قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام : (( خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ، لَمْ يَكُنْ فِيهِ كَثيرُ مُسْتَمْتَعٍ: اَلْعَقْلُ، وَالدّينُ وَالْأَدَبُ، وَالْحَياءُ، وَحُسْنُ الْخُلْقِ. ))
امام حسين عليه السلام فرمود: پنـج چيز است اگر در انسـان نباشد، در او بهـره زيادى نخـواهد بود:
1 ـ عقل
2 ـ دين
3 ـ ادب
4 ـ حيا
5 ـ خوش اخلاقى.
حياة الامام الحسين عليه السلام ، ج 1، ص 181
خاطره جرج جرداق ازآیت الله خامنه ای
در سفری که در سال 1997 به ایران آمدم، با امام خامنهای دیدار کرده و گفتوگو کردیم. احساس کردم که بواقع، انسانی بزرگ است، چه، از ویژگیهای انسان بزرگ
تواضع است. ایشان به همان اندازه که بزرگ بود، متواضع هم بود.
وی افزود: در آن دیدار در مورد امام علی(ع) و انگیزههایی صحبت کردیم که موجب شده بود در مورد امام علی(ع) کتاب بنویسم. ایشان کتابم را خوانده و بسیار
پسندیده بود و من نیز به این خاطر از ایشان تشکر و به ایشان عرض کردم که بحق، نام شما باید امام باشد و ما از شاگردان شما هستیم.
جرج جرداق درباره برداشت خود از شخصیت رهبر انقلاب گفت: ایشان یک انسان متفکر، فرهیخته، دانا، بزرگوار، وارسته و متواضع بود، همان گونه که شایسته یک
رهبر است. در مورد ایشان باید بگویم که او پیرو امام خمینی(ره) است و امام خمینی(ره) هم پیرو امام علی(ع) بود. آیتالله خامنهای، مردی بزرگ است و اگر اینگونه
نبود، به این مرتبه نمیرسید.
من میدانم هر کس بخواهد شخصیت ایشان را تعریف کند، او را شخصیتی در منتهای انسانیت و بر قله اخلاق و عدالت معرفی خواهد کرد. ایشان انسانی بزرگ
است و ایران به خاطر وجود چنین شخصی باارزش است. من از همین جا آرزو میکنم که ایران در این زمان همانگونه که شایسته چنین مردی است، همراه با عدالت
و اخلاق و همه خوبیها باشد. به صورت کلی میتوانم بگویم که امام خمینی(ره) و امام خامنهای بر راه و روش امام علی(ع) حرکت کردهاند.
منبع:سایت تابناک
فرازهایی ازسخنان آیت الله جوادی آملی درباره کاپیتولاسیون
آیت الله جوادی آملی با اشاره به ابعاد ننگین جریان کاپیتولاسیون بیان داشت: جریان کاپیتولاسیون را کدام انسان منصفی است که بداند و به خاطر ننگ آن اشک نریزد؟!
بردگی مگر چیست؟ کنترل قضایی کردن یعنی چه؟ قضات ما را مهجور و محروم کردن یعنی چه؟ دست دشمنان را برای تعدی باز کردن یعنی چه؟ یک روز این حق محرومیت و
ممنوعیت دخالت قضایی که همان کاپیتولاسیون بود را در جریان عهد ننگین ترکمنچای به روسها دادند و یک روز هم آن را به آمریکاییها دادند، این کشور را در حقیقت برای خود به صورت یک مرتع در آورده بودند!
او ادامه داد: اگر امام(ره) و روحانیت و حوزههای علمی این بینش را نمیداشتند و این درد را درک نمیکردند و خود بیدار نمیشدند و جامعه را بیدار نمیکردند، آنچه در گذشته بر سر این کشور آمده بود تکرار می شد.
این مرجع تقلید همچنین وظیفه ملت و مسئولان در قبال دستاوردهای انقلاب را یادآور شد و گفت: مردم با خون و قیامشان این کاپیتولاسیون را که امضا شده بود و دهها کار خلاف
امضا شده ی دیگر را از بین بردند، حالا همین مردم چطور به دیگران اجازه خواهند داد چیزی از دولت و ملت بخواهند؟! تمام تلاش و کوشش این است که دولت و ملت عزیزانه
برخورد کنند اکنون نیز آزمایش میکنند، اگر ـ خدای ناکرده ـ کشورهای غربی چیزی بر خلاف گفتند و نخواستند عمل بکنند، هرگز دولت، ملت، نظام و مسئولان بلندپایه حاضر
نیستند که از مسیر امام(ره) و رهبری فاصله بگیرند تمام تلاش و کوشش این است. مبادا ـ خدای ناکرده ـ حرفی زده شود یا کاری شود که علیه نظام باشد و بیگانه سوء استفاده کند! دولت و ملت همه باید در این صدد باشند!
او تاکید کرد: اگر روزی ـ خدای ناکرده ـ دولت و نظام ما تشخیص داد که آنها خدعه، نیرنگ و یا فریبی در کارشان بود که آمدند حرفی بزنند و سوء استفاده کنند (اگر ـ خدای ناکرده
ـ دولت چنین چیزی تشخیص داد) این سیل عظیم مردمی پشتوانه دولت است و همچنان در راه حفظ انقلاب اسلامی تا ظهور ولیّعصر(عجّل الله تعالی فرجه) تلاش و کوشش میکند.
برگرفته ازسایت betanews.ir
امام حسین (علیه السلام) و روشهای امربه معروف
بامطالعه سنت وسیرت امام حسین (علیه السلام) دردوران زندگانی پرماجرای آن بزرگوار وبررسی پیام ها وسخنرانی ها وسیره عملی آن حضرت به این نتیجه می رسیم که امام
حسین (علیه السلام) سنت امربه معروف ونهی ازمنکر رادرتمام مراحل وجوانب آن می نگریست وانواع روشهای کاربردی امربه معروف رامی شناخت وبکار میگرفت مانند:
1-روش گفتاری
بازبان همواره دوست ودشمن، حاکم ومحکوم، رعیت وحاکمان جور، همه رانصیحت می کرد، به خوبی ها سفارش می فرمود واززشتی ها باز می داشت.
درزیارت امام حسین (ع) می گوییم:
اشهد انک قدامرت بالمعروف ونهیت عن المنکر واطعت الله ورسوله حتی اتیک الیقین
‘’گواهی میدهم که تو ای حسین (ع) به معروف وخوبیها سفارش کردی واززشتی هابازداشتی وخدا ورسولش رااطاعت کردی تابه شهادت رسیدی'’
2-روش الگو سازی
امام حسین (ع) روش الگوسازی راازخود وفرزندان خود واصحاب ویاران خودآغازکرد.
هرکس می خواست قران مجسم رابنگرد، ارزشهای اخلاقی مجسم رابنگرد، الگوهای کامل ایثار وتقوارامشاهده کند، به امام حسین (ع) وفرزندان ویارانش می نگریست که:
*توجه به نماز دعاونیایش آنحضرت وفرزندانش زبانزد بود.
* حجاب زنان وفرزندانش یادآور قران وسنت پیامبر صلی الله علیه وآله واحکام دین بود.
* گذشت وایثار وجوانمردی امام ضرب المثل بود.
پیام امام این بود: اگرمیخواهی دیگران رااصلاح کنی جامعه رابسازی ازخودشروع کن، خودرابساز
همه دیدند که خاندان ایشان حتی دراسارت مجسمه تقوا وعفاف وبردباری وطهارت بودند.
نمازاول وقت ونمازشب امام سجاد (ع) وزینب (س) زبانزدهمگان شد.
درشب غارت واسارت وقتی عمه مظلومه رایافتند، ازکتک خوردنها، ازتهدیدها، ازپاره شدن لاله گوش توسط دژخیمان آل ابی سفیان، ازشکسته شدن حرمت هاشکوه نمی کند وتنهامی گوید:"عمه جان سرم برهنه است”
ازحجاب می گفتند وآیات نورانی سوره نور. ازنماز می پرسیدند وآداب آن.
که رسالت عاشورا رابه بهانه اسارت به همگان ابلاغ کردند وتبلیغات چندین ساله دشمن رادرعمل رسوانمودند.
3-روش نمایشی
نشان دادن خوبیها درجامعه مسخ شده
نشان دادن نمازجماعت به انسانهای بی تفاوت وتارک الصلوه
امام درروز عاشورا درحالت جنگ درکنارپیکر خونین عزیزان دربرابر دیدگان هزاران لشکری که برای کشتن او ویارانش بسیج شده بودند به نمازایستاد
چرا؟
آیانمی توانست درون خیمه نمازبگذارد؟
چراحاضرشددوتن ازیاران خودرافداکند تانماز درمیدان جنگ خوانده شود؟
امام به آثارارزشمند روش نمایشی درامربه معروف آگاه است که یک نمازدرمیدان جنگ از هزاران سخنرانی ونامه ومقاله وتحلیل اثردارد وتبلیغات گسترده دشمن راافشا می کند.
4-روش برخوردعملی
امام حسین (علیه السلام) دردفاع ازدین وزنده نگهداشتن قران وسنت پیامبر (ص) هرجاموثربودباروش گفتاری تذکر می داد.هرجا که پند واندرز کارساز نبود با قدرت وشجاعت به نیکی هد سفارش می فرمود.
وسرانجام برای اصلاح جامعه اسلامی دست به شمشیر برد وکشت وکشته شد تاارزشها حاکم گردد.
وتاشنید فرماندار مدینه دربالای منبر مسجد به ساحت امیرالمومنین جسارت کرد باقدرت وارد مسجدشد ، پیراهن فرماندار راگرفت واورا ازمنبر به زیر کشاندوفرمود:
باردیگر چنین کنی گردنت رامیزنم.
برگرفته ازکتاب پیامهای عاشورا وجایگاه آن درنهج البلاغه، اثرمحمددشتی ص86
جملاتی ازدکترشریعتی درباره حجاب..
«چهره فاطمه چهره ایست که اگر درست ترسیم شود , اگر آنچنان که واقعاً بوده , آنچنان که واقعاً می اندیشیده , سخن می گفته , زندگی می کرده , آنچنان که در مسجد نقش داشته , در شهر نقش داشته , در خانه نقش دیگری داشته , در زمان نقش دیگری دارد , در مبارزه اجتماعی نقش دیگری دارد , در اسلام نقش دیگری دارد , در تربیت فرزند نیز نقش معجزه آسای دیگری دارد , آنچنان که بوده , همه در ابعاد بزرگ ماورائیش برای این نسل تصویر و معرفی بشود , نه تنها مسلمان بلکه هر انسان دوستی که وفادار به ارزش های انسانی و معتقد به آزادی حقیقی انسان و زن است , معتقد می شود و آن را به عنوان بزرگترین تصویر و بزرگترین الگو برای پیروی امروز خواهد پذیرفت.»
«اگر حقوق انسانی و اسلامی زن را به او دادید او را بهترین عنصر ساخته اید تا بهترین قدرت مقاومت علیه این هجوم , خودش باشد و اگر ندادید و محرومش گذاشتید , بهترین کمک به این دعوت شوم ابلیسی ( فرهنگ مبتذل غرب تحت عنوان آزادی زن ) کرده اید و خود نیز از این طریق او را رانده اید به طریقی که آن , او را می خواند .»
« برای مقاومت در برابر این دعوت شوم غرب بزرگترین امکاناتی که در اختیار جوانان اسلامی است _ علی رغم چیزهای دیگری که ندارند _ داشتن نمونه های متعالی است که چهره شان بر پیشانی این قرن باید تصویر بشود تا نسل امروز که نمی خواهد در سنت های پوشالی و ارتجاعی و ضد اسلامی و ضد انسانی قدیمی گرفتار بشود , و می خواهد نجات پیدا کند و هم نمی خواهد قالب های تحمیلی استحمار فرهنگی وفرنگی غرب را بپذیرد و در برابر مدرنیسم پلید امروز تسلیم بشود , بتواند با آن سلاح در برابر هجوم غرب بایستد .»
برگرفته از کتاب فاطمه،فاطمه است
راهکارهای ترویج فرهنگ حجاب
*رفع اشکالات قانونی در نحوه تولید، توزیع و عرضه پوشاک داخلی و خارجی؛
*تهیه فیلم های سینمایی در مورد تاریخچه کشف حجاب در ایران و بررسی تاریخی علل و عوامل آن، به ویژه قیام مردم مشهد در سال 1314 علیه کشف حجاب رضا خانی؛
*کنترل اماکن تجاری عمومی شامل فروشگاه ها، مجتمع های تجاری و آرایشگاه ها از نظر پوشش و بد حجابی؛
*به تصویر کشیدن زنان تحصیل کرده، ممتاز و متعهد و با حجاب در فیلم ها و مجموعه های هنری و پرهیز از نشان دادن آن ها در نقش ها و شخصیت های عامه و کم سواد و نیز به تصویر کشیدن چهره بانوان محجبه کشورهای خارجی در زمینه های مختلف فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی از طریق برنامه های تلویزیون و تهیه فیلم از زندگی آنها؛
*اهتمام بیشتر به برخورد قانونی و در عین حال محترمانه با هنجارشکنان *-گسترش فرهنگ عمومی امر به معروف و نهی از منکرِ گفتاری در مورد رعایت پوشش مناسب در اماکن عمومی؛
*برخورد قانونی با مانکن ها، زنان بد سابقه، باندهای فساد و فحشا، محافل و پارتی های ضد اخلاق؛
*فراهم کردن عرصه های مناسب برای خودنمایی مشروع و ابراز زیبایی ها و شایستگی های ظاهری در زنان و دختران در فضاهای خانوادگی، مهمانی های دوستانه از طریق فرهنگ سازی و…؛
عاشقانه های یک شهیدباامام زمان(عج)
شهيد حميدزاده يکي از عاشقان وليعصر(عج) بود که بارها از طرف آن حضرت عنايتهايي شامل حالش شد، شبهاي جمعه براي خواندن نماز امام زمان(عج) و شرکت در مراسم دعاي کميل يکساعت و نيم با پاي پياده به جمکران ميرفت. درود بر حاملان امانت وحي و رسالت، شهيداني که ارکان عظمت و افتخار انقلاب اسلامي را بر دوش تعهد سرخ و خونين خويش حمل کردهاند.
وظيفه اصلي طلاب مرزباني از عقيدهها است که در مکتب اهل بيت عليهمالسلام دفاع از اسلام را سرلوحه اقدام خود دانستند و به دفاع از مرزهاي کشور اسلامي پرداختند. انقلاب اسلامي و آزادي کشور از دست زورگويان به پشتوانه انقلاب مردمي شکل گرفت که هر چقدر زمان بگذرد بر ارزش آن افزودهتر ميشود. امنيت و اقتدار کشور مديون ايثار و جانفشانيهاي افرادي است که ارزشهاي اسلامي را در جامعه زنده نگه داشته و ذرهاي در دفاع از ميهن اسلامي در مقابل دشمن، ترديد نداشتند.
شهداي روحاني مازندران در کنار امر مهم تبليغ، لباس رزم بر تن کرده و سينه خود را آماج تير و ترکشهاي دشمن قرار دادند، حضور روحانيون قهرمان در ميدانها و معرکههاي پرخطر نبرد، آنچنان شوري در ميان رزمندگان ميآفريد که قلم از توان تأثيرگذاري آن عاجز است.
روحاني شهيد سيد احمد حميدزاده فرزند سيد ذبيحالله ارديبهشت ماه سال 1342 در روستاي ديوکلاي بابل بهدنيا آمد، پس از پشت سر گذاشتن دوران ابتدايي و دبيرستان براي تحصيل دروس حوزوي به حوزه علميه رستمکلا رفت. در مدت کوتاهي که در آن حوزه بود، حضرت آيتالله ايازي در مورد او گفته است «آقا سيد احمد از چهرهاش پيداست که انشاءالله از سربازان واقعي امام زمان (عج) خواهند شد»، سپس براي ادامه تحصيل به حوزه صدر بابل رفت، با شروع انقلاب اسلامي همگام با امت حزبالله در راهپيماييها حضور فعال داشت.
در پخش اعلاميه و عکس امام خميني(ره) و نوشتن شعار روي ديوارها همراه با دوستانش بسيار فعال بود، پس از پيروزي انقلاب به قم رفت و در حوزه علميه آيتالله گلپايگاني مشغول تحصيل شد.
با شروع جنگ تحميلي بلافاصله به جبهه رفت و در منطقه سوسنگرد به مدت دو ماه يار رزمندگان شد، پس از بازگشت از جبهه به ادامه تحصيلات حوزوي پرداخت، در تابستان و ايام تعطيلي حوزه، مجدداً به جبهه سر پل ذهاب رفت و پس از دو ماه بهسلامت بازگشت.
براي سومين بار به جبهه رفت و در عمليات مطلعالفجر در گيلان غرب از ناحيه دست راست مجروح شد، دوستانش گفتند: «خوش بهحالت چون لااقل مقداري خون به اسلام هديه دادي»، وي در جواب گفت: «خوشحال نيستم و افسوس ميخورم که چرا شهيد نشدم و توفيق لقاي الهي را پيدا نکردم»، وي پس از بهبودي نسبي براي چهارمين بار به جبهه رفت. پس از شرکت در عمليات فتحالمبين و چند مرحله از عمليات بيتالمقدس در روز جمعه سال 1361 نزديک خرمشهر به شهادت رسيد و پس از تشييع باشکوه در زادگاهش به خاک سپرده شد.
او يکي از عاشقان ولي عصر (عج) بود که بارها از طرف آن حضرت عنايتهايي شامل حالش شد، گاهي تا نيمه شب مشغول درس و بحث خود بود، شبهاي جمعه که شب تعطيلي درسش بود براي خواندن نماز امام زمان (عج) و شرکت در مراسم دعاي کميل پياده به جمکران ميرفت که يکساعت و نيم طول ميکشيد، در درسش هم خيلي موفق بود، مسؤول حوزهها کتابي را بهعنوان جايزه برايش گرفته بود تا وقتي از جبهه برگشت به او بدهد.
* گزيدهاي از دست نوشته شهيد يک روز قبل از شهادتش آري، امروز شب عاشورا است و ديشب تاسوعا بود، برادران فرياد ميزدند که شب عاشورا است امشب، فردا روز عاشوراست و دهها نفر از برادران به خاک و خون ميغلتند، آري شب عاشورا چه شب خوبي است.
امشب همه در سنگري که سر انسان به سقف ميخورد دارند نماز شب ميخوانند، امشب عاشوراي حسينيان است، همه دارند قرآن ميخوانند و با خداي خود راز و نياز دارند.
امشب شبي است که دهها نفر از برادران به آرزوي ديرينه ميرسند، بهتر است بگوييم امشب شب دامادي است، شبي که برادران همه ذوق و شوق ديدار معشوق خود را دارند، آري امشب شب موعود است.
مبدا همه اصلاحات کجاست؟؟
حضرت آيت ا… بهاءالديني فرمودند: «اگر نفس الهي و نوراني شد، چشم
خطا نمي کند، دست و زبان خطا نمي کند. منشاء تمام اين خطاها اين
نفس شريره و خبيثه است. اگر اين نفس را به وسيله عبادت الهي و
مجاهدت نفساني ساختيد و اگر اين مبداء اصلاح شد؛ ديگر از دست و
چشم و زبان آسوده هستيد… عبادات اسلام، مکتب اسلام، ادعيه اسلام، آدم را مي سازد.»
برگرفته از کتاب «چشمه سار معرفت» - ص ۱۷۴
بیانات رهبری درباره فتنه18تیر1378
اشتباه محاسباتی دشمنان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ [دشمنان] اوّلین محاسبهی غلطشان[نسبت به حادثه ۱۸تیر]، محاسبهی غلط در بارهی ملت ایران بود. خیال کردند ملت ایران از اسلام و از انقلاب و از امام بریده است.
نفهمیدند که این ملت، همان ملتی است که با اقتدار عظیم خود توانست نظام فاسدی را که آمریکاییها و دیگران، اطرافش هفت حصار درست کرده بودند، از داخل این کشور بردارد و آن را نابود کند.
*این ملت، همان ملتی است که در کودتای امریکایی بهمن ۱۳۵۷ به دستور امام به خیابان آمد و در ظرف چند ساعت کار را تمام کرد. این ملت، همان ملتی است که در دفع کودتای باز امریکایی در این کشور در سال ۵۹، در میدان و در صحنه آنچنان حضوری پیدا کرد که همهی امیدها را قطع نمود.
*این ملت، همان ملتی است که در اغتشاش منافقین در سال ۶۰، آنچنان قدرت خود را نشان داد که دشمنی را که به عناصر مزدور و خودفروخته و روسیاهِ منافق دل بسته بود، مأیوس کرد.
*این ملت، همان ملتی است که هشت سالِ تمام، جنگی را که همهی قدرتهای موجود و مادّی دنیا به طرف مقابل ما کمک کردند، با حضور خودش در صحنه، با همین بسیج، با همین دانشجویان، با همین جوانان، با همین کارگران، با همین روستاییان و با همین شهریها، توانست علیه خود آنها تمام کند.
*این ملت، همان ملتی است که در طول این بیست سال، هر وقت که توطئهی دشمن به هر شکلی از اشکال زیادهروی کرده است، با حضور سیلآسای خود در خیابانها و در تظاهرات و در اجتماعات، مثل رودخانهای که میآید و خس و خاشاکها را پاک میکند و از بین میبرد، وارد میدان و صحنه شده و دشمن را ناکام کرده است. این همان ملت است؛ این همان جوانانند؛ این همان نسل است. این نسل جدیدی که امروز رو آمده است، نسل اسلام است. خطای در محاسبهشان این بود که خیال کردند ملت ایران از اسلام برگشته است؛ نه. فهمیدند که ملت ایران پایبند به اسلام است؛ پایبند به انقلاب است؛ پیوستهی به نظام است؛ قدر این نظام قدرتمند و صالح را میداند و در صدد است که با ایستادگی، خودش مشکلات را حل کند.
*این ملت دیگر حاضر نیست زیر بار امریکا برود، این ملت حاضر نیست مثل بعضی از ملتهای دیگر، رژیمی را قبول کند که آن رژیم برای کارهای کوچک و بزرگ خود باید از امریکا اجازه بگیرد؛ اگر میخواهد با دولتی ارتباط برقرار کند، یا میخواهد ارتباطش را قطع کند، باید اجازه بگیرد؛ اگر میخواهد سلاح بسازد، باید اجازه بگیرد. چند روز پیش در خبرها راجع به کشوری میخواندیم که از امریکا اجازه گرفت که بُردِ فلان سلاحش را از فلان قدر، به فلان قدر برساند! ملت ایران اینها را در دنیا میبیند و حاضر نیست که اینطور زندگی کند.
*ملت ایران مزهی استقلال و طعم آزادی و عزّت را چشیده است؛ ملت ایران مزهی مسلّط نبودن اجانب را چشیده است؛ لذا دیگر زیر بار نخواهد رفت. پس، اوّلین غلطی که در محاسبهشان داشتند، این بود که ملت ایران را بد ارزیابی و محاسبه کردند.
حضور نیروهای مردمی؛ عامل به لانه خزیدن اوباش در حوادث سال۷۸
*اشتباه پنجم، آنها[دشمنان در حادثه ۱۸تیر] این بود كه نسبت به نیروهایی هم كه برایشان كار میكردند، اشتباه كردند! اینها آنجا نشسته بودند و خیال میكردند عوامل مزدورشان توانستهاند یك شبكهی منسجمِ قوی از اراذل و اوباش درست كنند، كه وقتی این اراذل و اوباش به خیابان آمدند، دیگر هیچكس جلودارشان نیست! اینجا هم اشتباه كردند؛ نفهمیدند پولهایی كه به مزدوران خودشان دادهاند، طبق معمول، اغلب این پولها صرف عطینای خود اینها شده است! روی نیروهای وابستهی خودشان زیادی حساب كرده بودند.
نفهمیدند كه با یك حضور بسیج و با یك حضور مردمی، همهی اینها دوباره مثل حشراتی به لانههای خودشان خواهند خزید. حالا را با ۲۸ مرداد سال ۳۲ اشتباه گرفته بودند؛ چون آن روز هم همین اوباش و اراذل و چاقوكشها و امثال اینها به خیابانها آمدند و همه چیز را از خود كردند. بعد كه آنها كار را تمام كردند، آن وقت ارتش شاه هم آمد و وارد شد! خیال كردند كه حالا هم اینگونه است؛ فكر بسیج و فكر مردم و فكر این نیروهای انقلابی را دیگر نكرده بودند.
بیانات رهبری درخطبه نمازجمعه۱۳۷۸/۰۵/۰۸
منبعwww.khamenei.ir
گروهی که روزفطرشکست می خورند
امام حسن مجتبي عليه السلام در روز عيد فطر، عدهاي را ديد که سرگرم بازيهاي بيهوده بودند و خنده هاي بلند سر ميدادند.
لحظهاي ايستاد و سپس فرمود: خداوند، ماه رمضان را صحنه مسابقه مخلوقات خويش قرار داد؛ روزي که بندگان بايد با اطاعت از فرمانهايش به سوي جلب رضايتش از يکديگر سبقت بگيرند.
در اين روز (عيد فطر) عدهاي شکست ميخورند و برخي پيروز ميشوند. در شگفتم از کساني که در اين روز که نيکوکاران پاداش ميگيرند و باطل پيشگان زيان ميبينند، به بازي و خنده ميپردازند.
متن حدیث:: مر الحسن عليه السلام فى يوم فطر بقوم يلعبون و يضحکون فوقف على رؤوسهم، فقال: إن الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه، فيستبقون فيه بطاعته إلى مرضاته، فسبق قوم ففازوا، و قصر آخرون فخابوا، فالعجب کل العجب من ضاحک لاعب في اليوم الذي يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون.
“تحف العقول ص170″