آیت الله مکارم شیرازی به علمای جهان اسلام
به گزارش خبرگذاری مهربه نقل ازدفترآیت الله العظمی مکارم شیرازی این استادبرجسته حوزه درباره ضرورت پیگیری فاجعه منانامه ای به علمای برجسته جهان اسلام ارسال کرده است . آیت الله مکارم شیرازی دراین نامه باتوجه به گذشتن چندین هفته ازحادثه مناوعدم واکنش جدی اکثرعلمای جهان اسلام آمادگی خودرابرای برگزاری نشست های تخصصی وچاره جویی دراین خصوص اعلام کرده است.
دربخشی ازاین نامه آمده است:این فاجعه برای همه علمای اسلام درهرجاهستندمسئولیت آفرین است ولازم است برای علاج آن چاره ای بیندیشیم امامتاسفانه هفته هاازوقوع این حادثه تلخ میگذرد وعکس العمل چندانی ازعلمای جهان اسلام مشاهده نشداین درحالی است که پیامبراسلام ص می فرماید:(من لم یهتم بامرالمسلمین فلیس منهم )جان یک مسلمان محترم است (ومن احیاها فکانمااحیانا الناس جمیعا)
تاچه رسدبه جان هزاران مسلمان آن هم هنگام ادای فریضه بزرگ حج
آیانبایدبرای حل این مشکل وتبعات آن ومسائل مربوط به حال وآینده چاره ای اندیشید؟
دردنیایی که گاه برای ازدست رفتن یک فرد آن همه سروصدابه راه می اندازند هرگاه علمای اسلام دربرابر این همه قربانی بی تفاوت بماند مردم دنیا چه خواهندگفت؟ آیااستنباط مردم جهان این نخواهدبود که مسلمانان برای جان هم کیشان خود ارزشی قائل نیستند؟
وی بااشاره به اظهارات بعضی علمای عربستان اظهار داشته است:مربوط ساختن این قضیه به قضاوقدرالهی خودفاجعه دیگری است چون تعلیمات اسلام رادرمساله قضاوقدرزیرسوال می برد.
وی دربخش پایانی نامه فرمودند:من برحسب وظیفه شرعی وانسانی خودآمادگی خویش رااعلام می دارم تابادعوت علمای بر جسته جهان اسلام به تبادل نظردراین خصوص بپردازیم ودراین راستا پیشنهادمیکنم بابرگزاری نشست های کاملاعلمی وفقهی دورازمسائل سیاسی درقم ویاهرکدام ازمراکزکشورهای مختلف اسلامی به آسیب شناسی دراین مساله بپردازیم.
امیدوارم مفتیان وعلمای بزرگ محترم کشورهای اسلامی گام های موثری دراین راه بردارند وکاری کنندکه یوم القیامه درپیشگاه خداوند مسئول نباشیم.
(فبشرعباد*الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله واولئک هم اولوا الالباب)
شعردرباره نماز
فکرم همه جاهست،ولی پیش خدانیست / سجاده زردوز که محراب دعانیست
گفتندسرسجاده کجارفته حواست؟ / اندیشه سیال من ای دوست کجانیست
ازشدت اخلاص من عالم شده حیران / تعریف نباشدابدا"قصدریانیست
ازکمیت کارکه هرروز3وعده / ازکیفیتش نیزهمین بس که قضانیست
یک ذره فقط کندترازسرعت نوراست / هررکعت من حائزعنوان جهانی ست
این سجده سهواست؟یارکعت آخر؟ /چندی است این حافظه درخدمت مانیست
ای دلبرمن!تاغم وام است وتورم /محراب به یادخم ابروی شمانیست
بیدغدغه یک سجده راحت نتوان کرد / تافکرمن ازقسط عقب مانده جدانیست
هرسکه که دادند دوتاسکه گرفتند / گفتند که این بهره بانکی ست ربانیست
ازبس که پی نیم وجب نان حلالیم /درسجده مارونق اگرهست صفانیست
به به!چه نمازی است همین است که گویند / راه شعرادور زراه عرفانیست!!
شعر ازسعید طلائی
راهکارهای جذب جوان به مسجد
دریک جامعه اسلامی می بایست نوجوانان وجوانان ازنگرشی مثبت نسبت به مسجدبرخوردار باشند .مسجدبایدخاطره های زیباوبه یادماندنی رابرای جوانان تداعی کند.مسجدروح دینی راازفردی که متدین است به فردی که میخواهد متدین شود منتقل می نماید
1-الگو پذیری جوان
جوان بایدباکسی همانندسازی کندکه بااوپیوندعاطفی برقرار نماید هرقدرالگوهای بزرگسال برای جوان مطلوب تر ومحبوب تر باشند میزان تاثیر پذیر بیشتروپایدارترمیشود.
الگوسازیجوان برپایی 2عامل است:
ارائه الگوی رفتاری شایسته وپذیرفته شده خودبه او
2-تشریح وارائه الگوهای موردانتظار جامعه بیشترجوانان علاقه زیادی به ورزشکاران دارندوآنان راالگوی خودقرارمی دهند"حضورچهره های درخشان میادین ورزشی درمساجددراحیاءمساجد وترغیب جوانان به آن موثراست.”
2-نقش مدرسه درجذب جوان به مسجد
نقشمدرسه دربرنامه ریزی گروهی وفعالیت های مشارکتی نوجوانان ازجمله برنامه های مذهبی درگرایش اوبه نماز موثرمی باشد چون جوان روحیه استقلال طلبی داردوبه خاطرهمین موضوع بهتراست ازاودرفعالیت های مذهبی مدرسه بهره گرفته شود.
جوانان درمدرسه معلمان خودراالگوقرارمی دهندپس معلمان بایدبارفتار وگفتارخودجوان رابه سوی مسائل مذبی سوق دهند.
3-نقش خانواده درجذب جوان به مسجد
اولینومهمترین پایگاه یادگیری کانون خانواده است.کانون خانواده اولین مدرسه ای است که جوان درآن رشدمیکند
-پدرومادرهمراه فرزندجوانشان به مسجدبروند
-فوایدخواندن نمازجماعت را برای فرزندخودبیاگ کنند
-سجاده زیبا برای فرزندان خودتهیه کنند. وغیره…
ارائه راهکاردرجذب جوانان به مسجد
1-دعوت ازجوانان ودانش آموزان به همراه معلمین آنها درمناسبتهای خاص جهت صرف ناهار واقامه نماز توسط امام مسجد
2-به تصویردراوردن برنامه ها ونمایش های تلویزیونی وپخش فیلم واسلاید
3-برخوردمتین وتوام باعطوفت نمازگزاران جوان ازروی خادمان وامام جماعت مسجد
4-
ائمه جماعات بایدبامسائل تربیتی وروانی نسل جوان آشناباشند.
5–آموزش وتربیت ائمه جماعت
6-مربیان ومعلمان وپدران ومادران، خوددرنمازجماعت شرکت کنند ودربرابر شاگردان وفرزندان به نماز بایستند وبه امام جماعت اقتداکنند.
منابع: قرائتی،محسن،آشنایی بانماز،چ6
راشدی،حسن،نمازشناسب،چ1
نشریه بشارت شماره50
ماندگاری قیام.عاشورا
دلایل ماندگاری جریان عاشورا:
۱_ اراده الهی : وقتی اراده الهی به چیزی تعلق بگیرد هیچ چیز نمی تواند آنرا تغییر دهد .درزمان های مختلف عزاداری بر امام حسین علیه السلام رامنع کردند ودریک زمانی دست زایران حسینی راقطع می کردند اما جریان عاشورا ماندگار شد.
۲_نقش رسول خدا صلی الله علیه واله در مانگاری عاشورا:
یکی ازدلایل مانگاری عاشورا کلام پیامبر است .حضرت میفرماید “حسین منی وانا من حسین”
حسین ازمن است ومن ازحسین هستم یعنی درخت نبوت من درحسین ریشه دوانیده است.
یامی فرمایند:هماناباشهادت حسین حرارتی درقلوب مومنین ایجاد می شودکه هرگز سرد نخواهد شد.
پیامبر اکرم قبل ازحادثه عاشورامساله شهادت امام حسین علیه السلام رامتذکر می شوند وفضاسازی لازم رابرای ماندگاری عاشورا انجام دهند.
۳_تلاش مومنین ومومنات درماندگاری عاشورا:
برپایی مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام وحضوردرسرزمین کربلا موجی راایجاد
کرده که یادعاشورا را زنده نگه داشته است.
۴_نقش زنان درنهضت عاشورا: ازچندمنظر نقش زنان رابررسی میکنیم.
۱_ صبر واستقامت زنان: زنان در کربلا نه تنها خود بر مصیبت ها صبر می کردند بلکه یکدیگر را دعوت به صبر میکردند.
۲_ تشویق مردان به جهاد:حضوربرخی مردان درمیدان جنگ را باید مرحون تشویق زنان دانست مانند زهیربن قین
۳_ جهادگری زنان:درروز عاشورازنانی بودندکه مانند مردان وارد میدان جنگ شدند مانند همسر عبدالله بن عمیر
۴_پرستاری زنان
۵_پیام رسانی زنان
۶_دفاع ازامامت وخاندان اهل بیت علیهم السلام توسط زنان
۶_اسارت اهل بیت :درجریان اسیری اهل بیت شفاف سازی کردند ومردم راروشن کردند.
بازروشنگری هاهم درمکان های مختلف فرق میکند مثلا درکوفه احتجاج هست مسایل رابرای اهل کوفه یاداوری میکنند چون اهل بیت رامی شناسند.
امادرشامبایدخودشان رامعرفی کنند چون ۴۰سال معاویه درشام علیه اهل بیت تبلیغا سوءکرده است.